سالها پیش، نگاه شهروندان به شبکههای ماهوارهای و میزان تاثیرپذیری آنان از این شبکهها به خصوص در حوزههای سیاسی و فرهنگی، در زمره دغدغههای تصمیمگیرندگان و سیاستگذاران نهادهای مرتبط بود. در آن زمان، مشخصا این نگرانی ابراز میشد که رسانههای خارجنشین در تلاشند تا مرجعیت خبری و رسانهای را از مرزهای کشور خارج کنند و کنترل افکار عمومی را تا آنجا که میتوانند در دست بگیرند.
به گزارش پژوهش ایرنا، طی نزدیک به یک دهه گذشته، با رسوخ گسترده شبکههای اجتماعی به زندگی روزمره شهروندان، نگرانیها درباره خروج مرجعیت رسانهای از کشور ابعادی عمیق و به شدت گستردهتری یافته است. در این میان، دوگانه رسانههای سنتی-رسمی با رسانههای جدید به خصوص پیامرسانهای تلفن همراه، سرنوشت مرجعیت رسانهای و کانالهای پیگیری اخبار از سوی مخاطبان را تحت تاثیر قرار داده است.
سهولت در دسترسی و سرعت انتقال اطلاعات، مزیتی است که رسانههای نوین در برابر انواع سنتی به دست آوردهاند تا جایی که به رغم وجود محدودیتهایی چون فیلترینگ، تمایل قابلتوجهی برای استفاده از بسترهای جدید به منظور رصد و کسب اخبار در بین مردم وجود دارد. از سوی دیگر نوع عملکرد رسانههای سنتی مانند صداوسیما و خبرگزاریهای رسمی نیز در سالها گذشته به گونهای بوده که شتاب گرایش به سمت رقبای این رسانهها را فزاینده ساخته است. در این ارتباط و طی سالهای اخیر، پژوهش و نظرسنجیهایی انجام شده که این گزاره را تایید میکند که مردم برای کسب اخبار و نسبت به گذشته، بیش از رسانههای سنتی به رسانههای اجتماعی مراجعه میکنند.
نتایج یک نظرسنجی در مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) نشان میدهد که خبرهای صداوسیما در سالهای اخیر مخاطب کمتری داشته و شهروندان ایرانی بیشتر به شبکههای اجتماعی روی آوردهاند. ایسپا به منظور پایش افکار عمومی در ارتباط با نحوه پیگیری اخبار روز جامعه، در روزهای ۲۱ تا ۲۵ شهریور ۱۴۰۰ این نظرسنجی را در مقیاس ملی و با شیوه مصاحبه تلفنی با جامعه آماری ۱۵۸۱ نفر شهروند بالای ۱۸ سال انجام داد.
برای بررسی نحوه پیگیری اخبار از سوی پاسخگویان سوالی عنوان شد مبنی بر اینکه شما اخبار روز جامعه را بیشتر از چه طریقی پیگیری میکنید؟ در پاسخ به این سوال، ۴۲.۱ درصد صداوسیما، ۴۱.۴ درصد فضای مجازی (رسانههای اجتماعی و سایتهای خبری)،۵.۱ درصد شبکههای ماهوارهای،۲ درصد دوستان و آشنایان،۰.۲ درصد روزنامهها و ۶.۹ درصد سایر موارد را انتخاب کردند. مقایسه این نتایج با یافتههای پیشین ایسپا نشان میدهد که پیگیری اخبار روز از طریق صداوسیما در شهریورماه ۱۴۰۰ نسبت به اسفند ۱۳۹۷، حدود ۱۵.۶ درصد کاهش یافته است. در مقابل، استفاده از فضای مجازی به عنوان منبع کسب خبر در این بازه زمانی بیش از ۱۵ درصد افزایش یافته است.
اواسط مهرماه پارسال، ایسپا نتایج نظرسنجی دیگری را منتشر ساخت که جامعه آماری آن را ۲۲۵۰ نفر شکل میداد. بنابر گزارش مرتبط با این نظرسنجی، مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران وابسته به جهاد دانشگاهی، اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ طرح نظرسنجی وضعیت اجتماعی فرهنگی دانشجویان دانشگاههای دولتی را با همکاری معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اجرا کرد.
بنابر یافتههای این نظرسنجی در مورد منبع پیگیری اخبار، ۲۵.۲ درصد دانشجویان حاضر در این نظرسنجی، اخبار مورد نظر خود را از سایت، خبرگزاریها و شبکههای اجتماعی داخلی و ۲۰.۴ درصد آنها از سایت، خبرگزاریها و شبکههای اجتماعی خارجی پیگیری کردهاند.
این یافتهها میافزاید: صداوسیما منبع خبر ۱۲.۵ درصد دانشجویان بوده است. ۸.۱ درصد نیز نیازهای خبری خود را از شبکههای ماهوارهای تامین میکنند. ۴.۹ درصد دانشجویان، اخبار را از زبان دوستان و آشنایان میشنوند. ۰.۸ درصد نیز اخبار مورد علاقه خود را از روزنامهها پی میگیرند و ۲۰.۱ درصد هم گفتهاند که اصلا علاقهای به پیگیری اخبار ندارند.
نتایج چنین نظرسنجیهایی واکنشهایی را از سوی رسانههای سنتی به همراه داشته است. به عنوان مثال، صداوسیما یک روز بعد از انتشار این گزارش نظرسنجی، در بیانیهای نوشت: «ایسپا در یک نظرسنجی از عموم مردم (نه یک قشر خاص مثل دانشجویان)، میزان مخاطب رسانه ملی را حدود ۷۰ درصد اعلام کرد ولی هیچ کدام از این سایتها و کانالهایی که امروز به نتایج نظرسنجی ایسپا برای هجمه به رسانه ملی استناد می کنند، حاضر نشدند کوچکترین اشارهای به این یافته داشته باشند!»
در دیماه سال گذشته نیز رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما از افزایش مخاطبان این رسانه خبر داد و گفت: با وجود کاهش مخاطب در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، شاهد افزایش نسبی بینندگان صدا و سیما در سال ۱۴۰۲ هستیم. به گزارش ایرنا، این مسئول صداوسیما بیان داشت: براساس آخرین نظرسنجی در تابستان ۱۴۰۳، میزان بیننده سیما در رده سنی ۱۵ سال و بالاتر ۶۵.۲درصد،در رده سنی خردسالان (چهار تا پنج سال) ۷۷.۲درصد، در رده سنی کودکان (شش تا ۱۱ سال) ۷۸.۱درصد و در رده سنی نوجوانان (۱۲ تا ۱۷ سال) ۷۶.۸درصد بوده است. میزان بیننده اخبار سیما ۶۰.۴ درصد و میزان استفاده از رسانههای اجتماعی ۷۴.۲درصد بوده است.
با این حال، تقسیم اقبال عمومی بین رسانههای رسمی و غیررسمی یا قدیم و جدید و نتایج آن بر وضعیت مرجعیت رسانهای موضوعی قابل انکار و کتمان نیست. در این میان، رسانههای خارجنشین کوشیدهاند با استفاده از فضای جدید ارتباطاتی و گسترش حضور و به دست گرفتن ابتکار عمل در شبکههای اجتماعی، مخاطبان بیشتری را برای خود دست و پا کنند.
به گزارش دادهکاوی ایرنا که اسفندماه پارسال انتشار یافت، در سالهای اخیر، اینستاگرام در ایران به مرجعی برای دسترسی به اخبار و اطلاعات مهم و جریانسازی رسانهای بدل شده و این بُعد رسانهای سبب شده رسانههای مختلف دیداری، شنیداری و نوشتاری بهدنبال ایجاد صفحههای اینستاگرامی باشند. صفحه خبری بیبیسی فارسی با بیش از ۲۰ میلیون دنبالکننده نشان داده از این بستر به خوبی میتوان برای جریانسازی رسانهای، استفاده کرد. اگرچه از طریق فضاهایی مانند ایکس نیز میتوان این اطلاعرسانی را انجام داد اما اینستاگرام بهدلیل جذابیتهای بصری، قابلیت بیشتری برای تاثیرگذاری بر مخاطب و نشان دادن اهمیت و ابعاد وقایع دارد.
به رغم تلاش برای جایگزینی اپلیکیشنهای خارجی با نمونههای داخلی و در کنار ایکس (توئیتر سابق) و اینستاگرام، تلگرام از بسترهای مهم تولید محتوا و دریافت خبر در سالهای اخبر بوده است. بنابر گزارش دیگری که دادهکاوی ایرنا آبانماه پارسال منتشر ساخت، بررسی دادههای بسترهای پرکاربرد مجازی در نیمه نخست ۱۴۰۳ نشان میدهد که تلگرام فارسی بیشترین تعداد محتوا (بیش از ۲۱۳ میلیون) و بازدید (۲۲۳ میلیارد) را به ثبت رسانده است.
بنابر این گزارش، به استناد میزان قابل توجه بازدید و تولیدمحتوا در میان چهار بستر مجازی پرکاربرد، تلگرام فارسی را میتوان مهمترین و پرمصرفترین پیامرسان خبری دانست که کاربران فارسیزبان با مراجعه به آن و با وجود منابع فارسی دیگر، به رصد و بررسی اخبار از طریق آن پرداختهاند.
وضعیت کنونی گویای بروز چالش مشترک میان طیف گستردهای از رسانههای رسمی-سنتی است؛ از صداوسیما گرفته تا خبرگزاریهای رسمی و مطبوعات که با وجود جمع شدن نسخه چاپیِ بسیاری از آنها، هنوز فرایند تهیه، تنظیم و توزیع خبر در آنها با سالهای طلایی خودنمایی در دکهها فاصله چندانی نگرفته و نیاز حیاتی به هماهنگ شدن با فضای جدید ارتباطاتی احساس نکردهاند.
با گذشت سالهایی که با پارازیت در روند فعالیت رقبا و استفاده از انحصارهای اطلاعرسانی میشد نبض خبررسانی و فعالیت رسانهای را برای میلیونها مخاطب در دست گرفت، اکنون نگرانیها از خروج مرجعیت رسانهای از کشور همچنان که اشاره شد عمق بیشتری یافته و ضرورت تحول و نوسازی اسلوبها و فرایندهای فعالیت و شاید مهمتر از آن سیاستگذاریهای رسانهای بیشتر به چشم میآید.
در غیر این صورت، در بزنگاههای حادثهخیز و تحولات پرشتاب، رسانههای رقیب یا بیگانه با استفاده از تازهترین امکانات ارتباطاتی حتی اگر انتشار اخبار جعلی خودداری کنند، سوگیری، سیاستها و منافع خود را در دل اخبار و تحلیلهای خود روانه بازار پرمشتری خبر کرده و مسیر تقویت مرجعیت رسانهای در کشور و اعتماد به رسانههای رسمی را دشوار و دشوارتر خواهند ساخت.