حکایت‌های سعدی در گلستان / باب اول در سیرت پادشاهان؛ حکایت شماره 14 + فایل صوتی و نگاهی به نسخه‌های قدیمی

حکایت‌های سعدی در گلستان / باب اول در سیرت پادشاهان؛ حکایت شماره 14 + فایل صوتی و نگاهی به نسخه‌های قدیمی

  ساعدنیوز: در این بخش از مطالب فرهنگ و هنر ساعدنیوز اشعار کهن و شیرین گلستان سعدی باب اول در سیرت پادشاهان؛ حکایت شماره 14 را مطالعه می کنید همراه ما باشید. روزهای زوج منتظر بخش بعدی گلستان سعدی باشید.

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر سرویس ساعدنیوز، سعدی معلم بی‌چون‌وچرای همه ماست. از همان کودکی با حکایت‌هایش خو گرفته و نکات ریز اخلاقی و آنچه باید باشیم و نباید باشیم را از او فراگرفته‌ایم. ابیات نغز و داستان‌های پرحکمتش بر سر زبان بزرگ‌ترهای ما و حتی نسل پیش از آنها بود و در کوچه و بازار هم نقل او را می‌شنیدیم. گاه حتی اگر پی ضرب‌المثلی را بگیریم به سعدی می‌رسیم که چه ساده اما پرمایه مفهومی را در بیت و یا مصرعی برای ما بازگو کرده است. سعدی نقش پررنگی نه‌تنها در آموزش که در پرورش ما دارد و کیست که وام‌دار این استاد سخن‌پرور نباشد؛ او که بهترین وصف برای آثارش سهلِ ممتنع بودن آنهاست. کافی است اندکی از این آثار را خوانده باشیم تا این وصف دکتر شفیعی کدکنی در باب آثار سعدی که گفته است «آثار سعدی دارای مخاطب انسانی است» برای ما به‌وضوح مشخص شود. سعدی جامع و کاملا انسانی می‌نویسد و آنچه در ابیات و حکایاتش آمده همگی برخاسته از یک زندگی روزمره و قابل‌ادراک برای همه اشخاص است.

جوهر اگر در خلاب افتد، همچنان نفیس است و غبار اگر به فلک رسد، همان خسیس. استعداد بی تربیت دریغ است و تربیت نامستعد ضایع. خاکستر نسبی عالی دارد که آتش جوهر علویست ولیکن چون به نفس خود هنری ندارد، با خاک برابر است و قیمت شکر نه از نی است که آن خود خاصیت وی است.

باب‌های گلستان سعدی

گلستان سعدی علاوه بر دیباچه شامل هشت باب است که «سیرت پادشاهان»، «اخلاق درویشان»، «فضیلت قناعت»، «فواید خاموشی»، «عشق و جوانی»، «ضعف و پیری»، «تاثیر تربیت» و «آداب صحبت» نام دارند. حکایات سعدی در حین موجز بودن سرشار از پند هستند. او استاد خلاصه گفتن است و گاه حتی در یک جمله تمام معنا را به خواننده منتقل می‌سازد.

سعدی قصه‌گو!

و این شیوه اوست که حکایاتش را با ابیاتی عجین می‌سازد. گلستان سعدی آمیخته از داستان و حکایت است. اگرچه درون همان داستان‌ها هم گاه پند و اندرزی نهفته است اما سعدی قالب داستان را برای بیان آن موضوع انتخاب کرده است. در کل اما می‌توان گفت که نغز و شیرین بودن آنهاست که سبب شده تا نسل به نسل و دهان‌به‌دهان نقل شوند و تا به امروز ماندگار باشند:

معصیت از هر که صادر شود ناپسندیده است و از علما ناخوب‌تر که علم سلاح جنگ شیطان است و خداوند سلاح را چون به اسیری برند شرمساری بیش برد.

