جاده ابریشم – نوروزگاه؛ کهن ترین مواریث مشترک همگرایی منطقه ای ایران و آسیای مرکزی

جاده ابریشم – نوروزگاه؛ کهن ترین مواریث مشترک همگرایی منطقه ای ایران و آسیای مرکزی
 جاده ابریشم را میتوان یکی از نمادهای دیرین همگرایی چند وجهی منطقه ای، فرامنطقه ای و بین قاره ای دانست که عمق و عمر تاریخی آن، ۲۴ قرن و دامنه برد جغرافیایی و تاثیرگذاری آن، بیش از ۶۴۰۰ کیلومتر را در نوردید.

هنگامی که صحبت از همگرایی به میان می آید، بلافاصله ضمیر ناخودآگاه ما به دنبال زمینه های فرآیندی و ایجادی آن میگردد و همزمان نیز ذهنمان به جستجوی اسباب و عوامل این همگرایی میپردازد، زمینه ها و عواملی که همچون رشته تاری محکم، تعدادی از مهره های مختلف و از هم جدا را به یک حلقه واحد و مجموعه ای یکدست، همسان و یکنواخت تبدیل میکند و بدینسان نقش کارکردی و اثرگذار هر یک از این مهره ها را از تک عنصری به جمع محوری تبدیل نموده و آنها را مبدل به گردنبندی زیبا و گرانبها می‌نماید.

همچنین حس خوبی که از شنیدن کلمه همگرایی در اذهان تداعی میگردد، تمایل و اشتیاق به عملی شدن این واژه کاربردی و مفهومی را در نهاد آدمی، افزون میکند، چرا که مبنا و ماهیت فطرت انسان، اجتماعی است و زندگی اش بر اساس با هم بودن و در کنار هم بودن و انس گرفتن (ریشه انسان، انس است) معنا میگیرد که در سایه آن، به مقوله هایی نظیر تفاهم، تعامل و همکاری، منتهی میگردد و نهایتا دستاوردهای مهمی همچون ایجاد امنیت، آرامش، رفاه، فرصت و بستر مناسب اندیشیدن و تفکر که از اولین ضروریات حیات انسانی و اجتماعی برای رسیدن به توسعه است، حاصل میگردد.

این روند که جریان زندگی آدمی را از ابتدای آفرینش تا امتداد و ادامه آن، تا انتهای حیاتش را شامل میگردد، ضمن اینکه محدود به زمان خاص، و محصور به مکان مشخصی نیست و افق زمانی آن، بلند و پهنه مکانی اش، گسترده است، اگر به موقع و به جا مورد بهره برداری قرار نگیرد، منجر به ایجاد همگرایی نخواهد شد. اما از آنجایی که ماهیت و شیرازه زندگی بشر، بر مبنای با هم بودن استوار است، لذا وجود آن را در تمامی ابعاد مختلف حیاتش شاهدیم که محدوده حداقلی آن، همگرایی در قالب اجتماع ۲ نفره تحت عنوان خانواده میباشد و در بعد وسیع تر، اشکال مختلف اجتماعات فامیلی، قبیله ای، قومی، ناحیه ای، منطقه ای، و سپس، طیف گسترده تر، نظام یافته تر و منسجم تر، همچون پیمانها، اتحادیه ها، سازمانها، بلوک بندیها و ...، را شامل میگردد.

حد غایی و عالی آن نیز ایجاد جامعه جهانی واحد چند میلیارد نفره، تحت عناوین مختلفی مانند حاکمیت یکپارچه بدون طبقه اجتماعی کارگری، دهقانی، حکومت جهانی و ... است که فصل مشترک مکتبهای ایدئولوژیک فکری- عقیدتی، دینی، سیاسی و اقتصادی، بعنوان جامعه آرمانی و ایده آلی، است و تلاش برای رسیدن به آن، به .عنوان یکی از انگیزه ها و محرکه های مهم حیات اجتماعی و یک اصل اساسی، در طول تاریخ زندگی بشر، مورد رفتار گروهها و جوامع انسانی قرار میگیرد.

