فایده بستن تنگه هرمز برای ایران چیست؟

رویداد۲۴: در حالیکه جنگ ایران و اسرائیل وارد مرحله تازهای شده، بخشی از جریان سیاسی داخل ایران بستن تنگه هرمز را راهکار نهایی برای فشار به غرب میدانند. از وزیر اقتصاد دولت رئیس تا نماینده مجلس و روزنامه کیهان، همه از «قفل کردن شاهرگ انرژی جهان» حرف میزنند، اما بررسی مواضع رسمی نشان میدهد هنوز هیچ نشانهای از تغییر در سیاست نظامی و دیپلماتیک ایران در این باره وجود ندارد.
توییت جنجالی خاندوزی
«از فردا بهمدت ۱۰۰ روز، هیچ نفتکش و محموله LNG نباید بتواند از تنگۀ هرمز عبور کند، مگر با تأیید ایران». این جمله از احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد دولت رئیسی، در توییتر منتشر شده و موجی از تحلیلها درباره تغییر راهبرد ایران در منطقه به راه انداخته. اما آیا این گفته بهمعنی تصمیم دولت برای عملیاتیکردن بستن تنگه هرمز است؟
پاسخ کوتاه این است: نه هنوز.
صدای بلند تندروها؛ سکوت معنادار دولت
توییت جنجالی آفرین خاندوزی که تنگه هرمز را بهعنوان اهرم امنیتی–اقتصادی مطرح میکند، در کنار سخنان اخیر حمید رسایی، نماینده تندرو مجلس و گزارش امروز روزنامه کیهان، بخشی از تلاش جریان رادیکال برای کشاندن ایران به بازی پرخطر بستن تنگه هرمز است.
رسایی با اشاره به موقعیت ژئوپلیتیک ایران گفته بود: «اگر اروپا و آمریکا میخواهند ایران را از بازار انرژی حذف کنند، ایران هم میتواند تنگه هرمز را از معادله جهانی حذف کند».
کیهان نیز در تحلیلی با تیتر «عبور دشمن از مرزهای ما، عبور نفت از مرز ما؟!» تأکید کرد که تنگه هرمز باید «ابزار فشار» باشد نه صرفاً یک مسیر عبور.
اما در سوی دیگر، مقامات ارشد نظامی، دیپلماتیک و حتی دولت هیچ موضع رسمی برای تأیید این سیاست نگرفتهاند. نه سخنگوی دولت، نه وزارت خارجه و نه سپاه، هیچکدام هنوز این موضع را تأیید نکردهاند.
تنگه هرمز؛ شریان حیاتی یا ریسک استراتژیک؟
تنگه هرمز یکی از مهمترین مسیرهای انرژی در جهان است. روزانه حدود ۲۰ میلیون بشکه نفت و بخش زیادی از گاز مایع (LNG) از این مسیر عبور میکند. ایران، عربستان، عراق، امارات و قطر همگی برای صادرات انرژی به این مسیر وابستهاند.
مزایای احتمالی بستن تنگه برای ایران شامل فشار سیاسی فوری بر بازارهای جهانی، تهدید مستقیم به کشورهای حامی اسرائیل و افزایش قدرت چانهزنی در مذاکرات خواهد بود. اما آسیبهای محتمل چنین اقدامی، قطع صادرات نفت و گاز ایران (خصوصاً به چین و هند)، افزایش تورم و کمبود ارز در داخل، افزایش خطر درگیری نظامی مستقیم با آمریکا، واکنش شدید شورای امنیت و تحریمهای گستردهتر و همچنین ضربه به اعتبار منطقهای ایران است.
گفتنی است، ایران پیش از این هم بارها از تهدید بستن تنگه به عنوان اهرم سیاسی استفاده کرده، اما هیچگاه وارد اجرای آن نشده است. تهدیدهای گذشته اغلب در واکنش به تحریمهای نفتی یا اقدامات نظامی غرب مطرح شدهاند. در حال حاضر نیز نشانهای رسمی از تغییر سیاست جمهوری اسلامی در این حوزه وجود ندارد.
ابزار حمله یا برگ بازدارنده؟
بستن تنگه هرمز برای ایران بیش از آنکه ابزار حمله باشد، یک برگ بازدارنده است. بههمین دلیل بهنظر میرسد اظهارات اخیر بیشتر بازتابدهنده فشار داخلی جناحهای رادیکال است، نه تصمیمات نهادهای تصمیمساز نظامی–سیاسی.