شیوه‌ی روایت در حکایت‌های گلستان سعدی

سعدی در روایت‌هایش در گلستان گاه به شیوه‌ای معمولی و از ابتدا تا انتهای ماجرا پیش می‌رود و در میانه‌ها فرازوفرود دارد و جریان را برای مخاطب خود تعریف می‌کند اما در موارد اندکی به شیوه‌ای هیجان‌انگیزتر اوج ماجرا را در ابتدای آن قرار داده و داستانش را از همان نقطه اوج شروع می‌کند.

ساختار بسیاری از حکایات گلستان سعدی ترکیبی از مسائل اجتماعی و نکات اخلاقی است. او طنز را در قالب این حکایات و روایات ریخته و گاه حتی خواننده را در تمام طول داستان میخکوب می‌کند. سعدی استاد قرار دادن تضادها در مقابل هم و در یک روایت است. به‌خوبی از پس شرح و تفصیل هردو برآمده و به زیبایی هرچه‌تمام‌تر نتیجه‌گیری می‌کند. او از اینکه پند خود را به‌صورت مستقیم به روی مخاطب بیاورد واهمه‌ای ندارد، هرچند گاه اندرزهایش را در لفاف داستان می‌پیچد و همین‌طور که خواننده را پیش می‌برد آنها را در جان او می‌ریزد. استاد سخن مناظره را نیز می‌پسندیده و از این شیوه هم بهره برده است.

سعدی

باب اول در سیرت پادشاهان: حکایت شماره 14

یکی از پادشاهانِ پیشین در رعایتِ مملکت سستی کردی و لشکر به سختی داشتی لاجرم دشمنی صعب روی نهاد همه پشت بدادند.

چو دارند گنج از سپاهی دریغ

دریغ آیدش دست بردن به تیغ

یکی را از آنان که غَدْر کردند با من دَمِ دوستی بود، ملامت کردم و گفتم: دون است و بی‌سپاس و سِفله و ناحق‌شناس که به اندک تغیّر ِحال از مخدومِ قدیم برگردد و حقوقِ نعمتِ سال‌ها در نوردد. گفت: ار به کرم معذور داری شاید، که اسبم در این واقعه بی‌جو بود و نمدزین به گرو، و سلطان که به زر بر سپاهی بخیلی کند، با او به جان جوانمردی نتوان کرد.

زر بده مردِ سپاهی را تا سر بنهد

و گرش زر ندهی، سر بنهد در عالم

اِذا شَبِعَ الْکَمِیُّ یَصُولُ بَطشاً

وَ خاوِی الْبَطْنِ یَبْطُشُ بِالفِرارِ

معنی حکایت شماره 14، باب اول گلستان سعدی

یکی از پادشاهان سابق در مدیریت مملکت سستی کرد و به همین دلیل دشمنان به جانش افتادند و همه از او بریدند. در این میان، یکی از دوستان قدیمی‌اش که به او خیانت کرده بود، مورد ملامت قرار گرفت. پادشاه به او گفت که بی‌وفایی و نادانی است که به خاطر تغییرات جزئی از محبت گذشته‌اش دست برداشته است. آن فرد پاسخ داد که به دلیل فقر و مشکلاتی که در آن شرایط دارد، ناچار به انجام چنین کاری است و اگر پادشاه به سپاهیان خود کمک نکند، نمی‌تواند از آنان انتظار وفاداری داشته باشد. در نهایت، پیام این داستان این است که در زمان‌هایی که افراد در تنگنا هستند، وفاداری آنها به راحتی زیر سوال می‌رود و برای حفظ اعتماد و وفاداری، باید به نیازهایشان رسیدگی کرد.

برگردان به زبان ساده

# یکی از پادشاهانِ پیشین در رعایتِ مملکت سستی کردی و لشکر به سختی داشتی لاجرم دشمنی صعب روی نهاد همه پشت بدادند.

هوش مصنوعی: یکی از پادشاهان قدیمی در ادارهٔ مملکت بی‌توجهی کرد و نیروی نظامی کافی نداشت، در نتیجه دشمنی قوی به وجود آمد و همه پشت به او کردند.