جاده ابریشم – نوروزگاه؛ کهن ترین مواریث مشترک همگرایی منطقه ای ایران و آسیای مرکزی

از قرنها پیش و تقریبا از زمانی که تاریخ ذهنی بشر به یاد دارد و سپس تاریخ مکتوب که آغازگر تمدن بشری است، ثبت کرده و نشان می دهد، اقدامات و تلاشهای جوامع، دولتها و ملتها برای رسیدن به صور مختلف همگرایی، پیوسته استمرار داشته است که بعضا نیز پس از حصول همگرایی و اتحاد، تحت تاثیر عوامل مختلف تهدید زا و مخرب بیرونی همچون جنگها و تهاجمات دشمنان، تغییرات اقلیمی و آب و هوایی، و مهاجرتهای اجباری ناشی از عوامل فوق، و یا متاثر از بروز برخی از عوامل درونی مانند تغییرات رفتاری و بروز اختلافات سلیقه ای، و یا اقدامات انحصار طلبی و منفعت طلبانه برخی از اجزا و عوامل همگرا، ترکیب و کارکرد اولیه خود را تغییر داده و پس از نوعی استحاله سیستمی، یا به شاخه های مختلف و کوچکتر، منشعب، و یا گسترده تر شده اند و نظام مندی و محدوده آن تغییر یافته است.

نمونه هایی مانند از بین رفتن اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، پیمان نظامی ورشو، پیمان سنتو، پیمان سیتو و ... و ایجاد اتحادیه های جدید همچون اتحادیه اقتصادی اوراسیا، کشورهای همسود، اتحادیه کشورهای مستقل مشترک المنافع، اتحادیه اروپا، پیمان شانگهای، اتحادیه آسه آن، شورای هنمکاری خلیج فارس، کشورهای بنلوکس، سازمان وحدت افریقا .

با چنین توصیفی در می یابیم همگرایی که حد غایی آن، همبستگی و اتحاد است، یکی از بنیانی ترین ارکان زندگی انسان است که ابتدائا حسب احساس نیاز فطری، و سپس بر مبنای ظرفیتها و زمینه های محیطی موجود و خواست و اراده انسانها برای بهبود سطح زندگی، پدید می آید.

در همین راستا، در قرن دوم قبل از میلاد، یعنی بیش از ۲۴۰۰ سال پیش( ۱۱۴ سال قبل از میلاد)، شاهد شکل گیری یکی از قدیمی ترین شبکه های همگرایی اقتصاد محور که در مسیر بلوغ و رشد خود، پیوندهای موثر فرهنگی و تمدنی را میان شرق و غرب ایجاد کرد، به نام " جاده ابریشم "می باشیم، هر چند که این عامل همگرایی، ۱۷ قرن بعد، یعنی در دهه ۱۴۵۰ میلادی، با توجه به تغییر و تحولات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی طول تاریخ که در بالا مورد اشاره قرار گرفت، جایگاه عملکردی و نقش آفرینی اش، کمرنگ شد، اما در عین حال، نتایج و آثار پدیداری مثبت این جریان همگرایی که بستر اصلی همکاریها و تعاملات میان مردمان شهرها و کشورهای مسیر ابریشم را فراهم ساخت، تجارب عملی و دستاوردهای حاصله جدید و عمیقی بود که نه تنها حذف و به فراموشی سپرده نشد، بلکه سبب شد مجددا پروسه همگرایی، در ابعاد جدید همکاری، و با رویکردی متنوع تر و جامع تر از گذشته، حسب شرایط جدید و نیازمندیهای روز، با عناوینی جدید از قبیل" یک کمربند- یک راه"، "کریدور شرق به غرب "، " کریدور میانی "، پدید آید.

