آیا قیمت های بلیت که متوسط آنها بین ۳۰۰ هزار تومان تا ا میلیون ۶۰۰ هزار تومان است برای مخاطب موسیقی امروز ایران طبیعی و توجیه پذیر است؟
سحر طاعتی: از یک سو با توجه به هزینه برگزاری کنسرتهای موسیقی و تورمی که وجود دارد، برخی قیمتهای بلیت توجیهپذیر است، شاید از نگاه مردم که فقط به عنوان تماشاگر به سالنهای کنسرت میآیند؛ این نوع قیمت غیرعادی باشد و فکر کنند که تمام فروش بلیت به جیب عوامل و کنسرتگذار میرود. اما این گونه نیست. هزینهها بالاست و عوامل زیادی در یک کنسرت موسیقی حضور دارند. از سوی دیگر هم کف قیمت بلیتها در سالنهای موسیقی از ۳۰۰ هزار تومان شروع و تا سقف یک میلیون و ۵۰۰ هزار میرسد اما تمام ردیفهای صندلی یک قیمت نیستند و شاید چند ردیف نهایتا قیمت بالا یک میلیون تومانی داشته باشند. اما در این میان موضوعی که وجود دارد قیمت بلیت سه میلیون تومانی است که به نظرم نه توجیهی دارد و اصلا طبیعی نیست.
گرانترین بخش کنسرت گذاری در ایران چه بخشی است؟
سحر طاعتی: هر چقدر به سمت کنسرتهای تجاری پیش برویم، قیمت بلیتها عجیبتر میشود.
افشین معصومی: ما در موسیقی تجاری با هزینههای بالا روبهرو هستیم. موسیقی تجاری ساز و کار خودش را دارد و این نوع موسیقیها عامهپسند هستند و عموم مردم علاقمند به تماشای آن هستند. مانند موسیقی پاپ که جامعه بیشتری را پوشش میدهد و محتوای آن مورد اقبال قشر زیادی از مردم است. به طور حتم وقتی موسیقی تجاری باشد تلاش میشود که سالنهای بزرگ پر شود و قیمت نیز بالا است. در حالا حاضر ما در موسیقی تجاری بعد از سالن هتل اسپیناس به استادیوم آزادی رسیدهایم. اما در موسیقی غیر تجاری همچین قیمتهایی وجود ندارد، کنسرتهای غیر تجاری با بلیت کف ۲۵۰ هزار تومان شروع و نهایت به ۷۰۰ هزار تومان میرسد.
نوازنده گان آیا تقسیم بندی دارند و دستمزشان متغیر است؟ وضعیت دستمزدها چطور است؟ خواننده ها در تعین قیمت بلیت چه نقشی دارند؟
افشین معصومی : من تا جایی که شنیدهام در یک کنسرت موسیقی تجاری عوامل و گروه ۶۰ درصد درآمد را بر میدارند و ۴۰ درصد هم هزینه و اجاره سالن و تهیهکننده است. این نوع درصد گیشه درست نیست. در بهترین حالت این که هر کدام از عوامل در جایگاه خود، دستمزدی درست خود را دریافت کنند. متاسفانه این روزها نقش تهیهکنندگان به دلالیتغییر کرده، در صورتی که در یک کنسرت که به شکل سالم برگزار شود، ۳۰ درصد بلیتفروشی بابت هزینه و ۳۰ درصد هزینه تهیهکننده، ۳۰ درصد عوامل باشد. الان خواننده ۶۰ درصد را برای خود و نوازندگانش تقسیم میکند. دقیقا مانند سینما که دستمزدها تقسیم میشود، در کنسرتهای تجاری نیز این گونه است. خوانندهها بیشترین سهم را در بلیتفروشی دارند.
سحر طاعتی:در حال حاضر خواننده ها نقش اول را در کنسرتهای موسیقی بازی میکنند. در حامعه امروزه به درست یا غلط خوانندهسالاری همیشه بحث اول بوده، به واسطه استعداد و هنری که خواننده دارد اگر نوازندگان نباشند شاید آنقدر مخاطب ندارند. نوازنده هم به گفته بسیاری از بزرگان موسیقی نوازنده هم حکم خواننده را دارد، یکی از حنجره استفاده میکند و دیگری از دست و هنر نوازندگیاش. همیشه اسم خواننده متاسفانه مطرح است. در صورتی که خواننده و نوازنده در کنار هم کنسرت زیبا را شکل میدهند. اما ما دچار خواننده سالاری شدهایم. ما آنقدر درگیر خواننده سالاری شدیم که حتی در گفتوگوها نیز دوست داشتند نام خودشان اول بیاید و در صدر اخبار باشند.
