رویکرد متفاوت تحلیلگران ترکیه به جنگ ایران و اسرائیل- ۱

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، این روزها بسیاری از تحلیلگران ترکیه، وقایع اخیر در منطقه و پاسخ کوبنده ایران به رژیم صهیونیستی اسراییل را به دقت پیگیری میکنند.
برخی از تحلیلگران سیاسی ترکیه، حملات مقتدرانه موشکی ایران به سرزمینهای اشغالی را به عنوان اقدامی تاریخی و مهم قلمداد کردهاند اما بعضی از تحلیلگران نیز با نگاهی سوگیرانه به این موضوع مینگرند.
به منظور شناخت هر دو طیف نگرش تحلیلگران ترکیه به جنگ ایران با رژیم صهیونیستی، به شکلی اجمالی، مواضع نویسندگانی از طیفهای مختلف فکری و سیاسی ترکیه را با هم مرور میکنیم:
احمد هاکان
واکنش مقتدرانه ایران، همه را شوکه کرد
سردبیر روزنامه حریت یعنی احمد هاکان، از تحلیلگرانی است که طی روزهای گذشته، بارها در برنامههای تلویزیونی درباره وقایع اخیر اظهار نظر کرده است.
او در ستون تحلیل خود نوشته است: «در ساعات نخست، بسیاری از ما فکر میکردیم اسرائیل در حمله روز اول دست و بال ایران را شکسته است. حتی برخیها ادعا کردند که ایران توان پاسخگویی ندارد. اما بیایید اعتراف کنیم...حمله برق آسا و مقتدرانه ایران به اسرائیل، واکنشی نیست که بتوان آن را ساده گرفت».
سردبیر حریت در ادامه نوشته است: «در سایه حملات ایران، بالاخره توانستیم برای اولین بار، چند تصویر از ساختمانهای ویران شده اسراییل را نیز مشاهده کنیم. ایران طوری حمله کرد که ما مجبور شویم به بینندگانمان بگوییم: این تصاویر، غزه نیست، ساختمانهای تل آویو را میبینید زیر ضربات موشکهای ایرانی. راستش را بگویم ... از اینکه ضدحمله ایران تا این اندازه مؤثر بود، خیلی خوشحال شدم».
عصمت اوزچلیک
ترکیه تکلیف خودش را روشن کند
یکی از تحلیلگران سیاسی ترکیه که بارها درباره پیامدهای همراهی ترکیه با سیاستهای آمریکا، ناتو و اسراییل هشدار داده، عصمت اوزچلیک است.
او در تحلیلی با عنوان «خصومت با ایران، دوستی با اسراییل است»، وقایع اخیر را به این شکل ارزیابی کرده است: «برخیها در ترکیه، به دنبال این هستند که افکار عمومی و رسانهها را به خصومت علیه ایران، تشویق و تحریک کنند. من توصیه میکنم جلوی تحریککنندگان را بگیرید. چرا که این اقدامات، صرفاً به نفع آمریکا است. انگار در این کشور، گروهی از افراد، به دنبال این هستند که همیشه در تمام رویدادهای منطقه، ایران را به عنوان مقصر معرفی کنند. حتی این روزها که اسرائیل خاک سوریه را اشغال کرده، این آقایان هنوز هم دارند ایران را مقصر جلوه میدهند! این در حالی است که ایران، هم خودش قاطعانهترین موضع را علیه اسرائیل اتخاذ کرده، هم حامی مبارزین حماس، حزبالله لبنان و یمن بوده است».
اوزچلیک در ادامه نوشته است: «اسرائیل چندین بار به ایران حمله کرد و ایران هم واکنش نشان داد و به تندی به اسرائیل ضربه زد. ولی آقایان بار دیگر جانب اسرائیل را گرفتند! خود اسراییل اعلام کرده که ضربه خورده اما طرفداران آنها در ترکیه، وانمود میکنند که ایران نتوانسته ضربه بزند! جای خالی شهدای ایران در مدت زمان بسیار کوتاهی پر خواهد شد. ولی یادمان باشد که ایران برای انتقام خون آنها، گنبد آهنین را به آبکش تبدیل کرد. این تازه اولش است. من با ایرانیها صحبت میکنم و میبینم که آنها بسیار مصمم هستند. با این حال، برخی از دوستان ما دشمنی خود را با ایران کنار نمیگذارند. ظاهراً دوستی با آمریکا و اسراییل، در خصومت با ایران تجسم یافته است. تحولات منطقه ما به طور قابل توجهی داغ شده است. از یک طرف، ایالات متحده، اسرائیل و برخی کشورهای اروپایی، از طرف دیگر مظلومین و ستمدیدگان. ترکیه باید طرف خود را انتخاب کند. پایگاه اینجرلیک و رادار کورجیک نباید در خدمت امپریالیستها باشد. نیروهای مسلح ترکیه باید فوراً آن را تصرف کنند».
احمد قاسم خان
ترکیه و چالشهای جدید
توجه به پیامدهای اقتصادی جنگ بین ایران و رژیم صهیونیستی، از دیگر موضوعاتی است که توجه برخی از تحلیلگران ترکیه را به سوی خود جذب کرده است.
احمد قاسم خان از تحلیلگران سایت یتکین ریپورت آنکارا درباره این موضوع مینویسد: «اگر تنش تشدید شود و درگیری به سطح مزمن برسد و حتی گسترش یابد، ترکیه توسط محافل مالی بینالمللی به عنوان منطقهای پرخطر و ناپایدار تلقی خواهد شد. تأثیر منفی افزایش قیمت نفت بر کسری حساب جاری، فقدان یک داستان یا پویایی داخلی که بتواند ترکیه را از افزایش درک ریسک در منطقه متمایز کند، از خطرات قابل توجه است.