بر همین مبنا، جاده ابریشم را میتوان یکی از نمادهای دیرین همگرایی چند وجهی منطقه ای، فرامنطقه ای و بین قاره ای دانست که عمق و عمر تاریخی آن، ۲۴ قرن، و دامنه برد جغرافیایی و تاثیرگذاری آن، بیش از ۶۴۰۰ کیلومتر را در نوردید و توانست قاره آسیا را از دورترین نقطه سرزمینی و قلمروی سیاسی آن دوران، یعنی امپراطوری بزرگ چین در منتهی الیه مشرق زمین، تا قاره اروپا و حوزه و حیطه حاکمیتی امپراطوری رم آن روز که گستره اش، جنوب اروپا در دریای مدیترانه و برخی از مناطق ساحلی شمال قاره آفریقا را در بر میگرفت، متصل کند.

جاده ابریشم توانست میان ۲ تمدن بزرگ شرق و تمدن غرب آن زمان که به لحاظ ساختارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، و همچنین بافت های قومی، نژادی، زبانی، دینی و اعتقادی، افکاری و اندیشه ای، اخلاقی، سلیقه ای، رفتاری، اقلیمی و آب و هوایی و ...، کاملا با هم متفاوت و ناهمگون بودند و هیچ سنخیتی با یکدیگر نداشتند، به مدت ۱۷ قرن، پیوند و ارتباط همکاری برقرار کند، و طی این دوران چندین صد ساله، نه تنها زمینه برخی از تضادها و تقابلات موجود را تبدیل به فرآیندهای تعاملی و تاثیرگذاری های متقابل نماید، بلکه دامنه علایق، و تقریب سلایق و الگو پذیری های رفتاری و اجتماعی را در حوزه فرهنگ و تمدن، توسعه دهد و همزمان با آن، زمینه در هم تنیدگی و تبادل تجارب در حوزه تجاری و اقتصادی میان دو تمدن را فراهم نماید و نهایتا" زیرساختهای لازم برای فرهنگ سازی نحوه ادبیات گفتمانی و تعامل گرایی را میان جوامع بشری، به جای تقابلات، در مقوله های برشمرده شده، بعنوان میراث تاریخی مشترک برای جوامع و مردمان این مناطق و سایر نقاط جهان، به ارمغان آورد، میراثی که نه تنها هیچوقت نام و یاد آن از ذهن تاریخ کهن، معاصر و آینده جهان پاک نمیشود، بلکه بدلیل ابعاد اثرگذار و سازنده آن در تاریخ تمدن اجتماعی، بعنوان الگوی موفق همگرایی و توسعه ای، کماکان مورد استناد و بهره برداری جوامع و کشورهای امروزی واقع در مسیر این جاده تمدنی می باشد، به نحوی که با اتخاذ سیاست ها و برنامه ریزیهای استراتژیک، بویژه در حوزه اقتصاد و فرهنگ، و تمرکز بر کارکرد ترانزیتی و گردشگری آن، سعی در احیای مجدد این میراث مشترک در ابعاد جدید و متنوع تر همکاری، به شرحی که در بالا اشاره شد، ذیل عنوان "جاده ابریشم" را دارند (کمربندها و کریدورهای جدید ترانزیتی شرق و غرب و شمال و جنوب). این اقدامات و تلاشها، موجبات رشد و تقویت همگرایی را از طریق ابزارها و شیوه های کاری نوین و با عناوین جدید فوق، فراهم ساخت، اما خمیرمایه اصلی آن که کلمه " راه " میباشد، کماکان فصل مشترک این همکاریهاست. لذا میتوان چنین عنوان داشت که ظرفیت و ابزار " راه و جاده "، شاهرگ اساسی و اصلی در موضوع همگرایی و پیوندهای اقتصادی و فرهنگی است که امروزه با رویکردهای جدید اقتصاد و تجارت جهانی تحت عناوین کریدورهای ترانزیتی، نقش مهم و اساسی و زیر ساختی را در توسعه یافتگی همکاریهای اقتصادی، فرهنگی و تعاملات سیاسی کشورهای جهان دارند، بطوریکه هر یک از اعضای جامعه بین المللی تلاش میکنند خود را به یک یا چند کریدور جاده ای، ریلی، آبی و حتی هوایی، مرتبط و متصل نماید، تا حدیکه این تلاشها، امروزه در قالب طرح ابتکارات جدید و تلاشهای گروهی و جمعی کشورهای واقع در مسیرهای ترانزیتی، صورت میپذیرد که این خود نوعی از جهت گیری در مسیر همگرایی های جدید را رقم میزند.

