پراحساسترین شعرخوانی رشید کاکاوند با لهجه مشهدی/ زیباترین شعر عاشقانه محلی که به دل هر شنوندهای چنگ میزنه

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر ساعد نیوز، عماد خراسانی به روایت مهدی اخوان ثالث متولّد بهار 1300 خورشیدی در توس (مشهد) روستای کاهو است اما خود در مصاحبهای گفته تولدش را بدون هیچ توضیح دیگری در 1299 ثبت کردهاند. پدرش «سید محمدتقی معیندفتر» (از صاحب منصبان آستان قدس رضوی) و مادرش «بیبی حرمت» نام داشتند. نسب عماد به احمد بن موسی مبرقع امام محمد تقی میرسد و نام کاملش سید عمادالدین حسن برقعی است.
عماد در 3 سالگی مادرش را از دست داد و در 6 سالگی پدرش را و از آن پس تحت سرپرستی پدربزرگ و مادربزرگ رشد کرد. عماد از 9 سالگی با تشویق دایی خود، شعرخوانی و سرودن شعر را آغاز کرد. او در جوانی با تخلص «شاهین» یا «شاخص» شعر میگفت و سپس تخلص «عماد» را برگزید. تخلص عماد خراسانی را فریدون مشیری برای او انتخاب کرد
در این شعر، عماد خراسانی به زیبایی احساسات خود را در مورد عشق و دلدادگی به تصویر کشیده است.
این شعر بیانگر این است که عشق رفته رفته در دل شاعر ریشه دوانده و روز به روز بیشتر شده است.
شعری از عماد خراسانی به لهجه مشهدی
یَرَه گَه کارِ مو و تو دِرَه بالا می گیرِه
ذره ذِره دِرَه عشقت تو دِلُم جا می گیرِه
روز اول به خودُم گُفتُم ایَم مثل بَقیِ
حالا کم کم می بینُم کار دِرَه بالا می گیرِه
چَن شَبه واز مثِ چهل سال پیش ازای مرغ دِلُم
تو زمستون بِهِنَه ی سِبزهُ و صِحرا می گیرِه
چَن شَبه واز می دوزُم چِشمامِه تا صُبحه به چُخت
یا بِیِک سَم بیخودی مات مِنَهُ، را می گیرِه
تا سحر جُل می زِنُم خواب به سُراغُم نمیاد
هی دِلُم مثل بِچَه بِهَنِه بی جا می گیرِه
موگمِش هرچی که مَرگِت چیه کوفتی! نِمِگَه
عَوَضِش نِق مِزِنَه ذِکر خدایا می گیرِه
پیری و معرکه گیری که مِگَن کار مویه
دِفتر عُمر داره صفحه پینجاه می گیرِه
اون که عاشق شده پِنهون مِکِنَه مثل اویَه
که سِوار شُتُرَ و پوشتِشِه دولا می گیرِه
کُتا کِردَن دامِنارِ تا بیخِ رون، مَشتی عماد
دیگه مِجنون توی خواب دامنِ لیلا می گیره
توضیحات
یَرَه گَه: علامت اشاره به شخص مقابل است
ایَم : این هم – بَقیِ : بقیه – چَن : چند – واز : باز، باردیگر – مثِ : مثل - بِهِنَه ی : بهانه – چُخت : سقف اتاق - بِیِک : به یک – سَم : سمت - مات مِنَهُ : خیره شدن – جُل زدن : شانه به شانه شدن در خواب - پینجاه : پنجاه - کُتا کِردَن : کوتاه کردند – دامِنارِ : دامن ها را - بیخِ رونِ : نزدیک ران