هوش مصنوعی بستری برای تجربه عشق مصنوعی

فاطمه مرادخانی: در دنیای امروز، فناوریهای هوش مصنوعی با پیشرفتهای سریع خود، در حال تبدیل شدن به بخش جداییناپذیر زندگی دیجیتال انسانها هستند. از Replika گرفته تا Character.AI و برنامههای شبیهسازی رابطه یا همان زوجیابی بر بستر پلتفرمها از جمله «عشق ابدی»، این امکان را به کاربران میدهد که در فضای دیجیتال، روابط عاطفی و اجتماعی برقرار کنند اما در پشت این نوآوریها، حقیقتی تلخ نهفته است. این ابزارها نهتنها روابط انسانی را تهی از عمق و حقیقت میکنند، بلکه به تدریج آنها را به کالاهایی دیجیتال و مصنوعی تبدیل کردهاند.
هوش مصنوعی احساسی یا Emotional AI، که هدف آن شبیهسازی احساسات انسانی در سیستمها است، در بسیاری از اپلیکیشنها و پلتفرمها به کار گرفته شده تا بتواند تعاملات عاطفی کاربران را شبیهسازی کند. در ظاهر، این فناوریها به نظر میرسند که میتوانند خلاهای عاطفی انسانها را پر کنند، اما واقعیت این است که این ابزارها هیچگاه قادر به درک واقعی احساسات انسان نخواهند بود. در عوض، آنها بیشتر به ابزاری برای مهندسی و دستکاری احساسات کاربران تبدیل شدهاند تا جذابیت و تعاملات آنها را به حداکثر برسانند.
در اپلیکیشنهایی دوستیابی و یا زوجیابی، کاربران نه تنها به دنبال ایجاد روابط عاطفی هستند، بلکه در واقع به دنبال شبیهسازی احساسات و واکنشهایی میگردند که بهطور مصنوعی و از پیش برنامهریزی شدهاند. این اپلیکیشنها بهطور ویژه براساس دادهها و الگوریتمها، رفتارهای کاربران را شبیهسازی میکنند، اما هیچگاه تجربه واقعی عشق یا دوستی انسانی را بهوجود نمیآورند. در حقیقت، این تعاملات بیشتر شبیه به یک بازی شبیهسازیشده از روابط انسانی هستند که هیچگونه عمق روانی یا عاطفی ندارند.
«عشق ابدی»؛ نمایشی سطحی از روابط انسانی
برنامهای همچون «عشق ابدی» نمونهای از همان پدیدههای سطحی و غیرواقعی است که در این دنیای دیجیتال در حال گسترش است. این اپلیکیشن بهطور عمدی تلاش دارد که احساسات انسانها را به شکلی مصنوعی تحریک کند. داستانهای عاشقانهای که در این برنامه ارائه میشود، بیشتر شبیه به یک فرمول تجاری از احساسات هستند که در آن هیچگونه عمقی از روابط واقعی و پیچیدگیهای انسانی وجود ندارد. این برنامهها با استفاده از ترفندهایی همچون روایتهای سادهشده، موسیقیهای تاثیرگذار و داستانهای کلیشهای، احساسات آنی و زودگذر کاربران را به بازی میگیرند.
هدف اصلی این نوع برنامهها، نه ایجاد روابط واقعی، بلکه جذب توجه بیشتر و افزایش تعاملات کاربران است. این برنامهها تلاش میکنند تا بهجای برقراری یک ارتباط معنادار و پایدار، احساسات آنی و فوری کاربران را هدف قرار دهند. در این مسیر، محتوای عاطفی به ابزاری تجاری تبدیل میشود که هدف آن افزایش لایکها، کامنتها و اشتراکگذاریها است، نه تولید محتواهای ارزشمند و انسانی. در نتیجه، "عشق ابدی" نهتنها ناتوان از ارائه تجربهای عمیق و واقعی از عشق است، بلکه به نوعی به کمرنگ شدن ارزشهای انسانی و عاطفی دامن میزند.
