به گزارش ایرنا، سرسامآور و نجومی؛ اینها بهترین واژهها برای توصیف مبالغی است که در بازار نقل و انتقالات فوتبال ایران رد و بدل میشود. کف قیمت به ۱۰۰ میلیارد رسیده؛ حتی برای بازیکنانی که نه ملیپوش هستند و نه حتی از یک کیلومتری تمرین تیم ملی عبور کردهاند. با این دستفرمان، قطعاً به قراردادهای ۲۰۰ میلیاردی هم خواهیم رسید. بهخصوص که برخی ملیپوشان موثر و پر مشتری، فعلاً چراغ سبزی به بازار نشان ندادهاند و دوران استراحت را پشت سر میگذارند. پرداخت همین مبالغ، بهترین بهانه بود برای گفتوگوی خبرنگار ایرنا با یکی از بهترین مدافعان تاریخ فوتبال ایران و البته باشگاه استقلال. مهدی پاشازاده به پرداخت این مبالغ خرده نمیگیرد و میگوید نوش جان فوتبالیستها اما او معتقد است اگر چنین پولهایی دست به دست میشود، باید تجهیز زیرساختها نیز در دستور کار قرار بگیرد. تعریفِ او از فوتبال حرفهای، بهترین امکانات با بهترین کیفیت و بالاترین قراردادها است. با پاشازاده به گذشته هم رفتیم؛ جایی که او با صدایی آرام و بغضی فرو کرده در گلو گفت: «در دوران بازی، اگر از استقلال میرفتم، میمردم!»
******
نه میخواهیم درباره شرایط کنونی استقلال صحبت کنیم و نه تیم ملی؛ سوژه امروزِ ما مبالغی است که اسمش را میگذاریم نجومی و در بازارِ نقل و انتقالات فوتبال ایران مثل نقل و نبات رد و بدل میشود. کف قیمت شده ۱۰۰ میلیارد؛ باور میکنید؟
این اعداد و ارقام به چند موضوع خاص وابسته است. خب یکسری از آدمها، از پولی که به فوتبال آمده سهم دارند و باید مبلغی برایشان در نظر گرفته شود. مشخص است که هر چقدر قراردادها بالاتر برود، سهم آنها هم بیشتر میشود. با این حال، من این مسأله را معضل اصلی نقل و انتقالات و باشگاهداری در ایران نمیبینم.
پس مشکل اصلی کجاست؟
ببینید؛ یک تیم ۱۰ بازیکن ۱۰۰ میلیاردی میخرد. روی هم هزینهاش میشود ۱۰۰۰ میلیارد. از آنطرف اما زیرساختی ندارد که این بازیکنان بتوانند با بهترین کیفیت بازی کنند. امکانات جواب نمیدهد و خیلی چیزهای دیگرِ ما به هم نمیخورد. ما برخورد با هواداری که ماهیانه ۱۰ میلیون حقوق میگیرد اما هیچوقت تیمش را تنها نمیگذارد را بلد نیستیم. ما نمیدانیم که باشگاهداری یعنی چه؛ هنوز بلد نیستیم که از یک ایجنت ۷ بازیکن در یک تیم نداشته باشیم تا در بزنگاه ما را تحت فشار نگذارد. ما زمین تمرین نداریم. در فصلی که گذشت، یک زمین مجهز در ایران نداشتیم که تیم ملی آنجا بازی کند. وقتی میگویم هیچ چیزی به هم نمیخورد، همین است دیگر. باز هم برایتان مثال بزنم؟
اینها معضلاتی است که همیشه در فوتبال ایران وجود داشته و به نظر نمیرسد خیلی زود برطرف شوند.
پارسال قراردادها حدود ۳۰ تا ۴۰ میلیارد بود. الان که قیمت دلار بالا رفته، قیمت بازیکنان نیز افزایش پیدا کرده. اینها هم تأثیر خودش را روی قیمتها میگذارد. لیگ ما به رده ششم بهترین لیگهای آسیا سقوط کرده؛ این یعنی فوتبال دارد نابود میشود. ما حق پخش نداریم، تیمهای ما خصوصی نیستند و الان هم از رقبای خود عقب افتادهایم و هر روز نیز این فاصله بیشتر میشود.