جاده ابریشم – نوروزگاه؛ کهن ترین مواریث مشترک همگرایی منطقه ای ایران و آسیای مرکزی

در ادامه بررسی و عبور از " جاده ابریشم " بعنوان میراث تاریخی همگرا، به یکی دیگر از مواریث ناملموس فرهنگی و تمدنی همگرایی منطقه ای که بالغ بر ۱۰۰۰ سال متقدم تر از جاده ابریشم است، بر میخوریم که ضرورت داشت مقدمتا به آن پرداخته شود، چرا که بخش عمده ای از منطقه را در نقاط مختلف میانی و مرکزی، جنوبی و غربی آسیا، بویژه "مناطق محور ابریشمی و پیرامونی آن"، با قدمتی ۳۵۰۰ ساله و کهن تر از مسیر ابریشم، پوشش داده و هنوز در بین ملتها و کشورهای واقع در مناطق مذکور، زنده و پویاست، و غنای همگرایی را در این حوزه، پررنگ تر، عمیق تر و وسیع تر نموده است، میراثی مشترک به نام " نوروز و نوروزگاه ".

مطالب و مباحث پیرامون موضوع " نوروز "، تاریخچه و محتوی آن و ...، بسیار است و در این خصوص، آثار مکتوب و قلمی فراوانی که عمده آنها دارای رویکرد فرهنگی- تاریخی هستند، به رشته تحقیق و تحریر در آمده اند، اما این نوشتار مختصر در صدد آن است که نقش نوروز را از منظر دیپلماسی عمومی و رفتار بین المللی، و بعنوان اولین و قدیمی ترین عامل و نماد رفتار عملی همگرایی اجتماعی منطقه ای در تاریخ تمدن بشر، مورد اشاره قرار دهد، تنها نماد واقعی ای که شاکله آن، منحصرا بر اساس چند عنصر پیوند دهنده ذیل و نشات گرفته از سرشت و نهاد انسانی، است، پایه ریزی شده و ضامن دوام و قوام، و بقای آن تا دوران معاصر و تداوم آن در آینده میباشد، چرا که نه تنها مردمان و قومیت های بخشی از کره جغرافیایی مان را که دارای حداقل مشترکات اقلیمی طبیعی و انسانی هستند، طی قرون متمادی با یکدیگر آشنا و مرتبط ساخته، بلکه توانسته است بسیاری از تفاوتهای فرهنگی و تاریخی آنها را نیز طی دورانی مدید و طولانی بالغ بر ۳۵۰۰ سال، به خوبی به هم نزدیک کرده و پیوند دهد و فرهنگ سازی جدیدی را در حوزه تمدنی منطقه ای ایجاد نماید:

۱- فطرت و طینت ذاتی انسانی مبتنی بر احساس تعلق و نیاز به طبیعت، خاک، آب، هوا، آفتاب، گردش فصول، که از جمله عوامل مهم تعیین کننده حیات انسان و چگونگی زیست وی است.

۲- احساسات درونی مشترک انسانی نهفته در روح و جان و روان آدمی، همچون علاقه و نیاز به زیبایی، طراوت، شادی و نشاط، و ضرورت اتخاذ شیوه های رفتاری مناسب جهت پاسخگویی به این احساسات مشترک که موثر در شیوه زندگی فردی و اجتماعی‌ اوست.

