به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، دور دوم مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و ایالات متحده با میانجیگری و واسطهگری پادشاهی عمان که ظهر روز شنبه در رم پایتخت ایتالیا آغاز شده بود، پس از نزدیک به ۴ ساعت مذاکره، با توافق بر سر آغاز مذاکرات فنی در چهارشنبه همین هفته (۳ اردیبهشت) به کار خود پایان داد. تهران و واشنگتن در این دور برای از سرگیری مذاکرات سیاسی در سطح روسای هیاتها در روز شنبه هفته آینده (۶ اردیبهشت) توافق کردند.
سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان در پایان دور دوم مذاکرات گفت: «این بار هم جلسه خوبی بود و میتوانم بگویم که روند مذاکرات رو به جلو است. ما این بار موفق شدیم در خصوص یک سری اصول و اهداف به تفاهم بهتری برسیم و نهایتاً قرار شد که مذاکرات ادامه پیدا کند و وارد مرحله بعد شود.»
حسین جابری انصاری، مدیرعامل ایرنا، سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه و مذاکره کننده ارشد ایران در مذاکرات آستانه در پاسخ به این سوال که ارزیابی دور دوم مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و ایالات متحده چیست، گفت: مذاکرات جاری غیر مستقیم مابین ایران و ایالات متحده آمریکا، مذاکرات سخت و پیچیدهای است که دور نخست آن در مسقط با میزبانی مستقیم پادشاهی عمان برگزار شد و دور دوم آن نیز بعدازظهر روز شنبه (۳۰ فروردین) در رم پایتخت ایتالیا و باز با میزبانی و در واقع میانجیگری پادشاهی عمان برگزار شد. از پیش از آغاز مذاکرات غیر مستقیم، به دلیل تاریخ مسائل و روابط ایران و ایالات متحده آمریکا و پیچیدگیهای مرتبط با موضوع مذاکره و موضوع هستهای، گمانهزنیهای مختلفی وجود داشت که سرنوشت گفتوگوهای مسقط و ادامه آن چگونه خواهد شد. قبل از آغاز مذاکرات اینطور پیشبینی میشد که اگر گفتوگوهای مسقط در گشودن راهی برای دیپلماسی حتی راهی کوچک، تاثیرگذار باشد، میتوان به موفقیت این روند امیدوار بود.
پنجره نیمه باز دیپلماسی، مانع از توقف مذاکرات شده است
وی ادامه داد: آنچه در مسقط انجام و در رم، پایتخت ایتالیا با میانجیگری پادشاهی عمان تکمیل شد، تایید کننده این است که به هر حال مذاکرات به نسبت با موفقیت آغاز شد، به این معنا که دریچههای نخستین برای ادامه کار مابین دو طرف باز شده است. آنهم در موضوعی به این پیچیدگی و حساسیت با سابقه اختلاف هایی که در رابطه تهران و واشنگتن در چند دهه اخیر وجود داشته است. این پنجره نیمه باز دیپلماسی موفق شده از بنبست یا توقف مذاکرات پیشگیری کند.
سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه گفت: به نظر میرسد تعابیر جناب آقای دکتر عراقچی هم که دقایقی بعد از چهار ساعت گفتوگوهای با واسطه در رم استفاده کرده و گفتوگوها را خوب و رو به جلو خواندند، تایید کننده همین ارزیابی است که راه کوچکی که در مسقط گشوده شد، در رم هم تکمیل شده است. تعبیر دومی که ایشان به عنوان راوی نخست و مستقیم از این گفتوگوهای غیرمستقیم مطرح کردند این بود که در ارتباط با اصول و چهارچوب مذاکرات، توافقهای بهتر و بیشتری -قریب به این مضمون- انجام شده است، به این معنا که یک سری توافق های اولیه در دوره اول گفتوگوها در مسقط حاصل شد و بنا بود در گفتوگوهای بعدی که در رم برگزار شد، روی این چارچوب گفتوگوها کار بشود. مطابق اعلام وزیر محترم امور خارجه، در حقیقت پیشرفتهایی در این زمینه هم اتفاق افتاده و گفتوگوهای کارشناسی آغاز شده است.
