به گزارش خبرنگار موسیقی ایرنا، انتصاب بابک رضایی بهعنوان مدیرکل دفتر موسیقی باعث شد امیدواریهای بسیاری حول این نهاد مهم شکل بگیرد. دفتر موسیقی که در ظاهر، با مشکلاتی دست به گریبان و با تعداد بیشتری از این نارساییها در باطن قضیه مواجه است. مواردی که رفع و اصلاح آنها میتواند کمک بزرگی به یک گشایش جدید در عرصه موسیقی کشور کند.
فعالان حوزه موسیقی، بابک رضایی را به خوبی میشناسند و با دغدغهمندی او در این حوزه آشنایی دارند. از مدیرعاملی انجمن موسیقی ایران و طراحی و برگزاری نمایشگاهها و جشنوارههای مختلف گرفته تا مدیریت اجرایی و البته فعالیت رسانهای؛ همه و همه تلاشهای گسترده رضایی در زیستبوم موسیقی کشور است. رضایی در تمامی این سالها از دغدغههای خود در مسیر تعالی موسیقی کشور گفت و گاهی شدت انتقادهای او از نهادهایی چون خانه موسیقی، به سرتیتر اخبار این حوزه تبدیل شد.
مهمترین محوری که رضایی باید بر روی آن مانوری جدی دهد، پدیده «شکاف و انفکاک مدیریت فرهنگی از بدنه جامعه» است که پس از استمرار چنددههای، اکنون به نقطه اوج خود رسیده است
البته که این روحیه، در مراسم معارفه او نیز به چشم آمد. رضایی در این رویداد، به فاصله گرفتن برخی هنرمندان از فضای رسمی موسیقی کشور و دلزدگی آنها از مدیریت متمرکز و نقش قیممآبانه مدیران اشاره و نسبت به این رویه انتقاد کرد و متعهد شد تا در جهت تلاش برای حل مشکلات گذشته، زمینههای بازگشت و همکاری دوباره با این هنرمندان را فراهم آورد.
رضایی همچنین به پروسه صدور مجوزها و نظارت بر آنها اشاره کرد و اینکه امروز روال کهنه و کند این پروسه نیازمند بازنگری در روندها و شیوههای موجود است تا با کاهش بروکراسی غیرضروری و استفاده از ظرفیتهای دیجیتال، این پروسه اصلاح، تسریع و شفافتر شود.
وی به برنامهریزی و تشکیل کارگروههای تخصصی در مسیر گونههای مختلف موسیقی پرداخت و عنوان کرد که دفتر موسیقی در این فصل جدید باید همه نیاز سبکهای مختلف را شنیده و از پیشکسوتها و هنرمندان جوان، فارغ از گونه، سلیقه، مکتب، قومیت و جنسیت به صورت عادلانه حمایت کند.
البته که عملیاتی کردن این وعدهها، کار چندان سادهای نیست. مدیرانکل قبلی دفتر موسیقی نیز اشراف خوبی بر روی این نظاممسائل داشتند اما در عمل، نتوانستند توفیق حداکثری در این زمینه به دست بیاورند. مهمترین محوری که رضایی باید بر روی آن مانوری جدی دهد، پدیده «شکاف و انفکاک مدیریت فرهنگی از بدنه جامعه» است که پس از استمرار چنددههای، اکنون به نقطه اوج خود رسیده است.
این شکاف اگر ترمیم یابد، کمک بزرگی در مسیر اصلاح رویههایی است که اکنون با انتقادهای بسیاری مواجه است که ازجمله این سرتیترها میتوان به «تدوین سیاستهای اجرایی، هدایتی و حمایتی برای اعتلای موسیقی ایرانی»، «حمایت از پژوهشها و مطالعات تخصصی و کاربردی»، «ارائه راهکارهای واقعبینانه برای شیوه تعامل با فرهنگ موسیقایی غیرایرانی»، «مطالعه و بررسی فناوریهای نوین در صنعت موسیقی جهان بهمنظور روزآمدی موسیقی ایرانی»، «تلاش برای پالایش ذوق زیباییشناسی و سلیقه موسیقایی عامه» و «مواجهه هوشمندانه با موسیقیهای متداول و جاری در سطح جامعه» اشاره کرد.
مساله مهم بعدی، کامل کردن موضوع سند ملی موسیقی و دریافت ضمانتهای اجرایی و حاکمیتی در مسیر تحقق مفاد آن است. این مساله، اکنون به یکی از پاشنه آشیلهای دفتر موسیقی و معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تبدیل شده است. رفتوبرگشتهای این سند و عدم کارآمدی اجرایی آن ازجمله مواردی است که سبب تمرکز طیفهای مختلف فعالان موسیقی شده است و مقتضی است تا آقای مدیرکل، تمرکز و فوریت دقیقی بر روی این مساله داشته باشد.
فعالان تمامی گونههای موسیقی، انتقادهایی جدی دارند. از پاپ که ویترین است و با معضلات بسیاری دست به گریبان است و موسیقی سنتی و نواحی که به گوشه رینگ رانده شده، بگیرید تا موسیقی رپ که همچنان در انتظار رسمی شدن و فعالیت قانونی است
توجه به تمام گونههای موسیقی نیز خواست مهم فعالان موسیقی از بابک رضایی است. اکنون در شرایطی به سر میبریم که فعالان تمامی گونههای موسیقی، انتقادهایی جدی در این زمینه دارند. از پاپ که ویترین است و با معضلات بسیاری دست به گریبان است و موسیقی سنتی و نواحی که به گوشه رینگ رانده شده، بگیرید تا موسیقی رپ که همچنان در انتظار رسمی شدن و فعالیت قانونی است؛ فعالان همه حوزهها، انتظارات بهحقی دارند که امیدوارند با گشایشهایی همراه شده و اتفاقهای خوبی را برای موسیقی کشور رقم بزند.
توجه به معیشت فعالان موسیقی، راهاندازی سالنهای مجهز و استاندارد برای اجرای برنامه، ساماندهی آموزشگاهها، ورود جدی به مقوله گرانی ساز علیالخصوص انواع وارداتی آن، ساماندهی جشنواره موسیقی فجر و لزوم استقلال جشنوارهای برخی گونهها نظیر پاپ، تدوین ضوابط و مقررات مربوط به مالکیت معنوی، همگرایی نهادهای موسیقی کشور نظیر خانه موسیقی، انجمن موسیقی و...، کوتاه کردن مسیر بروکراسی و مقابله با ممیزیهای سلیقهای ازجمله دیگر خواستههایی است که از دوره مدیریتی رضایی انتظار میرود.
سابقه بابک رضایی و روحیه دغدغهمندانه او این امیدواری را ایجاد کرده که در آستانه یک دوره تحولخواهانه به سر میبریم. این میزان استعداد و ظرفیت، نیازمند نوعی سازماندهی و توجه مدیریتی است تا بتواند کارکرد اصیل و واقعی خود را به نمایش بگذارد. علیالخصوص در دوره فعلی که موسیقی میتوان بهعنوان یکی از پیشرانهای اصلی حوزه فرهنگ، نقش بسزایی در افزایش سرانه نشاط اجتماعی داشته باشد و موازنه را به نفع مردم، فعالان صنعت موسیقی و مدیریت این حوزه تغییر دهد.