رابطههای دیجیتال؛ تهدیدی برای احساسات واقعی
در دنیای امروز، که کاربران بهطور فزایندهای از این نوع اپلیکیشنها استفاده میکنند، تهدید جدیای برای روابط انسانی واقعی و عاطفی بهوجود آمده است. وقتی که انسانها به دنبال شبیهسازی احساسات خود در دنیای دیجیتال هستند، به تدریج از روابط انسانی عمیقتر و پیچیدهتر فاصله میگیرند. این روابط دیجیتال، اگرچه میتوانند در لحظات کوتاه و در موارد خاص مفید باشند، اما بهطور کلی نمیتوانند جایگزین روابط انسانی حقیقی شوند.
این روند بهویژه در میان جوانان و افرادی که در جستجوی راههایی برای ارتباط با دیگران هستند، نگرانکننده است. استفاده از اپلیکیشنهایی که روابط را به روابط سطحی و تجاری تبدیل میکنند، میتواند باعث افزایش احساس انزوا و عدم اعتماد به روابط انسانی واقعی شود. به جای اینکه افراد در روابط خود با دیگران رشد کنند و از تجربیات واقعی یاد بگیرند، تنها به دنبال تجربههای کوتاهمدت و سریع میگردند که هیچگونه پایداری ندارند.
داستان پشت این اپلیکیشنها و فناوریهای شبیهسازیشده، یک مدل اقتصادی نهفته است که بیشتر به سود تجاری و جذب تعاملات کاربران معطوف است تا به ایجاد روابط انسانی واقعی. "عشق ابدی" و برنامههای مشابه، در واقع ابزارهایی برای کسب درآمد از طریق افزایش تعاملات دیجیتال هستند. لایکها، کامنتها و اشتراکگذاریها تنها شاخصهایی برای اندازهگیری محبوبیت نیستند، بلکه بهعنوان ابزاری برای تولید درآمد و بهرهبرداری از احساسات کاربران عمل میکنند. این رویکرد باعث میشود که ارزشهای انسانی و عاطفی به ابزاری برای سودآوری تبدیل شوند.
رابطههای عاطفی در سایه شبکههای اجتماعی
روابط انسانی که روزگاری در فضای واقعی شکل میگرفت، اکنون در شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای دوستیابی و زوجیابی به عرصهای جدید منتقل شدهاند. بهطور فزایندهای، انسانها از این پلتفرمها برای پیدا کردن دوستان، شریک زندگی و حتی تجارب عاطفی استفاده میکنند. این تغییر در بستر روابط عاطفی، روابطی را ایجاد کرده که بیشتر به تعاملات دیجیتال و تجاری شباهت دارند تا ارتباطات انسانی و طبیعی. این برنامهها بهجای اینکه فرصتی برای برقراری ارتباطات عمیق و واقعی باشند، به فضایی برای ترویج روابط سطحی و مبتنی بر الگوریتمها تبدیل شدهاند.
فناوریهای هوش مصنوعی که بهطور خاص به شبیهسازی روابط عاطفی پرداختهاند، در ظاهر میتوانند جذاب و نوآورانه به نظر برسند، اما واقعیت این است که این ابزارها بهطور فزایندهای روابط انسانی را تهی از عمق و حقیقت میکنند. در دنیای امروز، جایی که احساسات و روابط به ابزارهایی برای افزایش تعاملات دیجیتال و تولید درآمد تبدیل شدهاند، باید پرسید که آیا واقعاً میتوانیم این نوع روابط مصنوعی را جایگزین روابط انسانی واقعی کنیم؟
با گسترش این فناوریها، باید نسبت به پیامدهای منفی آنها بر احساسات واقعی و روابط انسانی هشدار داد. این نوع برنامهها نهتنها تهدیدی برای صحت و عمق روابط عاطفی هستند، بلکه به تدریج انسانها را از دنیای واقعی و پیچیده احساسات انسانی دور میکنند.
انتهای پیام/