پیچیدگیها، در هم تنیدگیها و حساسیتهای مسائل مطرح در ذیل این گفتوگوها و فاصله، بعد مسافت به لحاظ مواضع مابین طرفین، این گفتوگوها را به تمام معنی کلمه، یکی از سختترین گفتوگوهای تاریخ دیپلماسی جهان کرده است.
این دیپلمات ارشد وزارت امور خارجه گفت: همه اینها را اگر کنار هم بگذاریم، از مجموعه این واقعیتها و این روایتها میتوانیم نتیجهگیری کنیم که این گفتوگو در دو گام نخست، برای گشودن راه بین دو طرف، با توجه به همه سختیها و مشکلاتی که بین طرفین وجود دارد، موفق بوده، البته این به این معنا نیست که ادامه کار ساده است. پیچیدگیها و در هم تنیدگیها و حساسیتهای مسائل مطرح در ذیل این گفتوگوها و فاصله، بعد مسافت به لحاظ مواضع مابین طرفین، این گفتوگوها را به تمام معنی کلمه، یکی از سختترین گفتوگوهای تاریخ دیپلماسی جهان کرده است.
به هر میزان تناقض میان منافع طرفین مذاکره بیشتر شود، مذاکرات سختتر خواهد شد
مذاکره کننده ارشد ایران در مذاکرات آستانه در پاسخ به این سوال که براساس اعلام وزارت امور خارجه، مذاکرات کارشناسی از چهارشنبه همین هفته (۳ اردیبهشت)، آغاز خواهد شد و هیات ایران در ادامه مسیر چه چالشهایی را باید مدیریت کند، گفت: وقتی طرفین یک گفتوگو به لحاظ نوع نگاه سیاسی و تناقض در منافع فاصله بسیار زیادی دارند، گفتوگو میان چنین بازیگرانی سخت و پیچیده است. برای مثال، در گفتوگوهای آستانه، بازیگری به نام ایران با مواضع و سیاستهایی در ارتباط با سوریه و منطقه حضور داشت. در مقابل ایران، رقیبی به نام ترکیه قرار داشت و همچنین روسیه نقشی ایفا میکرد که گاهی با ایران همسو بود و گاهی با جبههگیری سعی میکرد موازنهای بین این دو بازیگر منطقهای فعال در صحنه سوریه و منطقه ایجاد کند. این وضعیت نوعی پیچیدگی ایجاد کرده بود. به هر میزان که تناقض میان منافع و مواضع شرکتکنندگان در یک مذاکره بیشتر شود، طبیعی است که مذاکرات سختتر خواهد شد. مذاکرات بین ایران و ایالات متحده آمریکا به دلیل تاریخ روابط، مسائل پیچیده، درگیریها و رویاروییهای پیدرپی و متوالی در طول دهههای گذشته، بهویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در دوره پساانقلاب اسلامی تا همین امروز که مذاکرات در جریان است، بهطور طبیعی هم در سطح فنی و هم در سطح ارشد با پیچیدگیهای متعددی مواجه است.
وی افزود: مذاکرات دیپلماتیک برای نزدیک کردن مواضع طرفهای مختلف انجام و تلاش میشود پلی بین این تناقضها، بین اهداف، منافع و رویکردهای متفاوت زده شود. به میزانی که این رویکردها، اهداف و منافع بهطور کلی با هم متفاوت یا حتی متناقض باشند - که در ارتباط با ایران و ایالات متحده آمریکا به تمام معنا صدق میکند - مذاکرات دشوارتر میشود. برای مثال، وقتی به مذاکرات آستانه اشاره میکنیم، باید بدانیم که ایران و ترکیه در صحنه سوریه درگیر بودند و روسیه نیز بازی خاصی با ویژگیها و تعریف خاص خود انجام میداد که این موضوع مذاکرات آستانه را چندلایه و دشوار میکرد.
