سفری کوتاه و خیالانگیز به ترسناکترین شهرهای زیرزمینی جهان؛ یکی در فرانسه، دیگری در ایران

به گزارش سرویس گردشگری ساعد نیوز، در دل زمینهای تاریک و دالانهای مخوف، دو جاذبه مرموز وجود دارند که هرکدام قصهای از گذشتههای دور را با خود حمل میکنند. یکی از زیرزمینهایی است که زمانی پناهگاهی برای جانها و خاطرات بود و دیگری، گورستانی است که هنوز هم به آرامی از زیر خاک نجواهای مرگ را زمزمه میکند. این دو مکان در عمق زمین نهتنها رمز و رازی دارند که هیچکس قادر به گشودن تمام اسرار آنها نیست، بلکه بهطور مرموزی در دل تاریخ، حضور مرگ و زندگی را در هم آمیختهاند. یکی از این شهرهای زیرزمینی که به کاتاکومب معروف است در دل پاریس و زیر شهر زیبایی که اکنون میبینیم قرار گرفته و دیگری در نوش آباد ایران که به شهر اویی معروف است.
کاتاکومبهای پاریس
اینجا امپراطوری مردگان است! اگر به سردابه های پاریس یا کاتاکومب پاریس (Catacombs of Paris) بروید، این نوشته را بالای سر در ورودی آن می بینید که هیجان بازدیدکنندگانش را حسابی بالا می برد.
همانطور که میدانید به پاریس، شهر نور نیز گفته میشود. اما احتمالاً نمیدانستید رمانتیکترین شهر دنیا که جایی مثل دیوار عشق را در خود جای داده، بر روی سردابی تاریک و مخوف قرار دارد. این سرداب، تونلی زیرزمینی است که درست در زیر شهر 12 میلیون نفریِ پاریس قرار گرفته و چند صد کیلومتر طول دارد که با استخوانهای 6 میلیون نفر از ساکنان پیشینش مزین شده است. شاید فکر کنید استفاده از کلمهی «مزین» برای کاسهی سر مردگان، کمی اغراق آمیز باشد؛ اما اگر بگوییم ناپلئون از تدبیرش برای تبدیل این استخوانگاه به یک جاذبهی گردشگری معروف در فرانسه استفاده کرده است.
تاریخچه کاتاکومب پاریس
داستان از این قرار است که در اواسط قرن 18، پاریس به یکی از بزرگترین و آبادترین شهرهای دنیای غرب تبدیل شد؛ اما جمعیت در حال رشد آن کم کم داشت برایش دردسر درست میکرد. قبرستانهای این شهر، دیگر جا نداشتند و کاسبانی که نزدیک این گورستانها ساکن بودند، مدام از بوی نامطبوعی شکایت میکردند که مشتریان را فراری میداد. از طرفی دیگر، مردم آن ناحیه نگران شیوع بیماری بودند و یک لقمهی خوش از گلویشان پایین نمیرفت. در نتیجه لویی پانزدهم، در سال 1763 دستور داد که از این به بعد باید اجساد را خارج از شهر دفن کنند؛ اما کلیسا مانع از انجام این کار شد. تا اینکه چند سال بعد، دیوار یکی از قبرستانهای پاریس فرو ریخت و چندین جسد وسط راه پخش شدند! این موضوع، همه را قانع کرد که باید جایگزین مناسبی برای انتقال اجساد مردگان پیدا کنند.
از آن جایی که پاریس بر روی یک تونل زیرزمینی بسیار بزرگ قرار داشت، تصمیم گرفتند که اجساد قبرستانهای دیگر این شهر را به آنجا انتقال دهند. این تونل همان معدنی بود که با کندنش، از سنگهای آن برای ساختن شهر پاریس استفاده کرده بودند. تنها یک مشکل سر راهشان بود: شهر ساخته شده، بر روی فضای خالی زیرش سنگینی میکرد و امکان داشت در زمین فرو برود. بنابراین در سال 1777، شاه به معمارش، «چارلز اکسل گیومو» (Charles-Axel Guillaumot) دستور داد تا ثبات را به سیستم این دالان زیرزمینی برگرداند و شهر را از نابودی نجات دهد. معمار، کارش را بلافاصله شروع کرد و در نهایت در سال 1785، تونل برای تبدیل شدن به دخمه بزرگ شهر پاریس آماده شد. تقریباً 2 سال طول کشید تا بیشتر گورستانهای پاریس را خالی کنند؛ اما انتقال استخوانها تا سال 1859 همچنان ادامه داشت. زمانی که این تصمیم گرفته شد، کسی فکرش را هم نمیکرد این مکان به یکی از مقاصد گردشگری پرطرفدار فرانسه در آینده تبدیل شود.
