مطهری و انسان انقلاب اسلامی

شهید مطهری به عنوان اندیشمند و نظریهپرداز عصر انقلاب اسلامی، در برابر نظریههای فلسفی و انسانشناختی جهان مدرن، با اتکاء به وحی و حکمت اسلامی، نظریهای اجتماعی تولید کرد تا دین بر اساس تناسب با فطرت انسان، نظم اجتماعی پیدا کند.

گروه حوزه و روحانیت خبرگزاری تسنیم_ علی عسگری: وقتی هیأت بطلمیوسی مردود اعلام شد، کسی گمان نمیبرد که روزی انسان، محور چرخش تحولات عالم شمرده شود. همان زمان که کانت با نگاهی خوشبینانه، تمامی واقعیتهای جهان غیرمادی را «ایدهی برتر انسان» معرفی نمود تا کسی برای تشخیص درست و غلط، نیازی به وحی وشهود نیابد!
اما دیری نپایید که انسان اخلاقمدار کانت، خیلی زود در جنگ میان غرایز، همنوعان خود را به مسلخ بردگی کشاند تا نشان دهد، کرامت انسانی در جایی غیر از ایدهی برتر او، صورت میپذیرد.
انسان کانتی؛
خودبنیادگرایی کانت، به همان اندازه که اخلاق انسانی را بها داده بود، از رذیلتهای خفتهی او غافل بود. رذیلتهایی که وجودشان تنها با معرفت شهودی و انسانشناسی وحیانی حاصل میشد؛ چراکه ابزار حس و عقل تنها به جنبهای خاص از شاکلهی هویتی انسان توجه داشتند، و این کافی نبود!
با رشد رقابت اقتصادی و تجارت آزاد، نگاه افراطی کانت به نگاه تفریطی توماس هابز بدل شد. او معتقد بود که بقاء انسان در کارزار بازار، درنده خویی میطلبد؛ بنابراین هابز، انسان را گرگ انسان خواند تا نشان دهد اخلاق در دنیای اومانیستی کانت، چیزی جز اوهام و خیال نیست.
تحولات اجتماعی غرب مدرن، رفته رفته در ساحت علوم انسانی رسوخ یافت تا آنجا که انسان همچون دیگر از موجودات جهان طبیعت، ابژهی محققان این علم قرار گرفت. آگوست کنت که از دانشجویان دانشگاه پلیتکنیک فرانسه بود، کنش اجتماعی انسان را به مثابهی رویدادهای طبیعی، قابل پیشبینی دانست و با تأسیس علم جدیدی به نام «فیزیک اجتماعی»، جامعهی بشری را همچون یک دستگاه مکانیکی توصیف میکرد.
از آنجا که توصیفگرایی حسی کنت (پوزیتویسم)، رخدادهای اجتماعی را با تحلیل سطحی روبرو نمود؛ زین رو علوم اجتماعی به تغییر در روش تحلیل نیاز داشت تا علاوه بر نگاه تجربی، نیَّت کنشهای انسانی را نیز کشف کند؛ بدین سبب رویکرد تفهمی به روش تحلیل حوادث اجتماعی اضافه شد و بعدها با تولد مارکسیسم، نگاه انتقادی در راستای مبارزه با نظام سرمایهداری، جلوهای دیگر از روشهای تحلیلی را نشان داد.
با این حال حوادث اجتماعی آن طور که پدید میآمدند، توصیف نمیشدند. به عبارتی حلقهی گمشده روایت از زیست اجتماعی انسان مدرن، در گرو عنصری بود که سالها توسط اندیشهی کانت نادیده انگاشته شده بود.
فطرت، همان حلقهی مفقودهای است که محصول شناخت وحیانی از انسان بوده و تضمینکنندهی اخلاق و مانع رشد بدویت انسان امروزین میگردد.
انسان انقلاب اسلامی؛
در دههی هفتاد قرن بیستم، انقلابی از جنس فطرت در ایران رقم خورد که به تعبیر فوکو روح جهان بیروح نامیده شد. انقلابی که برای انسان اصالت قائل بود، اما نه اصالتی از جنس خودبسندگیها! انسان عصر انقلاب اسلامی صاحب ارادهای برخاسته از فطرت بود که مدنیت و معنویت را توأم باهم طلب میکرد.