۳- خصلتها و تعلقات مشترک مانند وابستگی سرزمینی، علاقه مندی به محیط زندگی و توجه به صیانت از آن از طریق ایجاد امنیت، تامین رفاه و توسعه، و ارتقاء سطح زندگی بمنظور فراهم ساختن بسترهای لازم جهت آرامش فکر و روح، و آسایش جسم و تن، با هدف بهبود و ادامه حیات بهتر و طولانی تر.

۴- سلایق، تمایلات، گرایشات، تفکرات و اندیشه ها، سنن و آداب و رسوم مردمی تعیین کننده رفتارهای اجتماعی و نشات گرفته از مشترکات نژادی، قومی، زبانی، و قرابت های جغرافیایی، دینی و ارزشی مردمان در مناطق پیرامونی و سرزمینهای مجاور هم.

۵- ملزومات مشترک منطقه ای برگرفته از زندگی جمعی گروههای مردمی و نظام های حاکمیتی موجود در یک ناحیه و ضرورت پاسخگویی و اجابت آنها در حوزه ارتباطات اجتماعی و فرهنگی، بمنظور آشنایی با یکدیگر، و لزوم تامین و رفع نیازمندیهای متقابل اولیه یکدیگر در بخشهای اقتصادی با انجام تجارت و تعاملات بازرگانی و همچنین تامین دیگر ضرورتها در موضوعاتی نظیر امنیت، حفظ محیط زیست، امنیت غذایی و سلامت انسان از طریق تبادل تجارب و فراگیری های متقابل، بخصوص در قرون اولیه زندگی بشر که نیاز به ارتباطات فیزیکی و تعاملات عملی دو جانبه بین الطرفینی وجود داشت.

۶- ظرفیتهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی مشترک ایجاد شده در دوران جدید، متاثر از توسعه یافتگی سطح زندگی و پیچیدگی ناشی از گسترش روابط میان دولت – ملتها که مبتنی بر اصل تامین نیازها و احساسات انسانی است.

در اینجا با بررسی تطبیقی نحوه اثرگذاری دو عامل مذکور در ایجاد روند همگرایی منطقه ای حوزه ابریشم و نوروز، متوجه میشویم نوروز در ۳۵۰۰ سال پیش، و در زمانی که هنوز نظام های سیاسی – حکومتی متعدد، تشکیل نشده بودند و همگرایی میان این نظام ها، معنا و مفهومی نداشت، و تنها ۳ حاکمیت و قدرت سیاسی بلامنازع در دنیای آن روز حاکم بودند، شامل: امپراطوری چین در شرق آسیا و خاور دور، پادشاهی پارس یا ایران در غرب آسیا و باختر نزدیک مشتمل بر مناطق آسیای مرکزی، آسیای جنوبی، قفقاز و بین النهرین، و امپراطوری روم در مغرب زمین و بخشهایی از اروپا، نخستین بستر همگرایی را برای اولین بار در تاریخ حیات سیاسی - اجتماعی بشر، گسترانده و محیط همگرایی را در پهنه وسیعی از جغرافیا، از منتهی الیه شرق آسیای مرکزی واقع در غرب چین، آسیای مرکزی، آسیای جنوبی و بخشهایی از قفقاز و آناتولی که بخش های عظیمی از سرزمینهای فعلی یعنی ایران، شامل هند، پاکستان و همچنین کشورهای افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان، منطقه خودمختار سین کیانگ چین(شهرهای اورومچی و کاشغر)، ترکمنستان، آذربایجان، جنوب گرجستان، ترکیه و قسمتهایی از عراق فعلی را در بر میگرفت، با رویکرد فرهنگی – اجتماعی، توسعه دهد و توانست مشترکات موجود میان مردم و اقوام مختلف در این مناطق را بعنوان ابزاری تعاملی، بر اساس فاکتورهای ۶ گانه برشمرده شده، در قالب فرهنگ رفتاری و عملی که ماهیت آن، دوستی و تعامل، مهر و محبت، صلح و همکاری بود، ایجاد نماید، و در چارچوب این فرهنگ، رفت و آمدهای بین خانوادگی، بین اقوامی و بین نواحی ها در ایامی از سال که مقارن با شکوفایی طبیعت و فصل بهار بود، میان مردمان و بزرگان این مناطق شکل گرفت و نهادینه گردید و به تدریج زمینه های آشنایی بیشتر و همکاریهای متقابل و تعاملات بین منطقه ای، فراهم و آغاز شد و چه بسا بتوان‌ گفت که جاده ابریشم، یکی از نتایج و محصولات تعاملی اقتصادی- فرهنگی نوروز میباشد که ۱۰۰۰۰ سال پس از آن، در این حوزه جغرافیایی، نضج گرفت.

