آیا رقابت مانع سرمایهگذاری و نوآوری است؟

اقتصادآنلاین، محمدحسین اعلمی، مدیر بخش تنظیمگری مرکز مطالعات توسعه و رقابت (بانا): نسبت میان رقابت و سرمایهگذاری برای نوآوری، مسئلهای دیرینه در علم اقتصاد است که در گذر زمان پیشبینی نظریات درباره نسبت این دو پدیده دچار تغییر و تطور شده است. تا دهه ۱۹۸۰ میلادی، برخی نظریات برجسته حوزه سازماندهی صنعتی (IO) و همچنین مکتب شومپیتری به این قائل بودند که افزایش رقابت باعث کاهش سرمایهگذاری منجر به نوآوری میشود؛ زیرا افزایش رقابت از یکسو با کاهش حاشیه سود منابع موردنیاز برای تحقیقوتوسعه (R&D) راه کاهش داده و از سوی دیگر با حضور رقبای متعدد و نزدیک به بازیگران پیشتاز بازار که آماده تقلید از نوآوریهای آنها هستند.
اما در دهه ۱۹۹۰ میلادی پژوهشهای تجربی برجستهای انجام شد که با یافتن اثرات مثبت قابلتوجه افزایش رقابت بر افزایش نوآوری، خط بطلانی بر فرضیات قبلی مبتنی بر رابطه منفی میان رقابت و نوآوری کشید و نظریه جدیدی درباره رابطه میان رقابت و نوآوری مطرح شده است. یک رابطه شبیه به حرف U معکوس (Inverted-U) که در شکل پایین قابلمشاهده است.
مطابق جدیدترین نظریات، افزایش رقابت در شرایط مختلف آثار مختلفی بر نوآوری و سرمایهگذاری مرتبط با آن دارد. در سطوح رقابت بسیار پایین، نظیر انحصار کامل یک بازیگر در بازار، به دلیل اطمینان از حاشیه سود بالا بازیگر انحصاری انگیزهای برای نوآوری یا سرمایهگذاری ندارد و نتیجتاً افزایش رقابت اثر مثبتی بر انگیزه برای نوآوری و سرمایهگذاری دارد. اما از سوی دیگر نیز در صورت وجود رقابت بسیار شدید و تعدد بسیار زیاد بازیگران و حاشیه سود بسیار پایین، افزایش رقابت اثر معکوس دارد؛ لذا در واقع نظریات قدیمی تنها بخشی از واقعیت، یعنی اثر منفی افزایش رقابت در شرایط رقابت شدید بر انگیزه نوآوری را بازتاب میدادند، نه همه آن را. با درنظرداشتن این نتیجهگیری، سه نکته برجسته درباره آرا اخیر شورای رقابت در بازارهای پلتفرمی و تأثیر آن بر انگیزه نوآوری و سرمایهگذاری وجود دارد:
۱- در یکی از پروندهها که برجستگی بیشتری داشته و بخش قابلتوجهی از پوشش رسانهای نیز متمرکز بر آن بود، یعنی پرونده شکایت تپسیفود و زودکس از اسنپفود، یکی از بازیگران دارای انحصار کامل و نسبتاً طولانی (از انتهای سال ۱۳۹۸ تا به امروز) در بازار سفارش غذای برخط بسیاری از شهرهای بزرگ ایران بود. پس از ورشکستگی چیلیوری در زمستان سال ۱۳۹۸ پلتفرم اسنپفود در بسیاری از شهرها، خصوصاً شهرهای بزرگی نظیر تهران، عملاً رقیبی نداشت.
در چنین سطح پایینی از رقابت نمیتوان مدعی شد که بازیگر دارای موقعیت مسلط قابلتوجه (و موقعیت انحصارگر در بسیاری از شهرها) برای استمرار سرمایهگذاری و نوآوری نیاز به تضمین انحصار دارد؛ زیرا در چنین شرایطی بازیگر دارای موقعیت مسلط یا انحصارگر با اطمینان از عدم وجود رقبا انگیزهای برای نوآوری یا سرمایهگذاری جدی برای آن ندارد. البته ممکن است بازیگر انحصارگر برای گسترش بازار اقدام به اشکال مختلفی از تبلیغات و هزینههای توسعه بازار نماید که هزینهای اساسی برای ایجاد یک نوآوری یا محصول جدید نیست؛ اما این نوع از سرمایهگذاری بهسادگی توسط دیگر بازیگران نیز قابلانجام است و استدلال قابلدفاعی برای پایین نگاهداشتن مصنوعی سطح رقابت نیست.