اما اینها مشکلات کلی فوتبال ایران است؛ با این حال احساس میکنم خیلی به ارقام ۱۰۰ میلیاردی که در نقل و انتقالات رد و بدل میشود، خرده نمیگیرید.
نه، نه. باز هم تکرار میکنم. وقتی قیمت دلار بالا رفته، طبیعی است که قیمت بازیکنان هم بالا برود.
فکرِ اینکه در استقلال نباشم، برایم به معنی پایانِ دنیا بود. اینکه بخواهم از استقلال بروم، هرگز در ذهنم نمیگنجید. من همیشه میگفتم که اگر از استقلال جدا شوم، میمیرم.
اما آیا همه آنها در حد و اندازه دریافت چنین مبالغی هستند؟ آیا کیفیتِ فنیِ مورد انتظار را دارند؟
همیشه همین صحبتها بوده اما در تمام دنیا ورزشکاران دستمزد بالایی دریافت میکنند. فقط یک تفاوت وجود دارد؛ آنها حرفهای هستند و پول حرفهای میگیرند اما اینجا نه. کسی سر جای خودش نیست. از مدیرعامل بگیرید تا بازیکن و مربی. یک سوال از شما دارم؛ کدامیک از باشگاههای ما مدیر ورزشی دارند؟
تقریباً هیچکدام!
مدیرانی که باید اجرایی باشند، مدیرعامل شدهاند. صبح یک مربی را انتخاب میکنند و بعدازظهر یکی دیگر. چند مدیر خوب نداریم که سرشان به تنشان بیارزد. عربستان از چند سال قبل زیرساختهای خود را تجهیز کرده و حالا هم رفته پاول ندود، فرناندو هیرو و... را به عنوان مدیر ورزشی به استخدام باشگاههایش در آورده. من سالیان سال در اروپا بازی کردهام. چندین سال هم زندگیام در آنجا بوده. هرگز ندیدهام که یک مدیرعامل یا رئیس باشگاه اینقدر مصاحبه کند و در رسانهها باشد.
راینر کالموند که رئیس بایر لورکوزن بود را در طول یک سال چند بار میدیدید؟ یا اعضای هیاتمدیره را؟
باور کنید فقط وقت گرفتن عکس یادگاری برای امضای قرارداد، کالموند را دیدیم. همه کارها بر عهده رودی فولر بود که نقش مدیر ورزشی را بر عهده داشت. آنجا اصلاً خبری از جلسات هفتگی هیاتمدیره نبود؛ اصلاً نمیدانستیم مدیران باشگاه چه افرادی هستند و چه قیافهای دارند. اگر تیم به بحرانی میخورد، آنها جلسه میگذاشتند و کنار هم مینشستند تا بهترین تصمیم را بگیرند. اینجا و برای مذاکرات ۵+۱ اینقدر جلسه نداشتیم که در هیاتمدیره باشگاهها داریم.
راه حل چیست؟ چهکار کنیم که فوتبال ایران از این بحران در باشگاهداری خلاص شود؟
سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال باید کدخدامنشی را کنار بگذارند و با متخلفین برخورد کنند. یادم میآید در اتریش، یک ایرانی باشگاهی را خرید. به او گفتند باید اعلام کنی که چقدر درآمد داری و میخواهی چقدر هزینه کنی. گفت به اندازه کافی پول دارم. دوباره نامه زدند و گفتند تضمین بانکی بیاور که او این کار را انجام نداد. شاید باورتان نشود اما در عرض سه هفته، تیم او را به یک لیگ پایینتر بردند. به همین راحتی.
چقدر شبیه به شرایط فوتبال ایران است..
( میخندد ) من ماندهام که چطور یک تیم در لیگ برتر شرکت میکند اما زمین تمرین ندارد. معنی باشگاهداری این نیست که شما فقط بازیکن را با مبالغ بالا بخرید و به قول معروف بمب بترکانید. الان شرایط در دستههای پایینتر اسفبار است. تیمهای آخر که سقوطشان قطعی شده، محرز شرطبندی میکنند. یکی دیگر از معضلات، فروش تیم به افراد مختلف است. تو را به خدا نگذارید هر فردی بیاید و بدون تضمین مالی و هویتی تیم بخرد و مالک شود.
