حکایتهای سعدی در گلستان / باب اول در سیرت پادشاهان؛ حکایت شماره 19 + فایل صوتی و نگاهی به نسخههای قدیمی

ساعدنیوز: در این بخش از مطالب فرهنگ و هنر ساعدنیوز اشعار کهن و شیرین گلستان سعدی باب اول در سیرت پادشاهان؛ حکایت شماره 19 را مطالعه می کنید همراه ما باشید. روزهای زوج منتظر بخش بعدی گلستان سعدی باشید.
به گزارش سرویس فرهنگ و هنر سرویس ساعدنیوز، سعدی معلم بیچونوچرای همه ماست. از همان کودکی با حکایتهایش خو گرفته و نکات ریز اخلاقی و آنچه باید باشیم و نباید باشیم را از او فراگرفتهایم. ابیات نغز و داستانهای پرحکمتش بر سر زبان بزرگترهای ما و حتی نسل پیش از آنها بود و در کوچه و بازار هم نقل او را میشنیدیم. گاه حتی اگر پی ضربالمثلی را بگیریم به سعدی میرسیم که چه ساده اما پرمایه مفهومی را در بیت و یا مصرعی برای ما بازگو کرده است. سعدی نقش پررنگی نهتنها در آموزش که در پرورش ما دارد و کیست که وامدار این استاد سخنپرور نباشد؛ او که بهترین وصف برای آثارش سهلِ ممتنع بودن آنهاست. کافی است اندکی از این آثار را خوانده باشیم تا این وصف دکتر شفیعی کدکنی در باب آثار سعدی که گفته است «آثار سعدی دارای مخاطب انسانی است» برای ما بهوضوح مشخص شود. سعدی جامع و کاملا انسانی مینویسد و آنچه در ابیات و حکایاتش آمده همگی برخاسته از یک زندگی روزمره و قابلادراک برای همه اشخاص است.
جوهر اگر در خلاب افتد، همچنان نفیس است و غبار اگر به فلک رسد، همان خسیس. استعداد بی تربیت دریغ است و تربیت نامستعد ضایع. خاکستر نسبی عالی دارد که آتش جوهر علویست ولیکن چون به نفس خود هنری ندارد، با خاک برابر است و قیمت شکر نه از نی است که آن خود خاصیت وی است.
بابهای گلستان سعدی
گلستان سعدی علاوه بر دیباچه شامل هشت باب است که «سیرت پادشاهان»، «اخلاق درویشان»، «فضیلت قناعت»، «فواید خاموشی»، «عشق و جوانی»، «ضعف و پیری»، «تاثیر تربیت» و «آداب صحبت» نام دارند. حکایات سعدی در حین موجز بودن سرشار از پند هستند. او استاد خلاصه گفتن است و گاه حتی در یک جمله تمام معنا را به خواننده منتقل میسازد.
سعدی قصهگو!
و این شیوه اوست که حکایاتش را با ابیاتی عجین میسازد. گلستان سعدی آمیخته از داستان و حکایت است. اگرچه درون همان داستانها هم گاه پند و اندرزی نهفته است اما سعدی قالب داستان را برای بیان آن موضوع انتخاب کرده است. در کل اما میتوان گفت که نغز و شیرین بودن آنهاست که سبب شده تا نسل به نسل و دهانبهدهان نقل شوند و تا به امروز ماندگار باشند:
معصیت از هر که صادر شود ناپسندیده است و از علما ناخوبتر که علم سلاح جنگ شیطان است و خداوند سلاح را چون به اسیری برند شرمساری بیش برد.
شیوهی روایت در حکایتهای گلستان سعدی
سعدی در روایتهایش در گلستان گاه به شیوهای معمولی و از ابتدا تا انتهای ماجرا پیش میرود و در میانهها فرازوفرود دارد و جریان را برای مخاطب خود تعریف میکند اما در موارد اندکی به شیوهای هیجانانگیزتر اوج ماجرا را در ابتدای آن قرار داده و داستانش را از همان نقطه اوج شروع میکند.
ساختار بسیاری از حکایات گلستان سعدی ترکیبی از مسائل اجتماعی و نکات اخلاقی است. او طنز را در قالب این حکایات و روایات ریخته و گاه حتی خواننده را در تمام طول داستان میخکوب میکند. سعدی استاد قرار دادن تضادها در مقابل هم و در یک روایت است. بهخوبی از پس شرح و تفصیل هردو برآمده و به زیبایی هرچهتمامتر نتیجهگیری میکند. او از اینکه پند خود را بهصورت مستقیم به روی مخاطب بیاورد واهمهای ندارد، هرچند گاه اندرزهایش را در لفاف داستان میپیچد و همینطور که خواننده را پیش میبرد آنها را در جان او میریزد. استاد سخن مناظره را نیز میپسندیده و از این شیوه هم بهره برده است.
باب اول در سیرت پادشاهان: حکایت شماره 19
آوردهاند که نوشینروانِ عادل را در شکارگاهی صَید کباب کردند و نمک نبود. غلامی به روستا رفت تا نمک آرد. نوشیروان گفت: نمک به قیمت بستان تا رسمی نشود و ده خراب نگردد. گفتند: از این قدر چه خَلَل آید؟ گفت: بنیادِ ظلم در جهان اوّل اندکی بودهاست هرکه آمد بر او مَزیدی کرده تا بدین غایت رسیده.
اگر ز باغِ رعیّت مَلِک خورد سیبی
بر آورند غلامانِ او درخت از بیخ
به پنج بیضه که سلطان ستم روا دارد
زنند لشکریانش هزار مرغ به سیخ
معنی حکایت شماره 19، باب اول گلستان سعدی
نوشین روان عادل در شکارگاه شکار شد و برای کباب کردن، نمک نیاز داشت. غلامی به روستا رفت تا نمک بیاورد، اما نوشیروان از او خواست که نمک را به قیمت بدهد تا سنت جدیدی ایجاد نشود و روستا آسیب نبیند. مردم گفتند که مقدار کم نمک مشکلی ایجاد نمیکند، اما نوشیروان توضیح داد که اگر ظلم کوچک آغاز شود، به تدریج بزرگتر میشود و باعث نابرابری میگردد. او هشدار داد که اگر سلطانی از مال رعیت استفاده کند، عواقب سنگینی خواهد داشت.
برگردان به زبان ساده
# آوردهاند که نوشینروانِ عادل را در شکارگاهی صَید کباب کردند و نمک نبود. غلامی به روستا رفت تا نمک آرد. نوشیروان گفت: نمک به قیمت بستان تا رسمی نشود و ده خراب نگردد. گفتند: از این قدر چه خَلَل آید؟ گفت: بنیادِ ظلم در جهان اوّل اندکی بودهاست هرکه آمد بر او مَزیدی کرده تا بدین غایت رسیده.
هوش مصنوعی: نوشیروان عادل را در یک شکارگاه صید کردند و کباب کردند، اما نمک برای طعم دادن به آن وجود نداشت. یکی از غلامان به روستا رفت تا نمک بیاورد. نوشیروان گفت: نمک را به قیمت همیشه بخرید تا رسم و رسوم خراب نشود و روستا آسیب نبیند. دیگران پرسیدند: با این مقدار نمک چه آسیبی به وجود میآید؟ او پاسخ داد: اساس ظلم در دنیا همیشه از کم شروع شده و هر فردی که آمده، بر آن افزوده تا امروز به این حد رسیده است.
# اگر ز باغِ رعیّت مَلِک خورد سیبی
بر آورند غلامانِ او درخت از بیخ
هوش مصنوعی: اگر پادشاه از باغ مردم سیبی بچشد، خدمتگزاران او درخت را از ریشه میکنند.
# به پنج بیضه که سلطان ستم روا دارد
زنند لشکریانش هزار مرغ به سیخ
اگر پادشاهی به ستم پنج تخممرغ از مردم بگیرد سپاهیانش هزار مرغ از مالِ رعایا به ناحق بستانند و طعمهٔ خویش سازند.
تصاویر نسخه های قدیمی گلستان سعدی
فانوس خیال
گلستان به خط توسط عبداللطیف شروانى سال 971 هجری قمری
نسخهٔ کلیات شیخ سعدی مورخ 1209 هجری قمری
گلستان سعدی به خط محمد محمود لاری به سال 1011 هجری قمری
گلستان به همراه بوستان در حاشیه
گلستان با بوستان در حاشیه به خط محمدرضا تبریزی سنهٔ 980 هجری قمری
گلستان بایسنقری موزهٔ چستر بیتی کتابت به سال 830 هجری قمری در هرات
کلیات سعدی مذهب و مصور نسخهبرداری شده توسط عبدالله بن شیخ مرشد الکاتب در قرن دهم هجری