چگونه باید فناوری‌نانو را حکمرانی کنیم؟

چگونه باید فناوری‌نانو را حکمرانی کنیم؟

 تهران- ایرنا- نیکلاس سوربر در پژوهشی نشان می‌دهد فناوری نانو تا کنون بدون چارچوب حکمرانی دقیق توسعه یافته و معتقد است برای سیاستگذاری در این حوزه در کنار ابعاد فنی، ابعاد سیاسی و اجتماعی نیز باید مورد توجه قرار گیرد.

به گزارش روز یکشنبه گروه علمی ایرنا از ستاد ویژه توسعه فناوری نانو، در حالی‌که توجه عمومی و سیاسی جهان به حکمرانی هوش مصنوعی معطوف شده است، نباید فراموش کرد که پیش از آن نیز فناوری‌هایی مانند فناوری‌نانو وجود داشته‌اند که در سکوت، تحولات گسترده‌ای در علم، اقتصاد و سیاست رقم زده‌اند.

نیکلاس سوربر، پژوهشگر حوزه سیاست‌گذاری فناوری، در رساله دکترای خود، با عنوان «بیش‌ازحد توانمندساز که شکست‌ناپذیر شود» به بررسی ابعاد پنهان سیاست، حکمرانی و آینده‌ فناوری‌نانو در اروپا پرداخته است.

چالش اصلی: شکاف میان فناوری و حکمرانی

سوربر در پژوهش خود بر یکی از چالش‌های کلیدی در حکمرانی فناوری‌های نو تمرکز دارد: شکاف زمانی بین توسعه علمی و ایجاد چارچوب‌های حکمرانی. او می‌گوید: «در بسیاری از موارد، علم و فناوری پیش از سازوکارهای حکمرانی رشد می‌کنند و این مساله در فناوری‌نانو با توجه به کاربردهای گسترده، سرمایه‌گذاری‌های دولتی عظیم و نگرانی‌های محیط‌زیستی، برجسته‌تر است.»

نقطه آغاز تحلیل: سیاست به مثابه فرآیند

سوربر معتقد است برای حکمرانی مؤثر در فناوری‌نانو باید ابتدا سیاست‌های پنهان در فرایندهای فنی و تصمیم‌گیری را آشکار کرد. برخلاف تصور رایج که چالش‌ها را صرفاً فنی و قابل حل با ابزارهای فنی می‌داند، او تاکید می‌کند که «در قلب حکمرانی فناوری‌نانو، یک سیاست‌ورزی پنهان وجود دارد که از طریق تصمیم‌سازی‌های تکنوکراتیک و توسعه ابزارهای ارزیابی، جنبه‌های سیاسی آن نادیده گرفته می‌شود.»

چارچوب نظری: سیاستِ فرعی و حکمرانی نرم

او با استفاده از نظریه‌ای موسوم به «سیاست فرعی» (Sub-politics) که به کنش‌های سیاسی خارج از نهادهای رسمی مانند پارلمان‌ها اشاره دارد، دینامیسم میان نهادهای علمی، صنعتی و جامعه مدنی را تحلیل می‌کند. همچنین، او از تغییر دیدگاه از «دولت» به «حکمرانی» سخن می‌گوید؛ جایی که مسئولیت به بازیگران غیررسمی واگذار می‌شود و قوانین نرم و چارچوب‌های داوطلبانه بر قواعد اجباری مقدم می‌شوند.

سه یافته کلیدی

۱. ظهور «کنشگری وعده‌محور» (Promissory Advocacy):

سوربر نوعی از سازمان‌های جامعه مدنی را معرفی می‌کند که همزمان نقش واسطه فنی، پیش‌بینی‌گر بازار و مدافع ارزش‌ها را ایفا می‌کنند. او این روند را در تعامل نهادهایی مانند موسسات پژوهشی، گروه‌های محیط‌زیستی و شرکت‌های مشاوره‌ای مشاهده کرده است.

۲. تناقض در ابزارهای نرم حکمرانی:

با افزایش ابزارهای داوطلبانه برای ارزیابی ایمنی فناوری‌نانو، پیچیدگی و عدم‌قطعیت برای تصمیم‌گیرندگان افزایش یافته است. سوربر توضیح می‌دهد که به‌جای کاهش ابهام، گسترش این ابزارها به «افزایش ضرب‌کننده عدم‌قطعیت» (multiplication of uncertainty) منجر شده است.

۳. خطر بحران مشروعیت وعده‌ای (Promissory Legitimation Crisis):

او هشدار می‌دهد که اگر فناوری‌نانو، که با وعده‌هایی مانند ایمنی، نوآوری سبز و انقلاب صنعتی چهارم تبلیغ می‌شود، نتواند این وعده‌ها را عملی کند، دچار بحران مشروعیت خواهد شد؛ به‌ویژه اگر پیامدهای محیط‌زیستی آن روشن‌تر و سخت‌گیرانه‌تر مقررات‌گذاری شود.

مفهوم «بیش‌ازحد توانمندساز که شکست‌ناپذیر شود» الهام‌گرفته از مفهوم اقتصادی «بیش‌ازحد بزرگ برای شکست» در بحران مالی ۲۰۰۸، سوربر نظریه‌ای جدید ارائه می‌دهد:

«فناوری‌نانو به‌عنوان فناوری توانمندساز (Enabling Technology)، دارای چنان نفوذی در ساختارهای اقتصادی و علمی است که گویی شکست آن به معنای شکست کل سیستم است. این منطق توانمندسازی، باید همان‌قدر که منطق بزرگی در اقتصاد مالی مورد توجه قرار گرفته، در سیاست علم و نوآوری نیز بررسی شود.»

چشم‌انداز و پیشنهادها

سوربر تأکید می‌کند که حل چالش‌های فناوری‌نانو نباید تنها بر افزایش دانش علمی یا تولید ابزارهای جدید متمرکز باشد، بلکه نیازمند بازاندیشی در ساختارهای حکمرانی فناوری است: «مسئولیت‌پذیری داوطلبانه تنها بخشی از راه‌حل است. اگر خواهان ایمنی و پایداری واقعی هستیم، باید سطح سیستماتیک حکمرانی را تغییر دهیم؛ از جمله انگیزه‌سازی برای متخصصان و بازنگری در رویکردهای سیاسی و اقتصادی به نوآوری.»

این پژوهش، آینه‌ای است برای نگاهی ژرف‌تر به سیاست‌ورزی در دل فناوری‌هایی که آینده را می‌سازند؛ فناوری‌هایی که شاید نه فقط ابزار، بلکه ساختارهای قدرت، اعتماد و مشروعیت را نیز بازتعریف می‌کنند.

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها