از کتابخانه حرم نبوی تا دیدار با ولیعهد عربستان؛ خاطرات مسجدجامعی از تسهیل زیارت

احمد مسجدجامعی در یادداشتی نوشت:
مشهدالرضا(ع) همیشه افتخار ایرانیان است و همیشه دلهای مردم به سوی آن میتپد. هرچند اداره امور و به تعبیر مرسوم تولیت آن به دست پادشاهان، والیان و استانداران سلسلههای مختلف بوده است؛ و ای بسا که آنها از اشقیا و ظلمه بودهاند. اما همه اینها از شأن آن جایگاه ذرهای نکاسته و تغییری در تعلق معنوی مردم ایجاد نکرده است.
همچنین است مکه مکرمه و مدینه منوره که قرنهای طولانی در اختیار خلفای جور همچون بنیامیه، عباسیان و دیگران بوده است. اما در همان شرایط نه تنها ائمه بزرگوار ما مکرر به حج مشرّف میشدند، بلکه در دعاهای خود از خدا میخواستند که همچنان این تشرف ادامه یابد؛ و شیعیان، پیروان و دوستداران خود را به طی این مسیر تشویق میکردند. معنا و معنویت کار خودش را میکند و مکه و مدینه مکان مقدس و ایام حج زمان مقدس است.
بسیاری از سفرنامهها و تاریخنگاریها و علوم ظاهری و باطنی محصول همین آمد و شدها و مجاورتها در این اماکن مقدس بوده که موجب گشایشها و فتوحات قلبی و معنوی بسیاری شده که در عالم اسلام مشهور است. اما من تجربه شخصی خودم را میگویم که همراه با برخی بزرگان همین روزگار همچون آیتالله آیتالله ابراهیم امینی، علامه محمدرضا حکیمی، علامه عزیزالله عطاردی، آیتالله رسولی محلاتی، استاد محمدمهدی جعفری و... به عمره مشرف شدیم.
من به همراه آقای عطاردی و برخی دیگر به کتابخانه حرم نبوی(ص) رفتیم و با تعداد زیادی کتابهای خطی حتی به زبان فارسی و درباره ایران و فلات ایران مواجه شدیم. عجیبترین بخش این دیدار آن بود که مسئول کتابخانه و کتابدار ارشد به زودی دریافت که مرحوم عطاردی نسخ خطی آنجا را بیش از وی میشناسد؛ و چون پرسوجو کرد معلوم شد ایشان در سالهای پیش از انقلاب مدتها در همین اماکن مقدس مجاور و مقیم بوده و از جمله تهیه فهرست نسخ خطی آن کتابخانه به دست یک شخصیت دانشمند ایرانی انجام شده که هنوز مایه حیرت و افتخار و مرجع بسیاری از پژوهشگران است.
کتابخانه بخشی از آثار و اشیاء کهن حرم از جمله در «باب الفاطمه(س)»و محل قرار گرفتن آن در حرم را به ما نشان داد و زمینه گفتن برکات آنجا را از زبان آقای عطاردی فراهم ساخت. آقای عطاردی در این سفر از برکات این مجاورت، حکایتها نقل میکرد. بنابراین، یکی از وظایف عمومی جامعه اسلامی و حاکمان آن همین است که شرایط آمد و شد به این اماکن مقدسه را تسهیل کنند و همه دولتها عموما چنین میکردند و البته کسانی در داخل با این روند مخالف بودند؛ تا جایی که ممکن بود مانع آن شوند.
سال 83 نخستین بار هفته فرهنگی ایران در ریاض پایتخت عربستان برگزار شد. همین مناسبت فرصت دیداری با امیر عبدالله ولیعهد وقت عربستان(و پادشاه بعدی) فراهم آمد. در آن دیدار جز وزرای همتای من، وزیر کشور و مشاور سیاست خارجی حضور داشتند. در آن جلسه از ضرورت بهبود شرایط برای زائران بقیع سخن گفتم. ملک گفت، گروهی از شما در کار چنان افراط میکنید که مانع بهبود شرایط میشوید. البته من نیز پاسخ دادم شما هم افراطیهایی دارید.
به هر حال این دیدار که به قول وزیر همتای من در چنین سطحی بیسابقه بود، میرفت که زمینه بهبود شرایط زیارت بقیع را فراهم آورد، ولی شوربختانه توان افراطیها و به خصوص افراطیهای خودمان، بر قدرت دولتمردان آن دوره میچربید. حتی طعنه هم میزدند که باز کردن بقیع بماند برای دیگران، همان تعطیل شدن شهادت حضرت زهرا(س) برای شما کافی است.
این روزها که مثلا دلنگرانی کسی از آن افراطیها را میبینیم، این خاطرات در ذهنم مرور میشود. امیدوارم این بار توان دولت بیشتر از افراطیها باشد و بهبودی در امور حاصل شود. یادمان باشد که مکه و مدینه جای دلهای عزیز است.