همیشه یک کشیش، واگن اجساد را همراهی میکرد تا دعای آرامش روح اموات را برای آنها بخواند. اما بعد از رسیدن به سرداب، اجساد و استخوانها را با بینظمی یک گوشه میانداختند. بعد از روی کار آمدن ناپلئون، این وضعیت تغییر پیدا کرد. در آن زمان روم، شهر باستانی برجستهی اروپا به حساب میآمد و سردابی داشت که گردشگران پر دل و جرأت از آن دیدن میکردند. ناپلئون که معتقد بود «انسانهای بزرگ فقط به واسطهی آثاری که از خود بر جای میگذارند، به یاد میمانند»، تصمیم گرفت تا گورستان زیرزمینی پاریس را به جاذبهی گردشگری فرانسه تبدیل کند. بنابراین دستور داد تا به اوضاع داخل سرداب، سر و سامان بدهند؛ طوری که بتواند مردم را جذب کند. معدنچیها نیز استخوانها را دور تا دور دیوارها چیدند و برای نشان دادن پیامهایی در مورد مرگ، نهایت خلاقیتشان را به کار بردند و چیدمان بعضی از استخوانها را به شکل قلب، دایره و شکلهای دیگر درآوردند.
بعد از انتشار یک بروشور در سال 1810، این سرداب به یکی از جاهای دیدنی در پاریس و البته ترسناک برای بعضیها، تبدیل شد. برای راهنمایی کردن بازدیدکنندگان، چندین فلش در قسمتهای مختلف آن کشیدند و مردم به کمک نور شمع، از این بخشها بازدید میکردند. گاهی دیده میشد که بعضی از جمجمهها سر جایشان نیستند. این کار کسی جز دزدان نبود. معدنچیها نیز خیلی زود، یکی دیگر جایگزینشان میکردند. اما امروزه معمولاً دیگر این کار را نمیکنند. اگر هنگام بازدید از سرداب متوجه شدید که چند جای خالی در صف جمجمهها وجود دارد، بدانید که احتمالاً یکی از بازدیدکنندگان به عنوان سوغاتی آن را با خودش برده است! برای بازدید از سرداب پاریس، میتوانید از راهنماها کمک بگیرید؛ اما امکان خرید راهنمای صوتی نیز وجود دارد.
برای اینکه جذابیت این سرداب را بیشتر کنند، چندین نمایشگاه نیز در آن برگزار کردند. برای مثال، اسکلتهایی که شکلشان عوض شده بود یا سنگهایی که هنگام کندن تونل پیدا کرده بودند را به نمایش گذاشتند. البته امروزه بازدید از این نمایشگاهها دیگر امکان پذیر نیست. علاوه بر آن، یک حوض کوچک به نام «فوارهی سامریها» (Samaritan Fountain) در این سرداب وجود دارد که قبلاً چندین ماهی قرمز درون آن انداخته بودند. این حوض هنوز هم سر جایش قرار دارد، اما ماهیهایش خیلی وقت است که مردهاند. بعدها متوجه شدند که ظاهراً ماهیها، زیاد با حوضهای زیرزمینی سازگاری ندارند!
یکی دیگر از نمایشگاههای جالب سرداب پاریس، مربوط به سنگهایی میشود که فردی به نام «دکوره» (Decuré)، شکل چندین ساختمان را روی آنها کندهکاری کرده است. دکوره در به ثبات رساندن تونل به معدنچیها کمک میکرد و به محض اینکه وقت اضافه گیر میآورد، به کندهکاری روی سنگها میپرداخت. یک روز وقتی در تونل کار میکرد، بخشی از سنگها فرو ریخت که به مرگ دکوره منجر شد. احتمالاً میتوانید حدس بزنید محل دفنش کجاست.
شهر زیرزمینی نوشآباد
در روایت بازماندگان سیلک کاشان، وقتی به نوش آباد می رسی، افسانه ای دهان به دهان شنیده می شود که زیر پوست این شهر، تاریخ نفس می کشد تا اینکه در کمال ناباوری، در آغاز دهه هشتاد رویای شهری در زیر زمین نوش آباد به حقیقت پیوست .
شهر زیرزمینی نوش آباد، رازی در دل زمین که با آخرین ضربه ی کلنگ باستان شناسان راهی تاریخ شد. شهر زیر زمینی نوش آباد بر روی تپه های سیلک که هنوز یادگاری هایی از هنر مردمانی از دوره ی سلجوقی تا قاجار رو به رخ گردشگران میکشه، این شهر شگفت انگیز با معماری دست کن در آران و بیدگل، یکی از شهر های زیر زمینیِ شگفت انگیز دنیاست که زندگی در زیر نور چراغ های پیه سوز، شبیه زندگی در شهر سایه هاست. مرحوم دهخدا، نوش آباد رو از ریشه "انوشه" به معنی بی زوال و جاویدان دانسته و از آنجا به عنوان شهری که خوش و خرم است و روان جاویدی داره، یاد کرده. این شهر در دل زمین در دوره های مختلف تاریخی کاربرد نظامی و دفاعی داشته و برای دفاع در برابر یورش مهاجمان و دشمنان خارجی مهم ترین هدف سازنده گانِ این شهر عجیب و غریب است. این شهر جاییست که باید از کوچه پس کوچه های تنگ و باریک عبور کنیم تا به دنیایی شگفت انگیزی برسیم، جایی که رمز آلود و عجیب سکوتِ تاریخ رو فریاد میزنه و روزگاری صدایِ پرهیاهو اعماق زمین به گوش هیچ موجود زنده ای نمیرسید و هم اکنون محفلی برای بازدید مردمان روزگار ما شده. شهر زیرزمینی نوش آباد، پایتخت انوشیروان یکی از پادشاهان ساسانی در 10 کیلومتری کاشان واقع شده که زیر بافت قدیمِ شهر، آران و بیدگل، شکل گرفته اما جالب است بدانیم کشف این سازه ی باور نکردنی به صورت اتفاقی و توسط فردی که قصد حفر چاه در منزل خود را داشت صورت گرفت و به دلیل پیدا نشدن ورودی اصلی از آب انبار مجاور این شهر رفت و آمد صورت میگرفت و هم اکنون این شهر عجیب یکی از جاذبه های گردشگری کاشان و از دیدنی های کاشان محسوب میشه.