چرا این حرف را میزنید؟ مشکلاتی را دیدهاید؟
چون یکسری سودجو، امتیاز یک تیم را میخرند و بازیکنِ پولی میآورند. نتیجهاش این میشود که بازیکنان مستعد بیرون میمانند و مالک هم بیشتر از هزینهای که برای خریدِ امتیاز انجام داده، پول در آورده است. اگر هم میخواهند اجازه خرید و فروش بدهند، حداقل این کار را در لیگهای استانی انجام بدهند. اینها موارد روشنی است که نه سازمان لیگ به آن میپردازد و نه فدراسیون فوتبال.
از بحث کلیت فوتبال بگذریم و کمی جزئیتر شویم؛ بهخصوص که بحث ما درباره ارقام نجومی بازار نقل و انتقالات است. بهشخصه معتقدم زمان شما هم پول بود اما خیلی از همدورهایهای شما چنین اعتقادی ندارند.
واقعا نبود؛ اگر هم بود برای باشگاههایی که ما بازی میکردیم، نبود. بعد از جام جهانی ۹۸ بود که کمی پول به فوتبال آمد. من خودم فوتبال را از استقلال شروع کردم و ماهیانه ۱۵ هزار تومان حقوق میگرفتم. البته به موقع هم نمیدادند و همیشه عقب میافتاد.
اما باشگاههایی نظیر بانک تجارت، بهمن و کشاورز هم بودند که هم به بازیکنان پول میدادند و هم زمین و اتومبیل. یادم میآید مدیران باشگاه بهمن به بازیکنان اتومبیل اوپل کورسا میدادند.
درست است اما من خودم را مثال زدم. فکرِ اینکه در استقلال نباشم، برایم به معنی پایانِ دنیا بود. من همیشه میگفتم که اگر از استقلال جدا شوم، میمیرم.
واقعاً میگویید؟
به جان بچههایم قسم. در برگه قرارداد برای ما مینوشتند یک سال اما ما آن را میکردیم ۲ یا ۳ سال. اینکه بخواهم از استقلال بروم، هرگز در ذهنم نمیگنجید. الان اما شرایط فرق کرده و زمانه عوض شده. زندگیها سخت شده و دیگر مثل آن دوران نیست. من به کسی خرده نمیگیرم اما خود من از خیلی مبالغ گذشتم تا در استقلال بمانم. حالا هم با افتخار میگویم تنها بازیکنی هستم که در ایران فقط برای استقلال بازی کردهام.
مهدی پاشازاده را با آن کیفیت، به بازار فعلی بیاورید. اگر الان بازی میکردید، از استقلال یا تیمهای دیگر چه مبلغی را میگرفتید؟
من به استقلال که چیزی نمیگفتم؛ هر مبلغی میدادند میگفتم چشم. الان اما فوتبال ما معضل بزرگی به لحاظ تولید مدافع وسط دارد که باید در این مورد کارشناسی صورت بگیرد.
لطفاً از جواب به سوال ما طفره نروید.
( کمی مکث میکند ) اگر اینها میگویند ۱۰۰ میلیارد، من باید ۳۰۰ میلیارد میگرفتم.
خیلی زیاد نیست؟
برای شما مثالی میزنم. یادم هست امیر عابدینی رئیس فدراسیون فوتبال بود و قبل از یکی از دربیها گفتند کارتهای زرد را پاک میکنیم. از استقلال فقط من کارت زرد داشتم و از پرسپولیس سه، چهار بازیکن. باشگاهها توافق کردند و کارتها پاک شد. هنوز روزنامهاش را دارم؛ از آقای بهتاش فریبا سوال پرسیدند چرا این موضوع را پذیرفتید که او در جواب گفت همین یک بازیکنِ ما به سه، چهار بازیکن پرسپولیس میارزد. عین واقعیت است اما بیشتر از این وارد حاشیه نشویم.
پس بهتر است مصاحبه را خودتان تمام کنید....
فقط امیدوارم اگر بازیکنان این پولها را میگیرند، با تمام وجود بازی کنند. همین و بس.