از «یادگیری دگرانگیخته» به «یادگیری خودانگیخته»

از «یادگیری دگرانگیخته» به «یادگیری خودانگیخته»

 اصفهان-ایرنا- کارشناسان آموزشی حرکت از «یادگیری دگرانگیخته» به «یادگیری خودانگیخته» را مسیری نو برای تحول در نظام آموزشی و راه حلی برای چالش‌های آن می دانند و بر ضرورت تغییر الگو از انتقال یک‌طرفه دانش به یادگیری مشارکتی تاکید دارند.

به گزارش ایرنا، دکتر عبدالعظیم کریمی، روان‌شناس حوزه تعلیم و تربیت و عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، ۲ روز پیش مهمان ویژه مراسم بزرگداشت مقام معلم و تجلیل از اساتید دانشگاه اصفهان بود. در حاشیه این مراسم فرصتی شد تا در خصوص چالش‌های نظام آموزشی نظر این صاحب نظر حوزه تعلیم و تربیت را جویا شویم، که مصاحبه پیش رو راوی آن است.

خبرنگار: با سلام و عرض ادب، بفرمایید مهم‌ترین چالش‌های نظام آموزشی امروز از نظر شما چیست؟

دکتر کریمی: با عرض سلام خدمت شما و مخاطبان گرامی. به نظر من، مهم‌ترین چالش نظام آموزشی، فقدان انگیزش درونی در میان یادگیرندگان است. نسل امروز بیشتر با مکانیسم‌های بیرونی خود را تطبیق می‌دهد و با وجود آمادگی بیشتر نسبت به نسل‌های قبل، همچنان شاهد پایین بودن سطح تولید علم هستیم که ریشه اصلی آن در همین مساله انگیزش نهفته است.

خبرنگار: شما در صحبت‌هایتان به اهمیت «احساس نقص» اشاره کردید. این موضوع چه ارتباطی با پیشرفت در نظام آموزشی دارد؟

دکتر کریمی: دقیقاً. در روایتی از امام موسی کاظم (ع) داریم که می‌فرمایند: «اللهم لاتجعلنی من المعارین و لاتخرجنی من التقصیر». این روایت به ما می‌آموزد که احساس نقص، خود مایه کمال است و نیروی محرکه پیشرفت محسوب می‌شود. وقتی دانشجو احساس کند که هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد، انگیزه بیشتری برای تلاش و پیشرفت خواهد داشت.

خبرنگار: شما از «عاریه‌ای بودن» در حوزه‌های مختلف از جمله دانش، اخلاق و دین صحبت کردید. منظورتان از این مفهوم چیست و چه تاثیری بر نظام آموزشی دارد؟

دکتر کریمی: منظورم این است که متاسفانه، بسیاری از افراد در حوزه‌های مختلف، از جمله دانش، اخلاق و دین، به جای اینکه خودشان به تفکر و تعمق بپردازند و به درک عمیقی برسند، صرفاً به تقلید و تکرار مطالب دیگران اکتفا می‌کنند. این مساله باعث می‌شود که دانش و باورهای آن‌ها سطحی و ناپایدار باشد. در نظام آموزشی، این پدیده باعث می‌شود که دانشجویان به جای تفکر خلاق و تولید علم، به حفظ کردن مطالب و گرفتن نمره اکتفا کنند.

خبرنگار: شما بین «عبارت» و «اشارت» در آموزش تفاوت قائل شدید. این تفاوت در عمل چگونه خود را نشان می‌دهد؟

دکتر کریمی: به نقل از جنید بغدادی، «عبارت زبان علم است و اشارت زبان معرفت». وقتی استاد صرفاً به بیان عبارات می‌پردازد و دانشجو تنها به یادداشت‌برداری و بازگویی آن‌ها اکتفا می‌کند، با دانشی مرده روبرو هستیم. اما زمانی که استاد با بهره‌گیری از هنر تدریس و شگردهای مختلف، به صورت غیرمستقیم دانشجویان را به سمت فراشناخت و تفکر عمیق هدایت می‌کند، دانش زنده و پویا شکل می‌گیرد.

خبرنگار: در مورد نقش استاد در برانگیختن تفکر خلاق دانشجویان و اهمیت یادگیری خودانگیخته بیشتر توضیح دهید.

دکتر کریمی: چالش اصلی در آموزش این است که چگونه می‌توان دانشجو را از حالت رکود و خمودگی ذهنی به سمت یک یورش و شورش فکری هدایت کرد. تا زمانی که دانشجو از درون برانگیخته نشود، آموزش واقعی محقق نخواهد شد. استاد باید جاهل باشد تا دانشجو زنده شود. این به معنای آن است که استاد نباید خود را به عنوان دانای کل معرفی کند، بلکه باید با طرح سوالات چالش‌برانگیز و ایجاد فضایی برای بحث و تبادل نظر، زمینه رشد و شکوفایی دانشجو را فراهم کند. مسلله اصلی در نظام آموزشی، تبدیل یادگیری دگرانگیخته به یادگیری خودانگیخته است. باید از مطالعه صرف برای کسب مدرک و نمره فاصله گرفت و به سمت یادگیری عمیق و معنادار حرکت کرد.

خبرنگار: به نظر شما، برای ایجاد تحول در نظام آموزشی چه اقداماتی باید انجام شود؟

دکتر کریمی: معلم باید خود نیز در جایگاه یادگیرنده قرار بگیرد تا بتواند آموزش موثری داشته باشد. باید از مدل انتقالی صرف به سمت مدل مشارکتی حرکت کنیم. در این مدل، دانشجویان دیگر شنوندگان منفعل نیستند، بلکه نقشی فعال و پویا در فرآیند یادگیری ایفا می‌کنند. باید به مفهوم «سوژه‌زدایی» توجه کنیم و فرآیند جذب و درونی‌سازی دانش را تسهیل کنیم. یادگیری واقعی فراتر از حفظ کردن صرف مطالب است و نیازمند درگیری فعال ذهنی و عاطفی دانشجو با موضوع یادگیری است.

خبرنگار: در پایان، بفرمایید که در نظام آموزشی ما بیشتر شاهد اندیشه‌آموزی هستیم یا اندیشه‌ورزی؟ و چه توصیه‌ای برای والدین و دانش‌آموزان دارید؟

دکتر کریمی: متاسفانه، امروزه در نظام آموزشی ما بیشتر شاهد اندیشه‌بازی و اندیشه‌آموزی به جای اندیشه‌ورزی هستیم و دانش‌اندوزی و دانش‌افزایی جایگزین بینش‌افزایی شده است. در برخورد با دانش‌آموزان، نباید فقط به نمرات و معدل آن‌ها توجه کنیم، بلکه باید به ابعاد مختلف شخصیتی آن‌ها، از جمله بُعد اخلاقی، منشی و رفتاری، فکری و عاطفی توجه کنیم. به مادران توصیه می‌کنم که وقتی فرزندشان از مدرسه می‌آید، به جای پرسیدن درباره نمرات و تکالیف، بپرسند: عزیزم، امروز چه احساسی نسبت به زندگی داری؟

 

 منبع خبر