۲- حتی در مواردی که رقابت شدید بازیگران در یک بازار باعث کاهش انگیزه نوآوری توسط آنها و عدم سرمایهگذاری در این راستا شده است، هیچ نگاه تخصصی اقتصادی راهکار را ایجاد موانع برای ورود به بازار و تلاش بازیگر مسلط برای حذف رقبا از این طریق ندانسته و از چنین اقدامی دفاع نمیکند. تنها استثنا در این زمینه اعطای انحصارهای موقت مرتبط با ثبت اختراع (Patent) آن هم در چارچوبهای رسمی و قانونمند مرتبط است که در قالب حقوق مالکیت معنوی، به بازیگر مبدع و ثبتکننده یک نوآوری مشخص این اجازه را میدهد که برای مدتزمانی محدود انحصار بهرهبرداری از این نوآوری را در اختیار داشته باشد.
در واقع یکی از راهحلهای مشروع و قابلدفاع برای افزایش انگیزه نوآوری و سرمایهگذاریهای مرتبط با آن در شرایط رقابت بسیار شدید نیز همین تقویت حقوق مالکیت معنوی مرتبط با ثبت اختراع و تقویت اعمال آنهاست، نه بیعملی در قبال ایجاد موانع ورود به بازار با هدف حذف رقبا از سوی بازیگر دارای موقعیت مسلط؛ اقدامی که در هر دو پرونده اخیر از طریق تشویق عرضهکنندگان خدمات و پذیرندگان برای عقد قراردادهای انحصاری با پلتفرمهای گروه اسنپ از طریق مجموعهای از مشوقها و ابزارهای تنبیهی (مهمتر از همه وضع جریمههای سنگین برای اتمام همکاری انحصاری) وقوع آن از طرف شورای رقابت احراز و محکوم شده است.
۳- در چارچوبهای مربوط به رقابت تمامی نظامهای حقوقی دنیا، شامل نظامهای حقوقی پیشرو نظیر آمریکا و اتحادیه اروپا نیز تلاش برای ایجاد انحصار و حذف رقبا از بازار با استفاده از موقعیت مسلط ضدرقابتی و غیرقانونی دانسته شده است. هر چند در این نظامهای حقوقی قابلیت دفاع از یک اقدام مظنون به ضدرقابتی بودن با ادلهای نظیر افزایش کارایی یا انجام یک نوآوری بهخصوص وجود دارد؛ اما از یکسو اقدام مذکور نبایستی از حدی بیشتر آثار سوء رقابتی داشته و از سوی دیگر بایستی ادله دقیقی برای ضرورت انجام اقدام در معرض بررسی برای انجام یک نوآوری مشخص وجود داشته باشد.
این در حالی است که در مباحث مطرحشده از سوی منتقدین به آرای شورای رقابت، به این سؤال پاسخ داده نشده است که چه نوآوری یا سرمایهگذاری مشخصی است که برای انجام آن نیاز به ترغیب عرضهکنندگان خدمات به همکاری انحصاری با یک پلتفرم مشخص و نتیجتاً حذف دیگر رقبا از بازار وجود دارد؟
در نهایت، بایستی این اتفاق را به فال نیک گرفت که صدور احکام مربوط به دو پرونده ضدانحصاری در شورای رقابت، منجر به شکلگیری مباحثات تخصصی در رسانهها و طرح آرا و دیدگاههای مرتبط با حوزههای علمی مختلف اقتصادی، حقوقی و سیاستگذاری علموفناوری شده است. اتفاق مثبتی که تا کنون به دلیل بیشتر شناخته شدن شورای رقابت به حوزه تنظیمگری بازار خودرو، مجال رخ دادن پیدا نکرده بود و به واسطه تلاشهای مجموعه تخصصی بانا این مهم رخ داده است.