روایت بغضآلود رشید کاکاوند از اخوان ثالث؛ واقعاً کجای داستان ایستاده ایم؟ وقتی امیدمان را هم خرج کردیم، هر کاری کردیم پوچ شد / کسی راز مرا داند که از این رو به اون رو برگرداند ...

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر ساعدنیوز، رشید کاکاوند (زادهٔ 1346 در نیشابور) دکتر ادبیات فارسی، شاعر، داستاننویس، ترانهسرا، پژوهشگر ادبیات فارسی، مجری رادیو و تلویزیون و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی است. دوره کارشناسی ادبیات را در دانشگاه علامه طباطبایی، فوق لیسانس در دانشگاه آزاد کرج و دکتری ادبیات فارسی را دردانشگاه کردستان در سنندج خوانده و اکنون عضو هیئت علمی و مدرس دانشگاه آزاد کرج است. کاکاوند به تفأل حافظ و قصهگویی نیز معروف است.
شعری زیبای کاوه یا اسکندر از اخوان ثالث
موجها خوابیده اند آرام و رام
طبل طوفان از نوا افتاده است.
چشمه های شعله ور خشکیده اند،
آبها از آسیا افتاده است.
در مزار آباد شهر بی تپش
وایِ جغدی هم نمی آید به گوش.
دردمندان بی خروش و بی فغان.
خشمناکان بی فغان و بی خروش.
آهها در سینه ها گم کرده راه،
مرغکان سرشان به زیر بالها.
در سکوت جاودان مدفون شده ست
هر چه غوغا بود و قیل و قالها.
آبها از آسیا افتاده است،
دارها برچیده، خونها شسته اند.
جای رنج و خشم و عصیان بوته ها
پشکبُنهای پلیدی رسته اند
مشتهای آسمانکوبٍ قوی
وا شدست و گونه گون رسوا شده ست.
یا نهان سیلی زنان یا آشکار
کاسۀ پست گداییها شده ست.
خانه خالی بود و خوان بی آب و نان،
و آنچه بود، آشٍ دهن سوزی نبود.
این شب است، آری، شبی بس هولناک؛
لیک پشتٍ تپه هم روزی نبود.
باز ما ماندیم و شهر بی تپش
و آنچه کفتار است و گرگ و روبه ست.
گاه می گویم فغانی برکشم،
باز می بینم صدایم کوته ست.
.....
آبها از آسیا افتاده ؛ لیک
باز ما ماندیم و خوان این و آن.
میهمان باده و افیون و بنگ
از عطای دشمنان و دوستان.
......
هر که آمد بار خود را بست و رفت.
ما همان بدبخت و خوار و بی نصیب.
زآن چه حاصل، جز دروغ و جز دروغ ؟
زین چه حاصل، جز فریب و جز فریب ؟
باز می گویند: فردای دگر
صبر کن تا دیگری پیدا شود.
کاوه ای پیدا نخواهد شد، امید!
کاشکی اسکندری پیدا شود.
مهدی اخوان ثالث 1335