پیام سیاسی اروپا در جریان مذاکرات تهران - واشنگتن

خبرگزاری آسوشیتدپرس با استناد به سندی محرمانه مدعی شده که ایران تا ۱۷ مه، بیش از ۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم غنیشده با خلوص ۶۰ درصد در اختیار دارد. رقمی که به گفته آژانس، نسبت به گزارش قبلی در فوریه، ۱۳۳.۸ کیلوگرم افزایش یافته است. این گزارش ادعا میکند این سطح از غنیسازی، به تعبیر مدیرکل آژانس، رافائل گروسی، تنها «یک گام فنی کوتاه» تا رسیدن به سطح تسلیحاتی (۹۰ درصد) فاصله دارد.
اما ایران این اتهام را رد میکند. سید عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، در گفتوگویی تلفنی با گروسی، با تکرار موضع دیرین جمهوری اسلامی تأکید کرد که تمامی فعالیتهای هستهای کشور، شفاف، تحت نظارت آژانس و در چارچوب پادمانها انجام میشود. ایران بارها اعلام کرده که غنیسازی ۶۰ درصدی با اهداف صلحآمیز و برای نیازهای صنعتی و پزشکی دنبال شده، موضوعی که به نظر میرسد در طرف مقابل، با چاشنی انحراف از تعهدات هستهای، مضمون یک قطعنامه سیاسی در نشست آتی را کوک میکند.
رد پای ادعاهای بدون سند اسرائیلی
آنچه این گزارش را پیچیدهتر میکند، اشاره تلویحی آن به ادعاهای قدیمی بر پایه اطلاعاتی است که گفته میشود توسط اسرائیل به آژانس منتقل شدهاند. معاون امور حقوقی و بینالمللی وزارت خارجه ایران، کاظم غریبآبادی، به صراحت اعلام کرد که بخش عمدهای از گزارش جدید، به مواد هستهای ادعایی مربوط به دو دهه پیش در چهار مکان نامشخص بازمیگردد.
به گفته غریبآبادی، دو مکان از این چهار محل، دیگر در فهرست موضوعات باقیمانده آژانس نیستند. اما آژانس همچنان به آنها اشاره کرده است؛ اقدامی که از نگاه تهران، تلاشی است برای زندهکردن پروندهای قدیمی و مختومه شده، آنهم در آستانه نشستی که میتواند تبعات سیاسی جدی به دنبال داشته باشد.
نقد تهران به آژانس، اما فقط در محتوای گزارش خلاصه نمیشود، بلکه به نحوه تولید و استناد آن نیز گسترش مییابد. ایران معتقد گروسی در گزارش اخیر خود به این پیشینه سیاسی و موارد عنوان شده درباره همکاریهای تهران با این نهاد، چه در حوزه بازرسی و چه در بخشهای فنی هیچ اشارهای نکرده است، و این خود، نشانهای از همدستی غیرمستقیم آژانس با پروژه فشار غربی علیه ایران تلقی میشود. در همین راستا، شب گذشته، عراقچی در تماس تلفنی با گروسی هشدار داد که هرگونه اقدام سیاسی در نشست پیشرو، با واکنش مقتضی ایران مواجه خواهد شد. او از گروسی خواست تا در نشست شورای حکام، نقش روشنگر ایفا کند و واقعیت همکاریهای فنی ایران با آژانس را برای اعضا تبیین کند.
در این میان، اهمیت نشست آتی شورای حکام بیش از همیشه پررنگ است. چرا که این نشست میتواند مسیر آینده تعاملات ایران و آژانس را شکل دهد، بهویژه در شرایطی که مذاکرات هستهای برای رفع تحریمها در وضعیت تعلیق و ابهام قرار دارد. اگر قطعنامهای علیه ایران صادر شود یا زبان گزارش آژانس در نشست شورا شدت گیرد، نهتنها بهانهای برای تداوم تحریمها فراهم میشود، بلکه روند احیای دیپلماسی نیز با مانع جدی روبهرو خواهد شد.
رویکرد امنیتیسازی برنامه هستهای ایران.
اما آنچه در آستانه نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش اخیر را مهمتر جلوه داده، بازتاب یک منازعه ساختاری میان رویکرد «امنیتیسازی» برنامه هستهای ایران از سوی بازیگران غربی و تلاش تهران برای بازتعریف این برنامه در چارچوب همکاریهای فنی و حقوقی با نهادهای بینالمللی است. این تقابل، از سطح یک اختلاف فنی فراتر رفته که میتواند به پیامدهای گسترده برای توازن منطقهای و نظام عدم اشاعه تسلیحات هستهای منجر شود.
از یک سو، ایالات متحده و متحدان اروپاییاش، بهویژه فرانسه و بریتانیا، با اتکا به ابزارهای حقوقیِ نهادهای چندجانبه، در پی آن هستند که فشار حداکثری علیه ایران را از مسیر دیپلماسی رسمی و قطعنامههای بینالمللی بازتولید کنند؛ راهبردی که عملاً امتداد رویکرد «دیپلماسی اجبار» همزمان با مذاکرات ایران و آمریکاست. در مقابل، ایران با تکیه بر اصول حقوق بینالملل، بهویژه اصل همکاری با آژانس تحت چارچوب پادمان جامع و NPT، در پی آن است که سیاست مهار و انزوا را با اتکا به مشروعیت حقوقی خود بیاثر کند.
آژانس؛ ناظر فنی یا بازیگر سیاسی
در این میان، آژانس و شخص رافائل گروسی در معرض یک آزمون دشوار قرار دارند؛ انتخاب میان ایفای نقش فنی ـ نظارتی مطابق با مأموریت اصلی خود، یا پذیرش نقش ضمنی یک ابزار در منطق بازدارندگی غربی. هرگونه گرایش به دومی، نهتنها مشروعیت این نهاد را نزد سایر اعضای مستقل تضعیف خواهد کرد، بلکه میتواند آژانس را به میدان تقابلهای سیاسی و امنیتی بکشد.
آنچه در وین رقم خواهد خورد، صرفاً درباره اورانیوم غنیشده یا مکانهای ادعایی نیست؛ بلکه درباره تعیین موقعیت آژانس در نقشه قدرت جهانی، آینده دیپلماسی هستهای و امکان احیای چندجانبهگرایی مبتنی بر قواعد است. تصمیم بازیگران در این مقطع، نهتنها سرنوشت یک قطعنامه، بلکه مسیر آینده روابط ایران با جهان و ظرفیت نظام بینالملل برای مدیریت بحرانهای پیچیده را شکل خواهد داد که با واکنشهای احتمالی تهران میتواند تبدیل به دگرگونی با چاشنی سیاسی شود.
اکنون سؤال اصلی این است که آژانس قرار است در قامت ناظر فنی باقی بماند یا در قامت بازیگری سیاسی ظاهر شود؟ تهران معتقد است که انتخاب دوم، هزینهساز خواهد بود. اما از نگاه برخی تحلیلگران غربی، گروسی چارهای جز ارائه گزارشی سختگیرانه ندارد، چرا که خود نیز تحت فشار سهضلعی واشنگتن، لندن و پاریس قرار دارد.
ایران و آژانس بار دیگر به نقطهای رسیدهاند که هرگونه حرکت، نهفقط در وین، بلکه در تهران و واشنگتن نیز با دقت رصد خواهد شد. گزارش اخیر، شاید فقط یک گزارش فنی به نظر برسد، اما پیامدهایش میتواند فراتر از جدولهای ایزوتوپی و درصدهای غنیسازی باشد؛ پیامی سیاسی در پوشش زبان فنی.
انتهای پیام