اندیشمندان مسلمانی همچون علامه طباطبایی(ره) و بالتبع شهید مطهری (ره)، دین را امری فطری میدانند، که متناسب با ذات اجتماعیاش، زیست جمعی انسان را نیز نظام میبخشد. نظامی که خواست انسان را ذیل ارادهی حق تعالی تعریف میکند اما مختار به قدرت فطرت! بنابراین هرچقدر فطرت قوت یابد، انتخاب انسان به سمت فضائل متمایل میشود و هر میزان که نور فطرت کمسو گردد، حرکت انسان به سمت شقاوت و رذائل شدت مییابد. (جامعه و تاریخ/ شهید مطهری)
این دیدگاه، در میان اندیشمندان علوم اجتماعی با عنوان «نظریه فطرت» شناخته میشود که مبتکرش شهید آیت الله مطهری است. کسی با توجه به تأثیر و تأثر فرد و جامعه از یکدیگر، اصالت هر دو را قائل شد. با این حساب، اهمیت فطرت آنجا روشن میگردد که انسان بر اساس فطرت الهی خود، در برابر روح مکانیکی جهان مدرن بایستند و آزادی را فریاد زند.
با این تفاوت که آزادی در دیدگاه غربی، یعنی مطلق آزادی، اما طبق نظریه فطرت، آزادی انسان زمانی تحقق مییابد که در مسیر کمال ابعاد هویتی او و قرب الی الله باشد. نیک میبینیم که شهید مطهری در کتاب نقدی بر مارکسیسم، به نقد نظریهی ارادهی آزاد جان لاک پرداخته و معتقد است، آزادی مطلق، انسان را به سعادت نمیرساند.
اختلاف نظر لاک با مطهری دقیقا بر همان نقطهای استوار بود که کانت قبلتر نظریه خودبنیادگراییاش را بر شالودهاش بنا کرده بود؛ یعنی «تک ساحت نگاری انسان». شناخت ناقصی که بدون در نظر داشتن نزاع میان فطرت و غریزه در شاکلهی انسان، او را ضامن اجرای تمامی فضائل اخلاقی میپندارد؛ اما مطهری این ضمانت را منوط به تقویت اختیاری فطرت میداند.
اینجاست که تفاوت نظری «قرارداد اجتماعی» لاک با حاکمیت دینی در نگاه شهید مطهری مشخص میشود، آنجا که قانون در نگاه لاک، محدودیت برای آزادی است ولی در اندیشهی شهید مطهری، چنانچه سبب رشد کمال باشد، عین آزادی است.( بردگی در اسلام/ ص17 و18)
بنابر آنچه گفته شد، شهید مطهری به عنوان اندیشمند و نظریهپرداز عصر انقلاب اسلامی، در برابر نظریههای فلسفی و انسانشناختی جهان مدرن، با اتکاء به وحی و حکمت اسلامی، نظریهای اجتماعی تولید کرد تا دین بر اساس تناسب با فطرت انسان، نظم اجتماعی پیدا کند. نظمی که بدون توجه به شناخت وحیانی، درک درستی از انسان نداشته و سرانجام در ورطهی سطحینگری و ابزاری شدن انسان، گام برمیدارد. کما اینکه عقلانیت ابزاری در غرب، نتوانست بهشت مکانیکی خود را به پایان خوش برساند.
انتهای پیام/





مطالب مرتبط
- اره برقی سیم داغ / ابزار برش خلاقانه !
- این منطقه از تهران روزگاری دشت گلایل شهر بود
- تاج: مشهد شهر زوار است و صاحب بهترین ورزشگاه
- رژه ارتش آمریکا در روز تولد دونالد ترامپ: آرزویی که از سفر پاریس در دل پرزیدنت مانده بود!
- پلو نخود فرنگی؛ یک غذای متفاوت و خوشمزه بهاری
- بهترین پنالتیزن فوتبال ایران بدترین شد
- کافو: ما برای قهرمانی نیازی به آنچلوتی نداریم
- وداع با ادرسون: دو گزینه برای جانشینی گلر برزیلی