چرا بعضیها همیشه وسط حرف دیگران میپرند؟

این اتفاق میتواند ناامیدکننده، بیاحترامیآمیز و حتی آزاردهنده باشد.
اما نکتهای که شاید کمتر به آن توجه کنیم این است که بیشتر این افراد، از روی بدخواهی چنین رفتاری ندارند؛ بلکه اغلب خودشان متوجه آن نمیشوند. علت اصلی این رفتار، کمبود برخی مهارتهای احساسی کلیدی است. در ادامه به این سوال دست پیدا خواهید کرد که اساساً چرا بعضی ها وسط حرف می پرند!؟
چرا بعضی ها وسط حرف می پرند
قبل از اینکه همه کسانی که این عادت را دارند قضاوت کنیم، باید در نظر بگیریم که ما انسان هستیم و همگی در مسیر رشد و یادگیری قرار داریم. درک بهتر این مهارتها، به ما کمک میکند تا نهتنها دیگران را بهتر بشناسیم، بلکه خودمان نیز تعاملات اجتماعی بهتری داشته باشیم.
پس بیایید ببینیم این مهارتهای احساسی که در چنین افرادی کمتر دیده میشود، چه هستند. ما خواهیم فهمید که چرا بعضی ها وسط حرف می پرند؟
همدلی
همدلی یعنی درک احساسات دیگران و قرار دادن خود در جایگاه آنها. ساده به نظر میرسد، اما در عمل چندان هم آسان نیست.
کسانی که مدام صحبت دیگران را قطع میکنند، معمولاً متوجه نیستند که این رفتارشان باعث میشود دیگران احساس نادیده گرفته شدن و بیاهمیت بودن کنند. هر انسانی دوست دارد شنیده شود و ارزشمند تلقی شود. قطع صحبت کسی، این پیام را منتقل میکند که «آنچه من میگویم از حرفهای تو مهمتر است.»
راهحل چیست؟
گوش دادن فعال را تمرین کنید. هنگام صحبت دیگران، توجه کامل داشته باشید و اگر ناخودآگاه حرفشان را قطع کردید، عذرخواهی کنید و از آنها بخواهید ادامه دهند.
صبر
صبر، مهارتی است که بسیاری از ما در مکالمات کمتر به آن توجه میکنیم. برخی افراد آنقدر بیتاب هستند که نمیتوانند صبر کنند تا طرف مقابل حرفش را تمام کند. بهمحض اینکه ایدهای به ذهنشان میرسد، بیدرنگ آن را بیان میکنند، حتی اگر باعث قطع صحبت دیگران شود.
اگر شما هم این رفتار را در خود میبینید، آگاهانه تمرین کنید که قبل از صحبت، لحظهای تأمل کنید. اجازه دهید طرف مقابل جملهاش را تمام کند. هرچقدر بیشتر این کار را تمرین کنید، صبر شما در مکالمات بیشتر خواهد شد و روابطتان بهبود مییابد.
خودآگاهی
خودآگاهی به این معناست که بدانیم رفتار و گفتار ما چگونه بر دیگران تأثیر میگذارد. بسیاری از کسانی که مدام حرف دیگران را قطع میکنند، اصلاً متوجه این موضوع نیستند.
برای افزایش خودآگاهی، در مکالمات بعدی به واکنشهای دیگران دقت کنید. آیا پس از قطع صحبتشان، چهرهشان در هم میرود؟ آیا سکوت میکنند یا دیگر علاقهای به ادامه بحث نشان نمیدهند؟ اگر کسی مستقیماً به شما گفت که حرفش را قطع کردهاید، دفاعی برخورد نکنید. در عوض، این را فرصتی برای رشد شخصی بدانید.
احترام
قطع کردن صحبت دیگران، در بسیاری از موارد نشانهای از بیاحترامی است. این کار به طرف مقابل القا میکند که نظرات و صحبتهایش ارزش چندانی ندارد.
احترام گذاشتن در مکالمات به این معناست که به دیگران فرصت دهید بدون وقفه صحبت کنند و نشان دهید که برای دیدگاهشان ارزش قائل هستید. لزومی ندارد همیشه با آنها موافق باشید، اما پذیرش حق آنها برای بیان افکارشان، کلید ارتباط مؤثر است.
هوش هیجانی
هوش هیجانی یعنی توانایی درک، مدیریت و تأثیرگذاری بر احساسات خود و دیگران. تحقیقات نشان میدهد که افراد با هوش هیجانی بالا، روابط بهتری دارند و در زندگی شخصی و کاری موفقترند.
افرادی که دائماً مکالمات را قطع میکنند، معمولاً از هوش هیجانی کافی برخوردار نیستند. آنها متوجه نمیشوند که وقفههایشان باعث ناراحتی دیگران میشود. خوشبختانه، هوش هیجانی مهارتی است که میتوان آن را تقویت کرد؛ کافی است روی خودآگاهی، همدلی و مهارتهای ارتباطی کار کنیم.
مهربانی
مهربانی یکی از سادهترین اما مؤثرترین مهارتهای انسانی است. احترام گذاشتن به صحبتهای دیگران و عدم قطع کلامشان، یکی از نشانههای مهربانی است.
دفعه بعد که در یک مکالمه هستید، بهجای اینکه منتظر لحظهای برای ورود به بحث باشید، با علاقه واقعی به حرفهای طرف مقابل گوش دهید. حتی یک لبخند یا تأیید ساده میتواند فضایی مثبت در مکالمه ایجاد کند و ارتباطات شما را تقویت کند.
مهارتهای ارتباطی
در نهایت، بسیاری از این مشکلات ناشی از ضعف در مهارتهای ارتباطی است. ارتباط مؤثر تنها به صحبت کردن خلاصه نمیشود، بلکه شامل گوش دادن، درک متقابل و احترام به نوبت دیگران نیز هست.
اگر میخواهید در روابط شخصی و حرفهای خود تأثیرگذارتر باشید، باید روی بهبود این مهارتها کار کنید. بهجای تمرکز بر آنچه که میخواهید بگویید، سعی کنید بیشتر گوش دهید. بهجای رقابت برای مطرح کردن نظرات خود، به دنبال ایجاد فضایی برای گفتوگوی سالم باشید.
سخن پایانی
اگر در این موارد خودتان را پیدا کردید، نگران نباشید. خودآگاهی، اولین قدم برای تغییر است. همه ما عادتهایی داریم که نیاز به اصلاح دارند، اما مهم این است که برای بهبود آنها تلاش کنیم.
با دقت بیشتر در مکالمات، تمرین صبر، احترام به دیگران و افزایش هوش هیجانی، میتوانیم نهتنها شنونده بهتری باشیم، بلکه روابط عمیقتر و سالمتری نیز ایجاد کنیم. همانطور که فیلسوف یونانی اپیکتتوس گفته است:
“ما دو گوش داریم و یک دهان، پس باید دو برابر بیشتر گوش دهیم تا صحبت کنیم.”
پس بیایید به یک شنونده بهتر تبدیل شویم، گفتوگوهای بهتری داشته باشیم و در نهایت، نسخهای بهتر از خودمان باشیم.