بدون توافق بین آمریکا و ایران، امکان پیشبرد برجام وجود نداشت
جابری انصاری گفت: این در حالی است که ایران و ترکیه دو همسایه هستند که در دهههای اخیر، برآیند بازیشان، اگرچه همراه با رقابت بوده، حداقل با دشمنی مستقیم و اصطکاک مستقیم همراه نبوده است. این دو کشور همواره تلاش کردهاند، در عین وجود تناقضها و رویاروییهایی در صحنه منافع و تحولات منطقه، به مقتضای همسایگی و مجموعهای از مسائل مشترک و پیوندهای تاریخی و جدیدی که بین آنها وجود دارد، این اختلافها و تناقضها را در مجرای رقابتی در یک سقف معین مدیریت و مهار کنند. اما وقتی به مذاکرات جاری بین ایران و ایالات متحده آمریکا میرسیم، با دو طرفی مواجه هستیم که در بسیاری از مسائل بهطور کلی با یکدیگر تناقض دارند. این تناقض یک یا دو روزه نیست، بلکه چندین دهه است که ادامه دارد و اصطکاکهای مختلفی بین آنها وجود داشته است. با این حال، این به این معنا نیست که هیچگونه امکان همکاری یا توافقی وجود نداشته است. گاهی اتفاقاتی رخ داده و گفتوگوهایی، با وجود همه این تناقضها، انجام شده است؛ از جمله در ارتباط با عراق، افغانستان، برخی پروندههای بینالمللی دیگر و از همه مهمتر در ارتباط با موضوع هستهای که در قالب برجام توافقی حاصل شد. بدون توافق بین ایالات متحده و ایران، طبیعتاً امکان پیشبرد برجام وجود نداشت.
در عین حال که کلیت روابط ایران و آمریکا در دهههای گذشته با تناقض، رویارویی و نوعی دشمنی در سطوح مختلف همراه بوده، گاهی دریچههایی برای همکاری حداقلی یا مفاهمه نیز باز شده است.
مذاکرات عمان یک محک و آزمون جدید محسوب میشود
این دیپلمات ارشد دستگاه دیپلماسی گفت: بنابراین، در عین حال که کلیت روابط دو کشور در دهههای گذشته با تناقض، رویارویی و نوعی دشمنی در سطوح مختلف همراه بوده، گاهی دریچههایی برای همکاری حداقلی یا مفاهمه نیز باز شده است. البته، با توجه به تجربه تلخ برجام و اتفاقاتی که رخ داد، زمانی که دولت جدید آمریکا عملاً میز را واژگون کرد و کل بازیای که مدتها برای آن کار شده بود به هم زد، این موضوع نوعی عدم اعتماد کامل را دوباره بین طرفین تقویت کرد و فاصلهها را تشدید و گفتوگوها را به تعویق انداخت. گفتوگوهایی که اکنون با میانجیگری عمان در حال انجام است، یک محک و آزمون جدید محسوب میشود. این گفتوگوها فرصتی است تا طرفین با مواضع یکدیگر خارج از فضای رسانهای و ادبیاتی که در سطح رسانهای به کار برده میشود، آشنا شوند.
سفیر پیشین کشورمان در لیبی همچنین در پاسخ به این سوال که با توجه به سابقه برجام، ارزیابی شما از واکنش منطقه به ویژه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به آغاز مذاکرات میان ایران و آمریکا چیست، گفت: فکر میکنم هم در طرف ایرانی، یعنی جمهوری اسلامی ایران و مذاکرهکنندگان آن، و هم در طرف عربی، یعنی همسایگان جنوبی و غربی ما، یک نوع حرکت رو به جلو، در مقایسه با تجربه برجام اتفاق افتاده است. به هر حال، کشورها از تحولاتی که اتفاق میافتد تجربه میآموزند و بنا نیست همیشه یک راههایی در واقع تکرار شود. من تعبیری دارم که میگویم ما در دنیای سیاست و دیپلماسی یک واقعیت داریم و یک تصویر از واقعیت. تصویری که از واقعیت سیاست ایران در تجربه برجام برای برخی از همسایگان ایجاد شد، این بود که گویا ایران آنها را به حاشیه برده و به دنبال یک راهحل فقط برای خودش است. نتیجه این راهحل، احتمالاً مطابق تصور اشتباه آنها، میتوانست در واقع به ضرر آنها باشد.
