قصه کودکانه چارلی برایس و شپش هایش

قصه کودکانه چارلی برایس و شپش هایش
 پسرکی با موهای چرب و کثیف که شپش هایش باعث دردسر بزرگی در مدرسه شد.

داستان تصویری چارلی برایس برای کودکان

این داستان چارلی برایس است. پسری که بیشتر از صد تا شپش توی موهای چرب و کثیفش همزمان به هوا می پریدند.

داستان بچگانه

یک روز در مدرسه و قبل از زنگ تفریح، وقتی که همه بچه ها می خواستند برای بازی به حیاط بروند، یک شپش کوچولو از روی سر چارلی پرید و روی امیلی بیچاره فرود آمد. امیلی با صدای بلند فریاد زد: کمک، چیزی در گوش من تکان می خورد!

قصه بچگانه

خانم موریس کلاس را آرام کرد، سپس رو به چارلی گفت: از جایتان تکان نخورید و فریاد نزنید. من تیم سمپاشی را خبر کرده ام. به زودی به اینجا می رسند. چند لحظه بعد شش مرد بزرگ و خشن که لباس های بلند و زرد رنگی پوشیده بودند و روی صورتشان ماسک شیمیایی داشتند در کلاس را شکستند و چارلی بیچاره را روی زمین پرت کردند.

داستان بچگانه

مردهای زرد پوش صد موش را رها کردند تا از روی سر چارلی شپش ها را پیدا کنند و بخورند. بعد از آن به طور عجیبی با یک اسپری و دود سبز رنگ موهای چارلی را پر کردند.

قصه کودک

از آن روز به بعد و در کل مدرسه چارلی بسیار خوشحال و دوست داشتنی بود. چون که شپش ها رفته بودند و موهای چارلی بسیار تمیز و براق بود. اما رنگ سبز موهایش باقی مانده بود.

داستان

separator line

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها