جزرومد اولین سریال شبکه نمایش خانگی است که دو بار در هفته منتشر میشود و در باره یک بحران خانوادگی است. زن و پسر نوجوانش راهی یک سفر خارج از ایران میشوند، در حالی که پدر آنها را تا فرودگاه همراهی میکند. در آخرین لحظه و زمانی که آن دو از مرد جدا میشوند، زن به تلفن همسرش پیغام میدهد که دیگر به ایران برنخواهند گشت. از مدتها پیش گفته شده بود این سریال به دلیل این که در سی قسمت آماده میشود و تعداد قسمتها بالاست، به شکل هرشبی منتشر میشود و اولین سریال هر شب پخش پلتفرمیاست و به همین دلیل شاید یادآور سریالهای تلویزیونی موفق ۹۰ شبی باشد، اما مدتی بعد گفته شد سریال نه هرشب که دو روز در هفته میشود و حالا هم مشخص شده اصلا جای سریالهای ۹۰ شبی را نخواهد گرفت.
ضعف کارگردانی، فیلمنامه نویسی و بازیگری از جزرومد سریالی ساخته که مخاطبانش میگویند حتی از سریالهای دهه هشتاد تلویزیون هم کیفیت پایینتری دارد. هرچند تنها ۴ قسمت از سریال منتشر شده و صحبت در باره موفق یا ناموفق بودن آن زود است، اما ضعفهای سریال آنقدر فاحش و فراوان است که فقط چیزی شبیه معجزه میتواند آن را نجات دهد.
کلیشه، کلیشه، کلیشه
منتقدانی که در رسانههای نوشتاری و تصویری مثل یوتیوب در باره این سریال صحبت کرده اند، از کلیشه ای بودن سریال گفته اند. یکی از این منتقدان گفته است: «حتی سریال آبان با تمام مشکلات و ضعفهای بیشمارش، دست کم داستانی را روایت میکرد که در میان سریالهای ایرانی تازه بود. اما جزرومد بسیار کلیشهای است. داستان خانواده پولداری است که یک عروس سرکش و یک سرپرست قلدر دارند؛ مثل دهها سریال تلویزیونی که در دهه هفتاد و هشتاد از تلویزیون دیده ایم و هیچ چیز جدیدی ندارد. به اضافه این که انگار با تأثیر از سریالهای ترکی به عقب برگشته ایم.»
منتقد دیگری از کارنامه تقریبا قابل قبول لطیفی گفته که نمیتوان آن را با این سریال مقایسه کرد: «فیلم «روز سوم» لطیفی خوب بود و سریالهای دودکش و پادری هم که دهه هشتاد از تلویزیون پخش شدند، سریالهای استانداردی بودند که حتی از از سریالهای کمدی الان شبکه نمایش خانگی جلوترند. اما در جزر و مد به هیچ وجه موفق نیست.»
یکی از مهمترین اشکالات جزرومد که مرورگرانی که در یوتیوب در باره سریال ها میگویند و همینور منتقدان سایتها به آن اشاره کردهاند، این است که شبیه سریالهای تلویزیونی است. در صورتی که انتظار میرود سریالهای شبکه نمایش خانگی تفاوتهای اساسی در ساختار و روایت و کارگردانی با ساختههای تلویزیونی داشته باشند. منتقدی نوشته است: «نویسنده فیلمنامه این سریال امیرعباس پیام است که در سابقه فعالیتهای حرفهاش مشارکت در نگارش فیلمنامه مجموعههای طنز تلویزیونی همچون «مأمور بدرقه» و «در حاشیه» و یا ملودرامیمثل «آنام» به چشم میخورد. به پشتوانه همین سابقه هم احتمالا فضای کلی روابط و شخصیتها در سریال «جزر و مد» تا این اندازه یادآور ملودرامهای شبانه تلویزیون در دهه ۸۰ است! داستانی سریال درباره خانواده تیمورفام و روابط نامتعادل میان اعضای این خانواده است.»
او آنجا که از کارگردانی سریال گفته باز به همین تلویزیونی بودن آن اشاره کرده است: «اگر بخواهیم کارگردانی محمدحسین لطفی در قسمت ابتدایی «جزرومد» را با یک کلمه توصیف کنیم، باید آن را بهشدت «تلویزیونی» بخوانیم. چارچوب کلی روایت و فضاسازی بصری در این سریال، از جزییاتی مانند حرکت دوربین و جنس بازیگیری از بازیگران گرفته تا استفاده اغراقشده از گفتوگوهای دونفره برای انتقال اطلاعات به مخاطب، همه یادآور فضای سریالهای تلویزیونی است.»
در مورد شخصیت پردازیها هم یکی از مرورگران سریالها در یوتیوب گفته است: «در این سریال دو شخصیت اصلی داریم: امیر و همسرش که قرار است اتفاقاتی برای آنها رخ دهد، اما آنقدر شخصیت پردازی ضعیفی دارند که سرنوشتشان اصلا برای مخاطب اهمیتی ندارد.» بازیهای ضعیف هم از دیگر نکتههایی است که در نوشتههای منتقدان و صحبتهای مرورگران یوتیوب به آن اشاره شده است.
یک کلیپ اینستاگرامی
تماشاگران، آنها که نظراتشان را در شبکههای اجتماعی در باره سریال به اشتراک گذاشته اند، سریال را بسیار صداوسیمایی توصیف کرده اند که حتی در جاهایی از سریالهای تلویزیونی هم نازلتر است. یکی از مخاطبان نوشته بخشهایی از سریال شبیه کلیپهای سطحی اینستاگرامی است و حتی انتظار میرود رو به دوربین به مخاطب پیام بدهند. دیگری هم نوشته انگار سوار ماشین زمان شده ایم و به یک دهه قبل برگشته ایم. یکی دیگر از تماشاگران پرسیده است: «این که مکان اتفاقات شمال است، چه کمکی به کار کرده و در این چهار قسمت چه اهمیتی داشته است؟ چرا اصلا کسی لهجه ندارد؟»