ما در دنیای سیاست و دیپلماسی یک واقعیت داریم و یک تصویر از واقعیت. تصویری که از واقعیت سیاست ایران در تجربه برجام برای برخی از همسایگان ایجاد شد، این بود که گویا ایران آنها را به حاشیه برده و به دنبال یک راهحل فقط برای خودش است. نتیجه این راهحل، احتمالاً مطابق تصور اشتباه آنها، میتوانست در واقع به ضرر آنها باشد.
وی افزود: نتیجه این شد که کشورهای عربی - یا به تعبیر دقیقتر، نظام رسمی عربی - به نحوی در کنار اسرائیل قرار گرفتند و در برخورد و رویارویی با برجام مستقیم یا غیرمستقیم به مثابه دو تیغه قیچی عمل کردند. ابتدا هم اسرائیلیها و هم، با کمال تأسف، برخی از کشورهای عربی تلاش کردند با تمام قوا و با استفاده از تمام ظرفیتها، مانع از حصول و پس از آن مانع از اجرایی شدن برجام شوند. با حضور ترامپ در کاخ سفید، زمینه این نقشآفرینی تسهیل شد و این دو تیغ قیچی کارکرد خود را در اقدام ترامپ برای خروج ایالات متحده آمریکا از برجام نشان داد.
ایران با جدیت، مفاهمه با همسایگان و توضیح سیاستهای خود را در دستور کار قرار داده
جابری انصاری گفت: به نظر میرسد در این دور، ایران با جدیت بیشتری مفاهمه با همسایگان، توضیح سیاست های خود و توضیح واقعیتها را در دستور کار خودش گذاشته است. وزیر امور خارجه، همکاران و معاونین ایشان، و سفرای ما در منطقه در تلاش هستند تا با تماس نزدیک و انتقال تحولات به رهبران و مسئولان عربی، مانع از شکل گیری تصویر معکوسی در ذهن مقام های عالی رتبه این کشورها شوند. عربستان، امارات، و کشورهای دیگر هم از تجربه آموختهاند که اگر روند تحولات به سمت درگیری و سخت شدن صحنه، پیش رفته و از رویاروییهای نرمافزاری به رویاروییهای سختافزاری میل پیدا کند، اینطور نیست که مثلاً ایران یا طرف مقابل این درگیری فقط سود کنند بلکه بیتردید، مجموعه منطقه لطمه خواهد خورد و روند تحولات منطقهای منفی خواهد شد. به نظرم میرسد که کشورهای عربی هم این بار پختهتر، چندلایهتر، و دقیقتر با این مسئله برخورد کنند، آنها تماس و اقداماتی را در دستور کار قرار دادند که یکی از نمادهای تماسهای کشورهای عربی همسایه با ایران در سطوح عالی است.
معاون پیشین عربی آفریقا وزارت امور خارجه در پاسخ به این سوال که در هفته گذشته شاهد تحول مهم و قابل تامل سفر وزیر دفاع عربستان به ایران و اعطای پیام پادشاه عربستان برای مقام معظم رهبری بودیم، این تحول را چگونه ارزیابی میکنید، گفت: فکر میکنم که از افراط و تفریط در تحلیل این موضوع باید اجتناب کنیم. بله، بیتردید سفر وزیر دفاع سعودی، که تقریباً شخص سوم یا تحقیقاً شخص سوم در سیستم فعلی، نظام فعلی، وضعیت فعلی عربستان محسوب میشود، به تهران اهمیت دارد. در این تردیدی نیست. اما اینکه پیامهای سفر چگونه است، باز به نظرم یک پیام مثبت است که عربستان، بر اساس تجربه ۱۰، ۲۰ سال گذشته، مجموعه روندها و تحولاتی که اتفاق افتاده، پختهتر با موضوعات روبرو میشود. فراموش نکنیم که وزیر خارجه عربستان روزی اعلام میکرد که اصلاً منطقه ربطی به ایران ندارد و باید از منطقه خارج شود، یعنی شرطی را مطرح میکردند که میدانستند طرف مقابل نخواهد پذیرفت. در حقیقت چنین موضعگیری، بستن راه برای هر گفتوگو و هرگونه تعامل و همکاری بود.