پس از گذشت چندین قرن از پیدایش نوروز که پیوندهای لازم فرهنگی- اجتماعی را در اقصی نقاط مناطق مذکور ایجاد نمود و تقریبا حدود هزار سال بعد، شاهد ظهور دومین عنصر همگرایی منطقه ای در این خطه سرزمینی کهن که مرکزیت و مهد بزرگ علوم و هنر، مکاتب فکری و تمدنی، دانشمندان و اندیشمندان، شعرا و عرفا بود، و اولین تمدن بزرگ خاور زمین را شکل میداد، به نام " جاده ابریشم"، میباشیم که ابتدائا به آن اشاره شد.

این پدیده نوظهور، نقش و اثرگذاری خود را بصورت جریانی خطی، از مغرب زمین و جنوب اروپا (ایتالیای فعلی) تا شرق آسیا و چین، و با عبور از مناطق میانی آسیایی و نواحی و مناطق نوروزی ذکر شده، آغاز کرد و ضمن ایجاد ابعاد جدید دیگری از همگرایی منطقه ای که تجارت پایه و اقتصاد محور بود، و در ادامه نیز زوایای فرهنگی- اجتماعی به خود گرفت، گستردگی و تقویت بیش از پیش همگرایی موجود منطقه ای را که بر گرفته از نوروز بود، سبب گردد.

لذا در این مرحله میتوانیم همگرایی شکل گرفته در این بخش از جهان را، در یک قالب و تحت عنوانی واحد به نام "همگرایی نوروزی - ابریشمی" لقب دهیم.

این شکل از همگرایی، بدلایل مختلف ذیل، پدیده ای شاخص بوده که دارای اهمیت ویژه و منحصر به فرد دوگانه تاریخی- معاصر است:

۱- اولین و کهن ترین سیستم همگرایی در تاریخ تمدن بشر.

۲- دارا بودن گسترده ترین و وسیع ترین پهنه شبکه جغرافیایی از شرق تا غرب به طول ۳۶۰۰ کیلومتر.

۳- ترکیبی از متنوع ترین فاکتورهای پیوند دهنده قلمرویی، ملیتی، قومی و نژادی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی.

۴- کارآمدترین سیستم همگرایی منطقه ای به لحاظ توانمندسازی و به فعلیت رساندن زمینه ها و بکارگیری ابزار همبستگی در دایره وسیع و پراکندگی گسترده جغرافیایی و فرهنگی تحت نفوذ خود.

۵- کهن ترین، پویاترین و ماندگارترین سیستم تعاملی همگرا از ۳۶۰ قرن پیش تاکنون و تداوم آن تا عصر حاضر و استمرار آن در آینده.

۶- علاقه و استقبال شدید دولتمردان آسیای مرکزی و دیگر کشورهای حوزه نوروز و همچنین دلبستگی و عادت شدید مردم این مناطق نسبت به نوروز و نوروزگاه و برگزاری آئین های نوروزی در تمامی کشورهای یادشده در ایام نوروز، چه بصورت جداگانه و چه بصورت نوروزگاههای مشترک(همچون برگزاری نوروزگاه مشترک ایران و ترکمنستان در نوروز سال ۱۳۹۷ در مرز مشترک دو کشور در نقطه مرزی باجگیران - گودان با حضور وزرای گردشگری و فرهنگ دو کشور و استانداران استانهای مرزی خراسان رضوی و آخال و دیگر مقامات و مسئولین و هنرمندان دو طرف)

۷- نضج گرفتن ابعاد و جایگاه جهانی نوروز در سایر کشورهای جهان در دیگر قاره ها همچون امریکا و اروپا در قالب بزرگداشت نوروز از طرق مختلف برگزاری مراسم و جشن های ویژه نوروزی در برخی از این کشورها و همچنین برخی از سازمانهای بین المللی وابسته به سازمان ملل متحد در ایام نوروز و تبادل پیام های رسمی تبریک نوروزی میان سران کشورهای حوزه نوروز و غیر نوروزی

۸- ثبت نوروز و جاده ابریشم در سازمان ملل متحد و دیگر سازمانهای ذیربط همچون یونسکو بعنوان میراث فرهنگی

شایان ذکر است به ابتکار جمهوری اسلامی ایران طی چند سال گذشته، و در راستای تقویت همکاریهای منطقه ای و تاکید بر اشتراکات فرهنگی - تاریخی و معاصر میان کشورمان و کشورهای حوزه نوروز بعنوان یکی از عوامل مهم و موثر همگرایی به شرحی که رفت، نشست مشترک و دوستانه روسای جمهور کشورهای حوزه نوروز، بطور دوره ای، هر ساله در ایام نوروز، در یکی از کشورهای این حوزه برگزار میشد که طی چند سال اخیر، برگزاری آن متوقف شده است و از آنجایی که ابتکار اولیه آن از سوی کشورمان مطرح شد و از سوی دیگر جایگاه ایران بعنوان مرکزیت و خاستگاه حوزه نوروز از بعد تاریخی و تمدنی آن، کشورهای این حوزه، بخصوص آسیای مرکزی، انتظار ویژه ای دارند که مجددا این نشستهای نوروزی روسای جمهور، از سوی کشورمان برگزار شود تا پس از آن، نشستهای دوره ای نوروزی، هر ساله و به میزبانی هر یک از کشورهای نوروزی برگزار شود و تداوم یابد، از جمله علاقمندان این اقدام، ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان میباشند که در مذاکرات و ملاقاتهای فرهنگی، پیوسته به این نکته مهم اشاره کرده و برگزاری این نشستها را مورد تقاضا و تاکید قرار میدهند که لازم است این مهم از سوی کشورمان در دستور کار، قرار گیرد.

جاده ابریشم – نوروزگاه؛ کهن ترین مواریث مشترک همگرایی منطقه ای ایران و آسیای مرکزی

در این راستا و در چارچوب رفتار دیپلماسی عمومی، ضروریست هم در سطح کلان و عالی در قالب نشستهای نوروزی روسای جمهور و وزرای ذیربط، و هم در سطح گسترده مردمی و در قالب اقدامات اجرایی از سوی گروههای مختلف فرهنگی – هنری، برگزاری نوروزگاههای مشترک میان گروههای فرهنگی مذکور، بصورت دوره ای در هر یک از کشورهای نوروزی و همچنین در مناطق مرزی مشترک کشورهای حوزه نوروز بعنوان آئین های سنتی - فرهنگی مشترک در ایام نوروز، برگزار گردد.