نوش آباد، پناهگاهی امن
در زمان حمله مغول این شهر، پناهگایی امن برای مردمان این شهر بوده، چاه و چاهک هایی داره که به سختی می توان وارد آن شد. ارتفاع آنها 3 تا 5 متره که راه ارتباطی به طبقه ی بعدیه. بعد از ورود به چاهک ها به صورت عمودی به سمت پایین و راه به صورت افقی ادامه پیدا میکنه و به سمت بالا میره. با این سبک طراحی برای ورود به فضاهای بالا، قدرت دفاعی افراد مهاجم رو به صفر میرسونه وبا این ساختار میشه، تسلط کامل برای مقابله با دشمن پیدا کرد. همچنین بر روی چاهک ها درپوش سنگی تعبیه شده که در مواقع احساس خطر یا ورود دود به طبقات بالا با تخته سنگی دریچه رو مسدود میکردند و جالبه که کنار هر چاهک قلوه سنگ هایی دیده میشد که اگر دشمن قصد ورود به فضارو داشته باشه با سنگ ها بر سر مهاجمین بکوبند. طراحی اتاق ها به شکل تودرتو و با راهروهای زاویه دار که دید مستقیم فضای بعدی رو غیرممکن میساخت برای محل اسکان خانواده ها در زمان خطر بوده. راه ورودی از چاه های ساختگی در خانه ها بوده که در هنگام ورود، فردی که جلوتر بوده چراغ هارو روشن و آخرین نفر چراغ هارو خاموش می کرده تا اگر دشمنی به دنبال آنهاست، نتونه راه رو پیدا کنه و مسیر ها طوری طراحی شده که فقط یک نفر میتونه عبور کنه و باوجود این شاخصه های جالب، تبدیل به یکی از جاذبه های گردشگری کاشان و دیدنی های کاشان شده.
معماری منحصر به فردِ شهری در اعماق زمین
از زیباترین جاذبه های گردشگری کاشان و دیدنی های کاشان ، شهر زیرزمینیِ نوش آباد می باشد که در سه طبقه در عمق 4 تا 18 متری در اعماق زمین ساخته شده، امروزه فقط قسمت هایی از آن قابل دسترسه. گمان میرود این شهر حدود 15 متر وسعت داشته باشه که به دلیل پیچیدگی های آن هنوز تحقیقات ادامه داره. این معماری دست کن با واژه "اویی" معروفه. راهرویی باریک به اندازه یک نفر داره. با ورود به شهر، بوی خاک مرطوب به مشام میرسه. دالان های تنگی با ارتفاع کمتر از قامت انسان، که به بخش اصلی شهر، هدایت میکنه. حجره های کوچک در ابعاد 2*2، سرویس های بهداشتی ابتدایی، فضاهای پناهگاهی، تونل های ارتباطی، چاه های آب، وتهویه ی هوا از فضاهای این شهر دست کن می باشد. برسطح دیوارها جای پیه سوز به چشم میخوره که برای روشنایی استفاده میشده و در بعضی قسمت ها سکوهای کوتاهی جهت نشستن ایجاد شده و بعضی اتاق ها طاقچه ای برای قرار دادن اشیا طراحی شده.
شهر زیرزمینی نوش آبادسیستم تهویه شهر زیر زمینی
راز بزرگی که دل شهر زیرزمینی نوش آباد نهفته است، سیستم تهویه آن است. تهویه از طریق کانالهای ایجاد شده در طبقه اول بوده که در سطح زمین ایجاد شده، چاهها در طبقات، علاوه بر عملکردِ رفت و آمد در مواقع ناامنی، باعث گردش هوا در طبقات پایین میشده. طراحان و سازندگانِ باهوش و ذکاوت دیواره های این شهر عجیب غریب رو در کنار جریان های آب قنات احداث کردند تا هوای خنک در آن جریان پیدا کند. دسترسی به این فضاها از طریق چاه و کانال های باریک و کوتاه میسر بوده و فضایی خنک و دلنشین داره که انگار نه انگار در دل شهری کویریست.