وی ادامه داد: عربستان در برآیند تجربههای نزدیک به دو دهه گذشته، با همه فراز و نشیبهایش، با موفقیتها و عدم موفقیتهایی که داشته و با موفقیتها و عدم موفقیتهای دیگر بازیگران، بهویژه ایران، در سطح منطقه، به نظر میرسد بازی پختهتر و چندلایهتری را پیش گرفته است. ریاض میداند که به هر حال باید با تهران تعامل مثبتی داشته باشد، برای هر دو فرض پیشرفت مذاکرات یا توقف در مذاکرات بین ایران و ایالات متحده. خود را آماده کند و این ارتباطات و تماسها در سطوح عالی، در واقع برای سناریوهای مختلف عربستان را آماده میکند. باید به این سفر نگاه همهجانبهتری داشته باشیم. فقط نمیشود با یک لایه از موضوع سفر مواجه شد. اما به هر حال، یک اقدام مثبت بود.
آنقدر مسائل و مشکلات بین تهران و واشنگتن پیچیده و فاصلهها زیاد است که واقعاً در زمانهای کوتاه، عملاً امکان میانبر زدن وجود ندارد. بنابراین، بهطور طبیعی، اگر اراده واقعی از سوی ایالات متحده آمریکا، همانگونه که در طرف ایرانی است، برای گفتوگوهای جدی و نتیجهبخش وجود داشته باشد، باید در یک روند انجام شود.
امکان میانبر زدن در مذاکرات ایران و آمریکا وجود ندارد
سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه همچنین در پاسخ به این سوال که رئیس جمهور آمریکا بارها اعلام کرده که خواهان دستیابی به توافق در سریع ترین زمان ممکن است و حتی دو روز پس از دور نخست این مذاکرات، ایران را به اتلاف وقت متهم کرد، با توجه به این مساله افق پیش رو برای حصول توافق چگونه است، گفت: فکر میکنم آنقدر مسائل و مشکلات بین این طرفین پیچیده و فاصلهها زیاد است که واقعاً در زمانهای کوتاه، عملاً امکان میانبر زدن وجود ندارد. بنابراین، بهطور طبیعی، اگر اراده واقعی از سوی ایالات متحده آمریکا، همانگونه که در طرف ایرانی است، برای گفتوگوهای جدی و نتیجهبخش وجود داشته باشد، باید در یک روند انجام شود. حالاضرورتی ندارد که این روند چندان طولانی شود. میشود یک راه، در واقع، میانه پیش گرفته شود؛ نه با این سرعت و آنگونه که گاه در ادبیات رئیسجمهور آمریکا یا برخی مقامات آمریکایی مشاهده میشود که گویا یک کلید معجزهآفرین یا سحرآمیز وجود دارد که آن کلید فشار داده میشود و همه مشکلات حل میشود. اگر راهحل چنین سادهای بین دو طرف وجود داشت، چرا تاکنون در چند دهه گذشته این اتفاق نیفتاده بود و چرا در تجربه مذاکرات برجام این مقدار، در واقع، وقت از طرفین و از اطراف بینالمللی مختلف گرفته شد.