# چو دارند گنج از سپاهی دریغ

دریغ آیدش دست بردن به تیغ

هوش مصنوعی: وقتی کسی دارای گنجی ارزشمند است، از حمله به آن و استفاده از سلاح خود احساس رنجش و ناراحتی می‌کند.

# یکی را از آنان که غَدْر کردند با من دَمِ دوستی بود، ملامت کردم و گفتم: دون است و بی‌سپاس و سِفله و ناحق‌شناس که به اندک تغیّر ِحال از مخدومِ قدیم برگردد و حقوقِ نعمتِ سال‌ها در نوردد. گفت: ار به کرم معذور داری شاید، که اسبم در این واقعه بی‌جو بود و نمدزین به گرو، و سلطان که به زر بر سپاهی بخیلی کند، با او به جان جوانمردی نتوان کرد.

هوش مصنوعی: یکی از کسانی که با من خیانت کرد و به دوستی به من نزدیک بود، را سرزنش کردم و گفتم: انسان پست و بی‌سپاس و حق‌شناسی نیست که به خاطر یک دگرگونی کوچک در وضعیت، از کسی که مدت‌ها به او خدمت کرده برگردد و تمام حقوق و نعمت‌هایی که سال‌ها از او دریافت کرده را نادیده بگیرد. او پاسخ داد: اگر به خاطر رفتار نیکو، من را معذور بدانی شاید، چون در این ماجرا، اسب من بی‌خوراک مانده و نمدزین (یک پیکر از آن) در گرو است، و کسی که با طلا به سپاهی بخیلی می‌کند، با او نمی‌توان به جوانمردی رفتار کرد.

# زر بده مردِ سپاهی را تا سر بنهد

و گرش زر ندهی، سر بنهد در عالم

هوش مصنوعی: به یک سرباز پول بپرداز تا بتواند به خوبی خدمت کند، و اگر به او پول ندهی، سرش را در زندگی پایین می‌آورد و روحیه‌اش را از دست می‌دهد.

# اِذا شَبِعَ الْکَمِیُّ یَصُولُ بَطشاً

وَ خاوِی الْبَطْنِ یَبْطُشُ بِالفِرارِ

چون دلاور سیر باشد در جنگ سخت می‌کوشد و شکم‌تهی به گریز دلیری می‌نماید.

تصاویر نسخه های قدیمی گلستان سعدی

فانوس خیال

فانوس خیال

کلیات شیخ سعدی علیه الرحمه به خط محمد حسینی اصفهانی - گلستان مورخ 1259 هجری قمری

کلیات شیخ سعدی علیه الرحمه به خط محمد حسینی اصفهانی - گلستان مورخ 1259 هجری قمری

گلستان به خط شکستهٔ خوانا و زیبا تحریر شده در دارالخلافهٔ طهران

گلستان به خط شکستهٔ خوانا و زیبا تحریر شده در دارالخلافهٔ طهران

گلستان به خط توسط عبداللطیف شروانى سال 971 هجری قمری

گلستان به خط توسط عبداللطیف شروانى سال 971 هجری قمری

گلستان سعدی به خط محمد محمود لاری به سال 1011 هجری قمری

گلستان سعدی به خط محمد محمود لاری به سال 1011 هجری قمری

گلستان سعدی به خط کاتب سلطانی میر علی حسینی به سال 975 هجری قمری در بخارا

گلستان سعدی به خط کاتب سلطانی میر علی حسینی به سال 975 هجری قمری در بخارا

کلیات سعدی مذهب و مصور نسخه‌برداری شده توسط عبدالله بن شیخ مرشد الکاتب در قرن دهم هجری

کلیات سعدی مذهب و مصور نسخه‌برداری شده توسط عبدالله بن شیخ مرشد الکاتب در قرن دهم هجری

گلستان سعدی منسوب به یاقوت مستعصمی

گلستان سعدی منسوب به یاقوت مستعصمی

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها