تحلیل رفتار رسانهای آمریکاییها به موازات جریان داشتن گفتگوهای غیرمستقیم با ایران، نشاندهنده طراحی و اجرای یک بازی پیچیده است.
به گزارش فرارو، این بازی را میتوان همان طرحی دانست که با واکنش سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه مواجه شد. عراقچی در توئیتر نوشت: «رسانهها همچنان در حال گمانهزنی درباره توافقی قریبالوقوع میان ایران و آمریکا هستند. مطمئن نیستم که واقعاً در چنین نقطهای قرار داشته باشیم. جمهوری اسلامی ایران با صداقت بهدنبال راهحل دیپلماتیکی است که منافع همه طرفها را تأمین کند. اما این مستلزم توافقی است که همه تحریمها را لغو و حقوق هستهای ایران، از جمله غنیسازی، را محقق کند. مسیر توافق از میز مذاکره میگذرد، نه از طریق رسانهها.»
رونق بازار منابع آگاه
از زمانی که مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا آغاز شد، پیشبینی میشد که بازار منابع آگاه ناشناس در رسانهها داغ شود. در ۷ هفتهای که از آغاز این دور از مذاکرات میگذرد، بخش زیادی از اخباری که در رسانههای بزرگی مانند رویترز، نیویورک تایمز، والاستریت ژورنال و ... منتشر شده، به نقل از منابع آگاه نزدیک به مذاکرات، منابع دیپلماتیک ناشناس و مانند آنهاست. اخباری که حداقل در حال حاضر امکان راستیآزمایی بسیاری از آنها وجود ندارد. اما هر کدام از آنها در زمان انتشار توانستند موجی ایجاد کنند. البته این منابع همیشه مربوط به طرفهای غربی نیست. گاهی این رسانهها مدعی میشوند که منبع این اخبار، مقاماتی ایرانی هستند. اخباری که مشخص نیست طرف ایرانی به منظور سنجش واکنش طرف مقابل به رسانه درز میدهد یا این اخبار هم خبرسازی طرف مقابل است. چرا که طرف ایرانی حداقل در ظاهر نشان داده که تمایلی به کشاندن مذاکرات به سطح رسانه ندارد. حتی به رغم حضور محدود رسانهها در حاشیه مذاکرات، روایت طرف ایرانی به صورت کنترل شده و در یک مصاحبه با رسانه رسمی صداوسیما، پس از پایان هر جلسه گفتگو اعلام میشود.
نزدیک بودن توافق؟
یکی از آخرین اخباری که از سوی رسانههای خارجی منتشر شد، نزدیک بودن توافق ایران و آمریکا بود. رویدادی که با واقعیتها و شرایط موجود سنخیت زیادی ندارد. این همان نکتهای بود که در توئیت عراقچی نیز مورد اشاره قرار گرفت. سوای اظهارنظر عراقچی، این حقیقت که پنج دور مذاکره غیرمستقیم کوتاه مدت الزاماً ایران و آمریکا را به توافق نزدیک نکرده، امری بدیهی است. ایران و آمریکا تا کنون پنج دور مذاکره کردند که طولانیترین زمان آن ۶ ساعت بوده است. میدانیم که پیشنهادات مکتوبی نیز رد و بدل شده و انتظار میرود که آمریکا به زودی پاسخ مکتوب به ایران تحویل بدهد. ابتکارات عمان – که نمیدانیم چیست – از هفته گذشته در دست بررسی هستند. پس از دور دوم مذاکرات که در رم برگزار شد، این خبر را اعلام کردند که مذاکرات فنی نیز پیگیری خواهد شد. در صورتی که مذاکرات فنی میان ایران و آمریکا حداکثر سه دور برگزار شده باشد، همچنان راه طولانی تا رسیدن به توافق باقی مانده است. ایران و 1+5 زمانی که به تفاهم برجام رسیدند، ۲۰ ماه مذاکره را پشت سر گذاشتند. در حال حاضر تجربه و اسناد برجام وجود دارد اما شرایط به شکلی نیست که مذاکرات ۲۰ ماهه سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ حتی در شرایطی بسیار ایدهآل، به مذاکراتی چند هفتهای تقلیل پیدا کند و به نتیجه برسد. با توجه به این نکته که گفتگوهای فعلی ایران و آمریکا غیرمستقیم و به طور طبیعی کند است. ضمن این که هنوز کوچکترین نشانهای مبنی بر حل کلیدیترین نقطه اختلاف جمهوری اسلامی و ایالات متحده یعنی حق غنیسازی و نه میزان آن، بروز داده نشده است.
افزایش فشار داخلی
جمهوری اسلامی ایران تلاش میکند که تاثیر مثبت یا منفی مذاکرات هستهای بر جامعه به کمترین حد ممکن برسد. به همین دلیل مذاکرهکنندگان نه تنها تلاش میکنند که خوشبینی محتاطانه از خود نشان دهند، بلکه این تلاش نیز صورت میگیرد که جامعه انتظار موفقیت صددرصدی مذاکرات را نیز نداشته باشد. چرا که احتمالاً مذاکرات فعلی، یکی از پیچیدهترین گفتگوهای دیپلماتیک تاریخ جمهوری اسلامی به دلایل مختلف است. جامعه نیز به نظر نمیرسد که مانند ۱۰ سال قبل خیلی به نتیجه مذاکرات امیدوار باشد.
سیاستمداران و رسانههای آمریکایی تلاش میکنند در این فضا، از شرایط حداقلی نیز استفاده کنند. رأس این بازی در اختیار دونالد ترامپ است که هر چند روز یکبار در جریان گفتگوهایش با خبرنگاران، از نزدیک بودن توافق با ایران صحبت میکند. یا این که به زودی خبر خوبی در این حوزه میدهد. گاهی نیز با ظرافت به این سمت میرود که او میخواهد ایرانیان زندگی خوبی داشته باشند. اینها را میتوان روبنای این بازی پیچیده دانست که میتواند در حد خود، بر افکار عمومی در ایران تاثیر بگذارد. گاهی صحبتهای جدی ترامپ مبنی اقدامات ضدامنیتی او علیه ایران، زیر این صحبتهای به ظاهر دوستانه گم میشود. این یک قدم در بازی شماتت است.
فشار بر تیم مذاکرهکننده
طرف مقابل همچنین تلاش میکند در کنار بازی با افکار عمومی، با انتشار برخی اخبار خاص، فشار بر تیم مذاکرهکننده را بالا ببرد. در حال حاضر غنیسازی نقطه اصلی درگیری ایران و آمریکا شده است. ایران بر این اصل ایستاده که طبق معاهده NPT حق غنیسازی را برای خود محفوظ میداند و در داخل نیز این موضوع یک خط قرمز جدی محسوب میشود. در این میان اخباری که مبنی بر کوتاه آمدن تیم مذاکرهکننده از حق غنیسازی مخابره میشود، فشار را بر دستگاه دیپلماسی بالا میبرد. فشاری که میتواند خود را در موضعگیریها، واکنشهای رسانهای و موارد مطرح شده در جلسات رسمی – مثل جلسات کمیسیون امنیت ملی – نشان دهد. آنها میدانند که نیروهای تندروی داخلی، منتظر کوچکترین دستاویز برای افزایش فشار بر دستگاه دیپلماسی هستند.
بازی شماتت
مذاکرات ایران و آمریکا یا به نتیجه میرسد یا شکست خواهد خورد. تقریباً مسیر میانهای بدون بروز بحران، وجود ندارد. البته شکست کامل این مذاکرات، با توجه به هزینههای سنگینی که دارد، همچنان دور از انتظار است. پیگیری خبرنگار فرارو از یک استاد علوم سیاسی مقیم ایالات متحده نشان میدهد که بخشی از تحلیلگران معتقدند در نهایت دو طرف به توافق میرسند چرا که فضای شکست دیپلماسی و آنچه پس از آن رخ خواهد داد، خواسته هیچ کدام از طرفین این گفتگوها نیست. اما در همین مسیر که به زعم تحلیلگران برای جلوگیری از وقوع بحران «باید» به نتیجه برسد، فرازونشیب بسیار است. گاهی ممکن است مذاکرات به مرز شکست برسد اما باز به ریل برگردد. اصولاً مذاکره زمانی شکل میگیرد که مشکلی میان دو یا چند طرف و همچنین ارادهای برای حل آن وجود داشته باشد. دو طرف با موضعی وارد گفتگو میشوند و در نهایت هدف رسیدن به راهحلی است که دو طرف را راضی کند.
به نظر میرسد که طرف آمریکایی، در کنار تلاش برای رسیدن به نقطه توافق، خود را برای برد در بازی شماتت نیز آماده میکند. در این صورت، آنها به این سمت خواهند رفت واشنگتن خواست جلوی وقوع بحران را بگیرد اما جمهوری اسلامی چنین خواستهای نداشت. این بازی همانطور که ابزار فشاری بر تهران برای تن دادن به خواستههای حداکثری آمریکاییها محسوب میشود، در دوران بحران احتمالی کارکردهای داخلی و بینالمللی خود را خواهد داشت که بحثی جداگانه است.