وی افزود: البته، تجربه قبلی وجود دارد، هم در توافق و هم در برهم زدن توافق. میشود راههای کوتاهتری انتخاب کرد، ولی نه با سرعت برق آسا. چنین چیزی عملیاتی نیست. به نظرم میرسد، اگر تجربه این دو دور نخست گفتوگوها را در مسقط و رم در نظر بگیریم، می توان گفت که این راه میتواند در یک مسیر مشخص، بر اساس نهایی کردن چارچوب مذاکراتی که ترکیب اولیه آن تا حدودی تا الان مشخص شده، با انجام گفتوگوهای فنی و بعد گفتوگوهای شنبه آینده در سطح سیاسی، شکل و شمایل گرفته و بر اساس آن چارچوب، در یک جدول زمانبندی مشخصی که نه خیلی طولانی باشد، آنگونه که وارد یک مذاکرات فرسایشی بدون افق بشویم و نه آنچنان کوتاه که واقعاً عملیاتی نیست، محقق شود.
جابری انصاری تاکید کرد: اگر طرف آمریکایی با جدیت در مذاکرات وارد شود، میشود در یک جدول زمانی منطقی و معقول، به سمت گشودن گرههای موجود بین طرفین حرکت کرد و به یک توافقی قابل اطمینان برای دو طرف، در ارتباط با مسئله هستهای، موضوع هستهای، رسید. آنقدر سخت نیست، واقعاً، به شرطی که اراده جدی در آمریکاییها هم وجود داشته باشد و یک زمان منطقی برای این مذاکرات در نظر گرفته شود و در گام نخست، اعتبار طرفین جلب شود و چارچوب مذاکراتی اولیه بین طرفین، با مجموعه مذاکرات سیاسی و مذاکرات فنی، در حقیقت، شکل بگیرد و تکمیل شود.
نوعی اجماع کمنظیر در ارتباط با مذاکرات عمان در داخل شکل گرفته است
وقتی یک مذاکرات ملی در این درجه از حساسیت در جریان است، مذاکرهکنندگان ایران، نمایندگان کل ایران هستند، پشتوانه همه ایران را باید داشته باشند و با پختگی و با متانت، این مذاکرات سخت را پیش ببرند.
مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی در پایان گفت: امیدواریم که این مذاکرات در چارچوب منافع و امنیت ملی ایران، با اقتدار و جدیت مذاکرهکنندگان ایرانی، با نوعی اجماع ملی پیش برود. به نظر میرسد نوعی اجماع کمنظیر در ارتباط با یک پرونده و یک موضوع بسیار حساس از مسائل اصلی سیاست خارجی ایران، در داخل شکل گرفته است. درست است که انتقادات و مخالفتهایی هم وجود دارد، که این طبیعت هر جامعه زندهای است. ایران ۸۵ میلیون جمعیت دارد، دیدگاهها، نظرات، ملاحظات مختلفی وجود دارد، هم در سطوح نخبگان، هم در سطوح جامعه، جامعه بزرگتر ایران، تودههای مردم ایران، هم در سطوح رهبری و مسئولان ارشد کشور، ملاحظات، نظرات، سلیقههای متفاوت، برداشتهای به نسبت متفاوتی از رویدادها وجود دارد. اما وقتی یک مذاکرات ملی در این درجه از حساسیت در جریان است، مذاکرهکنندگان ایران، نمایندگان کل ایران هستند، پشتوانه همه ایران را باید داشته باشند و با پختگی و با متانت، این مذاکرات سخت را پیش ببرند.
وی ادامه داد: من البته نمیخواهم با ساده انگاری با مساله روبه رو شوم. در آغاز سخن گفتم و در پایان سخن هم تکرار میکنم، وقتی تناقض و فاصلهها بسیار زیاد است، معنایش این است که مذاکرات بسیار سختی در پیش است اما مذاکرات سخت به معنای بنبست نیست. در سختترین مذاکرات هم، اگر اراده طرفینی وجود داشته باشد و راه درستی گشوده شود، امکان تفاهم و رسیدن به توافق وجود دارد. امیدواریم با اجماع ملی، این موضوع پیش برود و این راه، در واقع، این راه کوچکی که گشوده شده، به راه بزرگتری و گشایشهای بزرگتری، با حفظ استقلال و منافع ملی و امنیت ملی ایران منجر شود.