حاکمیت در آزمون پساجنگ/ آزمون پساجنگ، شاید سخت‌تر از آزمون جنگ باشد

 حاکمیت در آزمون پساجنگ/ آزمون پساجنگ، شاید سخت‌تر از آزمون جنگ باشد
 برنا - گروه سیاسی: دارا نثاری، جامعه شناس سیاسی معتقد است، آزمون پساجنگ، شاید سخت‌تر از آزمون جنگ باشد. چرا که در میدان نبرد، دشمن مشخص است، اما در میدان سیاست داخلی، باید با بی‌اعتمادی، انباشت مطالبات و نابرابری ساختاری روبه‌رو شد. موفقیت در این آزمون، نه با شعار، بلکه با تغییر رویکرد، اصلاح عملکرد و آغاز گفت‌وگویی واقعی با مردم ممکن است.

به گزارش خبرگزاری برنا، دارا نثاری، جامعه‌شناس سیاسی، در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری برنا قرار داد نوشت: آزمون پساجنگ، شاید سخت‌تر از آزمون جنگ باشد. چرا که در میدان نبرد، دشمن مشخص است، اما در میدان سیاست داخلی، باید با بی‌اعتمادی، انباشت مطالبات و نابرابری ساختاری روبه‌رو شد. موفقیت در این آزمون، نه با شعار، بلکه با تغییر رویکرد، اصلاح عملکرد و آغاز گفت‌وگویی واقعی با مردم ممکن است.متن این یادداشت به شرح زیر است:

حاکمیت در آزمون پساجنگ

با تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک کشور عزیزمان ایران و ورود رسمی ایران به یک جنگ تمام‌عیار، یکی از نخستین پرسش‌هایی که ذهن بسیاری از مردم، نخبگان و تحلیل‌گران را به خود مشغول کرد، این بود که آیا جمهوری اسلامی ایران در این نبرد از حمایت مردمی برخوردار خواهد بود یا نه؟

این نگرانی ریشه در واقعیتی تلخ داشت: در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، نزدیک به نیمی از مردم ایران در انتخابات شرکت نکردند. این عدم مشارکت، به دلایل متعددی همچون بی‌اعتمادی به روندهای حکمرانی، نارضایتی معیشتی، ناهمخوانی برخی سیاست‌ها با سبک زندگی مردم و دوری از گفت‌وگوی واقعی با جامعه، رقم خورده بود. در نتیجه، گمان می‌رفت ایران در صورت ورود به جنگ، با یک «کمبود استراتژیک» جدی مواجه شود: کمبود حمایت داخلی.

حتی دشمن نیز روی این شکاف اجتماعی حساب ویژه‌ای باز کرده بود؛ تصور می‌شد جامعه ایران در برابر بحران، یکپارچگی لازم را نخواهد داشت. اما آن‌چه در واقعیت رخ داد، خلاف این گمانه‌زنی‌ها بود. در روزهای بحرانی، مردم ایران همه اختلاف‌نظرها، انتقادات و گلایه‌های خود را کنار گذاشتند و در کنار دولت و نیروهای مسلح ایستادند. انسجامی ناگهانی اما واقعی شکل گرفت؛ وحدتی که ریشه در تعلق خاطر مردم به خاک، هویت، تاریخ و آینده کشورشان داشت.

این اتفاق، حاوی یک پیام مهم برای حاکمیت است: مردم، با وجود نارضایتی‌ها، در بزنگاه‌ها کشورشان را تنها نمی‌گذارند. اما اکنون که آتش‌بس برقرار شده و کشور وارد مرحله حساسی به نام پساجنگ شده، پرسش اصلی این است: آیا حاکمیت نیز متقابلاً در کنار مردم خواهد ایستاد؟

چه انتظاری از حاکمیت در دوران پساجنگ می‌رود؟

دوران پساجنگ، فرصتی تاریخی‌ست برای ترمیم شکاف‌های اجتماعی، بازسازی سرمایه اعتماد و بازگشت به گفت‌وگو. در این مسیر، چند محور اصلی باید در دستور کار حاکمیت قرار گیرد:

۱. شنیدن صدای منتقدین

منتقدان دلسوز، تهدید نیستند؛ بلکه آینه‌هایی هستند که واقعیات جامعه را بازتاب می‌دهند. اگر منتقدان در دوران صلح شنیده نشوند، هیچ اتحادی در دوران بحران پایدار نخواهد ماند. به رسمیت شناختن نقش آنان، نه تنها نشانه بلوغ سیاسی حاکمیت است، بلکه گامی اساسی برای جلوگیری از انباشت نارضایتی‌ها خواهد بود.

۲. احترام به سبک زندگی و عقاید مختلف

ایران امروز، دیگر ایران دهه‌های پیش نیست. جامعه تنوع‌پذیر شده و سبک‌های زندگی متفاوتی در کنار هم شکل گرفته‌اند. نادیده گرفتن یا تحقیر این تنوع، بزرگ‌ترین عامل انشقاق ملی خواهد بود. به رسمیت شناختن حق انتخاب در پوشش، تفکر، شیوه زیست و حتی سبک مصرف، شرط لازم برای همزیستی مدنی است.

۳. بهبود معیشت و وضعیت اقتصادی مردم

امروز بخش زیادی از مردم دغدغه اصلی‌شان نه سیاست، بلکه اقتصاد است. تورم، کاهش قدرت خرید، نبود امنیت شغلی و نابرابری اقتصادی، پاشنه آشیل کشور است. پساجنگ باید آغازی باشد برای بازنگری در سیاست‌های اقتصادی، مبارزه واقعی با فساد، حذف رانت‌خواری و تمرکز بر تولید و اشتغال.

۴. احترام به خواست و کرامت زنان

زنان ایران، در تمام بحران‌ها، همپای مردان ایستادند؛ چه در جنگ، چه در مبارزه با کرونا و چه در جهاد اجتماعی. اکنون زمان آن است که حقوق آنان در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به رسمیت شناخته شود. نگاه امنیتی و ابزارانگار به زنان، باید جای خود را به نگاهی انسانی، محترمانه و برابر بدهد.

۵. گفت‌وگو با نسل‌های جوان

نسل جوان امروز، با نسل‌های گذشته تفاوت‌های بنیادین دارد. این نسل، نه گوش‌به‌فرمان، که پرسش‌گر، خلاق، جهانی‌شده و خواهان احترام است. باید با آنان گفت‌وگو کرد، نه از موضع قدرت، بلکه از موضع شنیدن. آینده کشور در دستان این نسل است و از آن‌ها نمی‌توان تنها در زمان بحران کمک خواست، اما در زمان صلح، نادیده‌شان گرفت.

پایان یک بحران، آغاز یک مسئولیت

مردم ایران در سخت‌ترین لحظه‌ها، ثابت کردند که وفادار به کشورشان هستند. اکنون نوبت حاکمیت است که با بازسازی رابطه با مردم، نشان دهد که این وفاداری را درک کرده و قدر آن را می‌داند.

آزمون پساجنگ، شاید سخت‌تر از آزمون جنگ باشد. چرا که در میدان نبرد، دشمن مشخص است، اما در میدان سیاست داخلی، باید با بی‌اعتمادی، انباشت مطالبات و نابرابری ساختاری روبه‌رو شد. موفقیت در این آزمون، نه با شعار، بلکه با تغییر رویکرد، اصلاح عملکرد و آغاز گفت‌وگویی واقعی با مردم ممکن است.

تاریخ، این لحظه را ثبت خواهد کرد: آیا حاکمیت، مردم را فقط در روزهای بحران می‌خواهد؟ یا آماده است تا در روزهای صلح، صدای آنان را هم بشنود؟

انتهای پیام

جدیدترین تحلیل‌ها و اخبار سیاسی را در خوشه خبر دنبال کنید

برچسب
 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها

از بین اخبار