به گزارش خبرنگار مهر، غلامحسین مظفری عصر پنجشنبه در در مراسم بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی در آرامگاه این شاعر بزرگ در توس اظهار کرد: روزهای ملّی، حلقههایی برای یادآوری رویدادهایی بهشمار میروند که زمینه همگرایی و پایداریِ ایران و ایرانیان را فراهم میآورند. روزهای ملّی را نباید به یک روزِ خاص محدود کرد، بلکه رفتار شایسته آن است که مقدماتی تدارک دیده شود تا در طول سال، ذهن و زبانِ شهروندان با این مناسبتها آمیخته گردد و بدینترتیب امکان تجلّیِ نمادینشان در روزی خاص و رویدادی ویژه فراهم شود.
استاندار خراسان رضوی بیان کرد: خراسان رضوی، بهرهمند از چندین روز ملّی است و گرامیداشتِ آنها، چیزی جز فرهنگبانی نخواهد بود و همه از حکیمِ توس آموختهایم که «به فرهنگ باشد روان تندرست.»
وی افزود: فروردین و اردیبهشت را باید برجستهترین ماههای فرهنگی خراسان و ایران بهشمار آورد. یاد روزهای عطار، خیام و فردوسی در این دو ماه واقع شده است. اما کار ویژه روزهای ملی چیست؟ چنانچه رویدادهای مربوط به این روزها صرفاً به انجام مناسکی اداری محدود شود که برای ساعاتی محدود، شهروندانی معدود را به خویش مشغول دارد، نمیتوان مدعی شد که به هدفِ تأسیس این روزها دست یافتهایم. روزهای ملی بهانهای است برای یادآوری. این روزها به یادِ ما میآورند که در کدام نقطه از فرهنگ بودهایم، به کجا رسیدهایم و رهسپارِ چه مقصدی هستیم. در این بازبینیها است که مجالِ توسعه نیز فراهم میآید. چرا که راهِ توسعه از واکاویِ منتقدانه خویش میگذرد و چنین مجالهایی را باید غنیمت دانست.
مظفری گفت: از سوی دیگر، باید کوشید تا از اندوخته اشخاصی که روزی ملی به نام ایشان ثبت شده است، توشهای برای زندگیِ بهتر بر گرفت، و اما اگر چنین نشود چه سودی در این خبر نهفته است که ۲۵ فروردین روز عطار است، ۲۵ اردیبهشت روز فردوسی و ۲۸ اردیبهشت روزِ خیّام؟ این روزها باید پیشرانِ راهی فرهنگی باشند که طی سال به آن پرداخته شده است. روزهای ملی باید به مجالی برای نتیجهگیریِ آنچه طی یک سال، از سر گذرانده شده است تبدیل شود.
استاندار خراسان رضوی اظهار کرد: سالِ حاضر با عنوان «سرمایهگذاری برای تولید» نامگذاری شده است و خطاست اگر دو مفهوم فربه «سرمایهگذاری» و «تولید» را صرفاً به امور صنعتی فرو بکاهیم. باید با ارائه تفسیری جامع و روشنبینانه، حقِّ «علوم انسانی» و «فرهنگ و هنر» را نیز در این مقوله به جای آوریم. روزهای ملی، میتوانند بدل به میعادگاهِ ما جهت یادآوری این نکته و طرحریزی در این راستا شوند. یک کشور چقدر باید هزینه کند تا بتواند نمادهایی همسنگِ فردوسی و خیّام را خلق نماید و از رهگذرِ آن امکان بهرهبرداریهای گوناگون را بیابد؟ ما اکنون از ثروتی خداداد در این راستا بهرهمند شدهایم. باید قدرِ این اندوخته تاریخی را دانست و به واسطه آن چراغِ فرهنگ را شعلهورتر ساخت.
وی بیان کرد: اما امروز بهنامِ حکیم ابوالقاسمِ فردوسی نامگذاری شده است. مردی که جادویِ سخن را دست مایه جاودانگیِ خویش قرار داد. حکیمِ توس به ما یاد داد که میتوان میانِ دین و دانش، پیوندی خجسته ایجاد کرد. او به ما آموزانْد که «شیرِ خدا و رستمِ دستان»، دو نشانۀ امکانِ همنشینیِ دو کلانفرهنگِ ایرانی و اسلامی است. از دیگر آموزههای مهم و بنیادینِ فردوسی آن است که گفت: «به نیکی گِرای و میازار، کَس». او، نیکوکاری و نیازردنِ دیگران را راهِ رستگاری میداند و بنگرید در جهانِ پرآشوبِ امروز، این آموزه تا چه اندازه راهگشا و الهامبخش است.
مظفری اظهار کرد: امروز، شاهنامه، نه متنی برای شهروندانِ زبانِ فارسی، بلکه متنی برای یکایکِ شهروندانِ جهان است که از وجدانی بیدار و جانی آگاه بهرهمندند.