او در ادامه نوشته است: «انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا، ناامنی و جنگ را شعلهور کرده است. ترامپ ادعا میکرد که صلح فوری را از اوکراین به غزه خواهد برد. ولی وقایع اخیر نشان داد که او حتی توان اقناع نتانیاهو را ندارد. حالا ترامپ به این امید بسته که ایران را با ابزار اسراییل، پای میز مذاکره بیاورد. ولی این رویکرد نتیجهای نخواهد داشت».
عایشه بوهورلر
هراس آمریکا از روابط ایران - چین
خانم عایشه بوهورلر از تحلیلگران محافظه کار ترکیه، حمله رژیم صهیونیستی به ایران را در راستای اهداف آمریکا ارزیابی کرده و نوشته است: «آیا تصور میکنید، مساله واقعی آمریکا و اسراییل، صرفاً سلاحهای هستهای ایران است؟ خیر. دلیل اقتصادی مهم دیگری دارد. مساله این است که ایران در زنجیره تدارک چین، نقش مهمی دارد. در بحثهایی که با تعرفههایی که آمریکا بر چین اعمال کرد آغاز شد، ضعف قدرت اقتصادی آمریکا بر اساس تولید واقعی و قدرت چین، موضوعات اصلی بودند. اقتصاددانان معتقدند که این شکاف به راحتی از بین نخواهد رفت. محققینی که به طور خاص، ترامپ و طرز تفکر راستگرایان آمریکایی و اروپایی را مطالعه میکنند، معتقدند که مشکل اصلی ترامپ با ایران، ریشه در اقتصاد دارد. رقابت بین آمریکا و چین، از بسیاری جهات با ایران هم ارتباط پیدا میکند. چرا که آمریکا تنها در صورتی میتواند در این مسابقه به حیات خود ادامه دهد که مستقیماً در زنجیره تأمین طرف مقابل مداخله کند تا این شکاف را ببندد. از آنجایی که ایران یکی از بزرگترین تأمینکنندگان چین بوده، مورد هدف حملات آمریکا و اسراییل قرار گرفته است».
یوسف کاپلان
توهمات یک توطئه اندیش
کسانی که اطلاعاتی درباره نویسندگان و تحلیلگران سلفی ترکیه دارند، به خوبی میدانند که یوسف کاپلان به عنوان یکی از تحلیلگران روزنامه ینی شفق و از افراد نزدیک به حزب عدالت و توسعه، چه دیدگاه تفرقه افکنانه عجیبی درباره اختلافات شیعه و سنی دارد.
او در تحلیل وقایع اخیر نیز یک بار دیگر دچار توهم توطئه شده است.
کاپلان که مشخص نیست چه تعریفی از استدلال و منطق دارد، چنین ادعای مضحکی را مطرح کرده است: «باید از خودمان بپرسیم: چرا درگیری ایران و اسرائیل اکنون آغاز شده و هدف آن چیست؟ درست زمانی که توجه جهان به غزه معطوف شده بود و اسرائیل با حادثه کشتی مادلین در تنگنا قرار گرفته بود، درست زمانی که راهپیمایی بزرگ حامیان جهانی غزه برنامهریزی شده بود، انتفاضه جهانی برای اولین بار در شرف وقوع بود، حمله اسرائیل به ایران تمام توجهات را از غزه منحرف کرد. پس نتیجه میگیریم، تبانی جدیدی بین اسرائیل و ایران در حال وقوع است! این یک نبرد نمایشی است که طرفین پشت پرده درباره آن ساخت و پاخت کرده اند».
این تحلیلگر توهم زده ترکیه در ادامه با رویکردی کاملاً تفرقه افکنانه مینویسد: «برای اولین بار، آگاهی و حساسیت جهانی علیه نسلکشی اسرائیل که تقریباً دو سال در جریان بود، پدیدار شد و تمام جهان شروع به حمایت از فلسطین و غزه کرد. ولی درگیری بین اسرائیل و ایران ناگهان تلاشها برای شکستن محاصره در دروازه مرزی رفح را خنثی کرد! حالا ایران هم به عنوان قربانی و هم به عنوان قهرمان جلوه داده میشود. چرا؟ برای تداوم شعار مقاومت و مسدود کردن راه ترکیه! باید بدانیم که بدترین کابوس اسرائیل ایران نیست، بلکه ترکیه است. دشمن اصلی اسرائیل ما هستیم، نه ایران. اهل سنت و ستون فقرات جهانِ اهل سنت یعنی ترکیه، دشمن اصلی اسرائیل است. ولی هم صهیونیستها و هم غربیها دارند زمینه را برای ایران فراهم میکنند تا جهان اسلام را شیعه کند! ایران در نیم قرن آینده به سرعت جهانِ سنّی و آفریقا را شیعه خواهد کرد. علاوه بر این، یک پروژه شیعهسازی بسیار سریع نیز در ترکیه در حال انجام است».
یوسف کاپلانِ توهم زده و تفرقه ساز که قبلاً هم بارها در نوشتههای خود، اتهامات بیاساس و مضحکی را علیه ایران مطرح کرده، در میان طیف تحلیلگران سیاسی سلفی و اخوانی ترکیه جایگاهی برای خودش دست و پا کرده، اما در میان مخاطبان، پایگاه اجتماعی خاصی ندارد.
ادامه دارد...
انتهای پیام/