افشین معصومی: درباره بازار موسیقی ایران که آیا محدودیتی دارد یا خیر باید از زاویه مختلف به آن نگاه کنیم. ما نوازندگانی داریم که در یک جامعه کوچک فعالیت میکند و همانقدر دستمزد دریافت میکنند. برخی از نوازندگان هم هستند که کارهای جانبی از جمله آموزشی موسیقی و تدریس انجام میدهند. گاهی نوازندگانی هستند که در همکاری با پلتفرمها درآمدهای دلاری هم دارند. این فعالیتها وجود دارد. اما در بخش تجاری همه چیز به خواننده ختم میشود. در یک اثر موسیقیایی که آهنگی مطرح شده قبلتر با نوازندهها تسویه حساب شده است اما وقتی بازنشر دارد و این آهنگ در تمام پلتفرمها شنیده میشود دیگر هزینه و درآمد موجود به ناشر یا تهیهکننده و یا خواننده بر میگردد.
در این میان خانه موسیقی و یا دفتر موسیقی توانسته کاری برای صنفهایی که وجود دارد، انجام دهد و بتواند احقاق حق کند؟
افشین معصومی: ما در فعالیتهای موسیقی خانه موسیقی با انواع صنفهایش را داریم و یا دفتر موسیقی را داریم اما هیچ سند و راهبردی در احقاق حق یک نوازنده و یا... را ندارد و تنها کارش دادن مجوز است. در خانه موسیقی نیز این گونه است و تنها فعالیتش این است که بیمهها را رد کند. حالا اگر نوازندهای بخواهد اعاده حق کند با دربسته روبهرو میشود و باید به شکل مستقیم به قوه قضائیه رجوع و شکایت خود را انجام دهد. باید شکایت را انجام بدهند، قوه قضائیه کارشناس از خانه موسیقی دریافت میکند که بتواند کار را پیش ببرد.
اعتراض به قیمت کنسرتها میشود، قضیه پلیبک و کیفیت پایین برخی از کنسرتهایی است که اجرا میشود؟ انتظار مخاطب با قیمتی که پرداخته میشود که برآورده نمیشود؟
سحر طاعتی : موضوع پلی بک همیشه اتفاق نمیافتد اما گاهی دربرخی از کنسرتها این اتفاق افتاده و باعث دلسردی مخاطب میشود، مخاطبی که میانگین باید ۶۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان پول بلیت کنسرت بدهد و معمولا این قیمت با حضور یک خانواده بیشتر است. زمانی که صرف رفت و آمد میشود و علاقمند بودن به شنیدن موسیقی زنده که علاقمندان به کنسرت دوست دارند با دل و جان بشنوند. وقتی پلیبکی صورت میگیرد این یک نوع توهین به مخاطب است. ما یک سری کنسرتهای تجاری و یک سری کنسرت هنری داریم. این نوع کنسرتها با عناوین خاص برگزار میشود. هنرمندی که در موسیقی فعالیت میکند نیازمند درآمدزایی است و این درآمدزایی از هنرش است. این که چقدر تجاری شود و بخش هنری را حفظ کند به خود هنرمند برمیگردد.
افشین معصومی: در حال حاضر موسیقی ایرانی اوضاع خوبی نداشته باشد اما موسیقی ایرانی جوی روانی است که همیشه با همه پیچ و خم، راکدی به راهش ادامه داده است. در حال حاضر سوشال مدیا باعث شده که موسیقی ایرانی شکل و شمایل دیگری به خودش بگیرد. ما در فضای مجازی نوازندگان یک دقیقهای داریم که اگر بخواهیم ۱۰ دقیقه بنوازند در موسیقی خود ناخالصی خواهند داشت و نمیتوانند ادامه بدهند. اما همچنان امیدوارم، فکر میکنم با لشگری که در حال آموزش هستند بتوانیم در نسلهای آینده نوازندگان بزرگ و هنرمندی داشته باشیم که سکاندار باشند و علاوه بر فعالیت در بخش تجاری، بخش هنری خود را حفظ کنند.
از سوی دفتر موسیقی عنوان شده که بعد از پایان محرم و صفر روی قیمتگذاری بلیتها نظارت میشود. به نظر شما این موضوع اجرایی میشود؟
سحر طاعتی: امیدوارم این نظارت نتیجه خوبی بدهد، بخش اعظم گرانی بلیتها به سالنهای برپایی کنسرت برمیگردد که از قضا این سالنها دولتی هستند. آقای بابک رضایی خودشان واقف بر امور هستند و امیدوارم با تعاملی که دارند و شنیدن صحبت سالندارها و همچنین تعامیل این هزینهها را کاهش دهند.