زندگی در قرن اتم با بادبزن، کمی شاید سخت باشد!

بیتا رشید حاجی، فعال رسانه ای در خصوص اظهارات اخیر رئیس جهور درباره صرفهجویی در مصرف انرژی یک متن قابل تامل نوشت.
برترینها: بیتا رشید حاجی، فعال رسانه ای در خصوص اظهارات اخیر رئیس جهور درباره صرفهجویی در مصرف انرژی یک متن قابل تامل نوشت.
بیتا رشید حاجی نوشت: شرکت توانیر اعلام کرده است که از این پس هزینه برق پرمصرفها تا ۴۰ درصد گرانتر خواهد شد. در نگاه اول شاید این تصمیم برای صرفهجویی در مصرف انرژی و حفظ منابع طبیعی قابل توجیه باشد، اما آیا واقعاً تمام جوانب آن در نظر گرفته شده است؟
در کشور ما که تابستانهایی با دمای ۵۰ درجه در برخی نقاط تجربه میشود، معیار پرمصرف بودن بر چه اساسی تعیین شده است؟ آیا مصرف برق برای روشن کردن یک کولر یا پنکه، آن هم در خانهای با یک یخچال و یک تلویزیون، اسراف محسوب میشود یا نیاز اولیه برای حفظ سلامت و بقا؟
آقای رئیسجمهور اخیراً در جمعی گفتند که «در گذشته بدون کولر هم زندگی میکردیم». این جمله در ظاهر ساده است اما پشت آن نادیده گرفتن یک حقیقت تلخ نهفته: همه جای ایران و حتی تهران خوشآبوهوا نیست! در جنوب و مرکز کشور، گرما نه یک ناراحتی موقت بلکه یک خطر جانی برای نوزادان، بیماران و سالمندان است. آیا این مردم باید با بادبزن، گالن آب یا استخرهای فرضی در ذهن سیاستگذاران زنده بمانند؟
ما مردم، هر ماه هزینه اشتراک برق میپردازیم. اما در قبال آن، نه برق پایدار دریافت میکنیم، نه پاسخگویی روشن برای قطعیهای مکرر. در این میان، خسارتهای ناشی از قطع برق — از سوختن لوازم خانگی تا لطمه به سلامت افراد — هرگز جبران نمیشود. چگونه است که در محاسبه تعرفه، شرکت برق دقیق و بیرحم عمل میکند، اما در قبال مسئولیت اجتماعیاش سکوت اختیار میکند؟
سؤال مهمتر اینجاست: تعریف پرمصرف بودن باید بر اساس الگوی زندگی لوکس باشد یا نیاز ضروری؟ آیا خانهای که در آن فقط یک کولر روشن است، در تابستان جنوب ایران، سزاوار برچسب پرمصرفی است؟ اگر قیمتها افزایش مییابد، آیا کیفیت خدمات هم افزایش مییابد؟ آیا برنامهای برای تقویت زیرساختها یا حمایت از اقشار آسیبپذیر در نظر گرفته شده است؟
زندگی در قرن اتم ، نباید بازگشت به شرایط عصر حجر باشد. مردم ایران، بهویژه در نواحی گرمسیر، حق دارند که با آسایش، سلامت و کرامت زندگی کنند، نه با بادبزن و دلخوشی به نسیم احتمالی. عدالت در سیاستگذاری یعنی درک تفاوت شرایط، نه اعمال یک نسخه واحد برای مردمی با اقلیمها و امکانات متفاوت.