به گزارش همشهری آنلاین؛ گفتار و رفتارِ پُرنخوتِ ترامپ در برابر بیچارگیِ چهرهای که غرب، چهار سال تمام است میکوشد لباسِ بلندِ اسطورگی بر قامتِ کوتاهش بپوشاند و او را «دژ مستحکم جهان آزاد» در برابر هجوم تمامیتخواهیِ تزار تصویر کند، حقیقتاً حیرتانگیز بود.
کِیف و لذتجوییِ مردِ سادیستی از خوارشمردنِ رئیس کیاف را باید دوباره و چندباره دید. ترامپ به سیاقِ خاصِ خویش، طینت و طبیعتِ نظم آمریکا را به شکیلترین شکل ممکن که چیزی جز سلطهجویی بر مُضطَر نیست، از مستوریِ لفاظی بیرون میکشد و جلویِ آفتاب میافکند؛ و چه چیزی مطبوعتر از این عریانی برای آنها که بیداری، مرام و هوشیاری، مُرادشان است.
تمامِ اسلاف ترامپ پس از انقلاب، از کارتر تا بایدن، جملگی این آرزوی دیرینه را داشتند که اولیای امور در ایران را نیز اینچنین دستبسته، به کاخ سفید بکشانند و به اسمِ مهوع «صلح دموکراتیک»، آتش رانهی استیلاطلبیشان را اطفا کنند. اما نشد و نمیشود.
تمام آن روسایجمهور، با وجود در اختیارداشتن تشکیلاتِ عظیمِ اطلاعاتی، نه میدانستند ایرانی کیست، نه میفهمیدند شیعهگری چیست؛ و نه میدانستند همافزایی این دو بنیان، چه بنیاد عظیمی به اسم انقلاب اسلامی را در سال ١٣۵٧ حیات و حرکت بخشیده است. ترامپ نیز بر همان پاشنهی سابق، دَوَران دارد. نمایش حیرتانگیز دیروز در دفتر بیضی را دوباره ببینید.