به گزارش اختصاصی رکنا، در ماجرایی تلخ، جوانی به نام نیما جلفایی در روز شنبه 25 اسفند از خانه خارج شده و دیگر بازنگشت. نیما به خانواده‌اش گفته بود برای ناهار به دیدار دوستانش می‌رود، اما شب هنگام خبری از او نشد. خانواده‌اش پس از بی‌خبری‌های طولانی و تماس‌های بی‌پاسخ، موضوع را به آگاهی و مراجع قضایی اطلاع دادند.

روز یکشنبه 26 اسفند، نیما در تماسی اضطراری از وضعیت وخیم خود خبر داد و گفت: افتادم توی آب، جایی رو نمی‌بینم، فقط ماه رو می‌بینم. پس از این تماس، دیگر ارتباطی با او برقرار نشد و تلفنش خاموش شد.

پس از روزها پیگیری و جست‌وجو، نهایتاً در روز جمعه 8 فروردین، پیکر نیما در منطقه‌ای کوهستانی و جنگلی در حوالی سد سردشت پیدا شد. بررسی‌های اولیه پزشکی قانونی نشان داد که آثار ضرب و شتم شدید، شکستگی دست و دنده و شکستن اسخوان مغزی روی بدن او وجود دارد.

عامل قتل که جوانی به نام متین و از دوستان سابق نیماست، پس از فرار به کمپ ترک اعتیاد توسط مأموران در همان شب کشف جنازه دستگیر شد. او ابتدا اعتراف کرد که شش ضربه به نیما زده است اما بعد اظهارات خود را تغییر داد و ادعا کرد فقط یک ضربه زده و قصد کمک به نیما را داشته است.

شواهد حاکی از آن است که متین در ماجرای انتقال غیرقانونی نیما به عراق نقش داشته و احتمال می‌رود که همدستانی نیز در این جنایت دخیل بوده‌اند. تحقیقات همچنان ادامه دارد و خانواده نیما خواستار اجرای عدالت و شناسایی تمام عوامل مرتبط با این قتل هستند.

گفتگو با خواهر نیما

لطفاً از روزی که نیما ناپدید شد برامون بگید. چی شد دقیقاً؟

نیما 25 اسفند ساعت 10 صبح از خونه بیرون رفت. گفت برای ناهار دعوت شده به خونه دوستش متین، بعد ناهار برمی‌گردد. حدود 10 یا 11 صبح رفت و تا ساعت 10 شب برنگشت. اون موقع بابام زنگ زد و گفت که هنوز خبری ازش نیست.

همون شب پیگیر شدید؟

بله، پدرم به آگاهی مراجعه کرد. ردیابی کردند، و متوجه شدند نیما از مهاباد خارج شده و در سردشت حضور دارد. فردای ناپدید شدن نیما، 26 اسفند، نزدیک به صبح نیما تماس گرفت. گفت افتادم توی آب، لباس ندارم، هیچ جا رو نمی‌بینم، فقط ماه را می‌بینم.

با کی تماس گرفته بود؟

اول با بابام، بعد با من که گوشیم سایلنت بود، بعد با خالم... در کل همگی ما باهاش حرف زدیم. عمه های من که سردشت زندگی می کنند پیگیری وضعیت نیما را انجام می دادند و هیچ ردپایی از نیما پیدا نکردند.

بعد تماس دیگه خبری از نیما نشد؟

نه، گوشیش خاموش شد. توی کانال‌های محلی هم اعلام مفقودی زدیم. فقط یه نفر گفته بود تو بیمارستان نیما رو دیده است. ما مجبور شدیم پرینت تماس های نیما را بگیریم و متوجه شدیم نیما با یک نفر تماس گرفته بود. ما توانستیم صاحب شماره را پیدا کنیم. در ابتدا صاحب شماره اظهار بی اطلاعی می کرد اما بعد گفت من میدونم متین دوست نیما تا آخرین لحظات پیش او بوده است.

متین چطوری توی این ماجرا نقش داشته است؟

میتن دوست قدیمی نیما بود. در واقع نیما روز آخر که خانه بیرون رفت قرار بوده برای ناهار به پیش متین در کنار یک سد نزدیکی یک جنگل برود. هنگام ناهار درگیری بین نیما و متین شده است.

جنازه را چه زمانی پیدا کردید؟

۸ فروردین. ما داشتیم خودمون منطقه رو می‌گشتیم و در خواست کمک از کوهنوردان سردشتی را خواستار بودیم. کوهنوردان با ما تماس گرفتند و گفتند ما در حال رفتن به سمت منطقه ای که نیما گم شده بود هستیم. ساعتی بعد از شروع جست و جو زنگ زدند گفتند سرنخ پیدا کردیم. جنازه پیدا شد ولی نذاشتند ما نیما را ببینیم. فردای روز کشف جسد پلیس نیما را به پزشکی قانونی ارومیه تحویل داد. نیمه شب بعدی که نیما پیدا شد پلیس توانست متین را در مهاباد دستگیر کند.

قاتل انگیزه خود را چه چیزی بیان کرد؟

نیما تابستان سال گذشته مبلغ 2 میلیون و پانصد هزار تومن به متین پول داده بود تا او را به عراق بفرستد. هنگام ناهار بر سر این مبلغ دعواشون می شود و این اتفاق می افتد اما به نظر من برای 2 میلیون و پانصد هزار تومن این درگیری طبیعی نیست. آسیب زیادی به نیما وارد شده بود

چه میزان آسیب دیده بود؟

خیلی شدید. قاتل با بیل به شدت نیما را کتک زده بود. در واقع دست راستش خرد شده بود، دنده‌ها شکسته، ریه او پاره شده، به سر و چشمش ضربه خورده بود.

قاتل دستگیر شده است؟

بله، متین تو کمپ ترک اعتیاد قایم شده بود. همون شب دستگیرش کردند.

قاتل در این قتل همدست نداشته است؟

به نظر می آید همدست داشته باشد. چون جایی که نیما را رها کرده بودند مسیر راحتی نبود و کوهنورد ها بعد از یک ساعت و نیم نیما را پیدا کردند. برای همین نمی تواند تنهایی نیما را به آنجا برده باشد. اتهام به سمت عمو متین است. چون که برای مخفی کردن به متین کمک کرده بود.

پرونده در چه مرحله ای است؟

منتظر جواب نهایی پزشکی قانونی هستند

مگه متین به قتل اعتراف نکرده است؟

اعتراف کرده است. در ابتدا به دستگیری گفت من 6 ضربه به سر نیما زدم اما بعد از مدتی حرف هایش را تغییر داده و ادعا دارد تنها یک ضربه به سر نیما زده است.

شاهدی هم برای درگیری بین متین و نیما هست؟

بله، دو نفر از دوستای مشترک نیما و متین بودند که شاهد دعوا بودند. همان دو نفر شهادت برای حضور متین تا آخرین دقایق در کنار نیما بوده است.