در این خصوص اقدام جهت تاسیس دبیرخانه دائم در کشورمان تحت عنوان " دبیرخانه دائم نوروز "، میتواند سیاستگزاریها و تدوین و تنظیم برنامه های لازم را از طریق هماهنگی با کشورهای حوزه نوروز و با هدف و استراتژی حفظ و تقویت نوروز بعنوان کهن ترین و ارزشمند ترین میراث تاریخی مشترک دولتها و ملتهای منطقه، و همچنین مهمترین و موثرترین عامل همگرایی منطقه ای دولت – ملت های حوزه تمدنی آسیای مرکزی و آسیای جنوبی با مرکزیت ایران، در دستور کار و اقدام قرار دهد تا ضمن حفظ این سمبل همبستگی و همگرایی بعنوان ارزش میراثی- تاریخی مشترک، تقویت بیش از پیش روابط و زمینه های همکاری های منطقه ای، و در استراتژی بعدی با مشارکت دیگر کشورهای علاقمند به این حوزه و همچنین سازمانهای بین المللی دولت نهاد و مردم نهاد همچون یونسکو؛ بعنوان یک رکن اصلی همگرایی منطقه ای بدنبال داشته باشد.

همچنین در دومین اقدام عملی در این مسیر و پس از نشست نوروزی سران یا وزرای فرهنگی کشورهای نوروز، و بمنظور استمرار این نشستها و اقدامات نوروزی، تاسیس و ایجاد جایگاهی حقوقی – فرهنگی مانند انجمن یا " بنیاد منطقه ای نوروز " میان کشورهای حوزه نوروز، از جمله اقدامات اساسی برای حفظ این دستاورد تاریخی بعنوان مهمترین عامل همگرایی منطقه ای، اجتناب ناپذیر است.

بدیهی است دبیرخانه نوروز می تواند ذیل این انجمن یا بنیاد، فعالیت خود را انجام دهد و ضمن تنظیم برنامه های سالیانه نوروز، و انجام هماهنگی های لازم با کشورهای نوروزی، ارتباطات لازم را با سازمانهای منطقه ای همچون سازمان همکاری اقتصادی اکو که اکثریت قریب به اتفاق آنها اعضای آن، از کشورهای نوروزی و ابریشمی می باشند، و همچنین سازمانهای فرهنگی وابسته به سازمان ملل مانند یونسکو و دیگر موسسات فرهنگی - اقتصادی در حوزه جاده ابریشم، ارتباطات لازم را برقرار تا ضمن استفاده از ظرفیت و اهداف سازمانی سازمانهای مذکور در حوزه حفظ و تقویت مواریث فرهنگی منطقه، دیگر کشورهای غیر نوروزی واقع در مسیر جاده ابریشم را نیز به این دبیرخانه دعوت تا بر استفاده از ظرفیت این کشورها، گستره و برد جغرافیایی و فرهنگی- اقتصادی همگرایی منطقه ای را افزایش داده و علاوه بر آن، محور جدید همگرایی منطقه ای نوروزگاه ابریشمی، شکوفا و فعال شود. بنیاد مذکور میتواند دارای چندین کارگروه جداگانه با موضوعات همکاریهای فرهنگی - هنری - آموزشی، توسعه اقتصادی، ارتباطات علمی و فناوری، محیط زیست، سلامت و امنیت غذایی باشد.

گام ها و اقدامات عملی بعدی این دبیرخانه نیز میتواند ارتباط با سازمان هایی همچون UNDP و دیگر سازمانهای منطقه ای هماهنگ کننده وابسته به سازمان ملل متحد در منطقه آسیای جنوبی و آسیای مرکزی که اهداف توسعه ای، اجتماعی و فرهنگی دارند، نظیر یونیسف، یونوپ و...، در ابعاد کاملتر و گسترده تر در مشارکت با این نهادهای بین المللی، باشد تا با بهره مندی از ظرفیت های سازمانی و برنامه ریزی آنها، بعد منطقه ای و بین المللی بودن این همگرایی، با اهداف توسعه فرهنگی- اجتماعی- اقتصادی، تقویت شود و ابعاد این اقدامات را در چارچوب اهداف صلح جویانه همگرایی مذکور، گسترده تر، موثرتر و عمیق تر نماید.

*غلامعباس ارباب خالص؛ سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در ترکمنستان

جدیدترین اخبار علم و فناوری خوشه خبر کلیک کنید

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها