تکرار پرونده بیجه در جنوب شرق تهران / تجاوز سریالی به ۵ پسربچه + فیلم گفت‌و‌گو

 تکرار پرونده بیجه در جنوب شرق تهران / تجاوز سریالی به ۵ پسربچه + فیلم گفت‌و‌گو

 برنا – گروه اجتماعی: پرونده سیاه تجاوز مرد جوان به پسربچه‌ها در منطقه جنوب شرق تهران یادآور پرونده قدیمی بیجه می‌شود که در آن جوان شیطان صفت پس از تجاوز پسر بچه‌ها اقدام به قتل آنها می‌کرد. این شکارچی کودکان پس از دستگیری می‌گوید که در کودکی نیز هدف تجاوز یکی از اعضای خانواده اش قرار گرفته و همین باعث شده تا این اقدام شوم را با دیگر بچه‌ها انجام دهد.

به گزارش خبرنگار برنا، حسین خزائی فر/ بهمن ماه سال گذشته بود که مسئولان بیمارستانی در جنوب تهران در تماس با پلیس از بستری شدن پسربچه‌ای در بیمارستان خبر دادند که هدف آزار و اذیت قرار گرفته بود.

با توجه به حساسیت موضوع تیمی از کارآگاهان اداره ۱۶ پلیس آگاهی تهران برای تحقیق وارد عمل شدند و در بررسی‌های پلیسی پی بردند که این پسربچه روز قبل سوار بر موتور مرد جوانی که لباس شهرداری به تن داشته به خانه‌ای در منطقه مشیریه رفته و پس از بیهوش شدن هدف تجاوز قرار گرفته است.

همین کافی بود تا تحقیقات میدانی کلید زده شود و در بررسی‌های ابتدایی مشخص شد مرد شیطان صفت سوار بر موتور و با لباس مامور شهرداری پسربچه را فریب داده و او را به خانه اش در منطقه مشیریه برده و سپس با دادن کیک مسموم و بیهوش شدن پسربچه نقشه شومش را به اجرا گذاشته است.

بدین ترتیب تیم پلیسی با ردیابی‌های فنی و بررسی دوربین‌های مداربسته موفق به شناسایی مخفیگاه متهم شدند و در یک عملیات غافلگیرانه مرد شیطان صفت دستگیر شد.

کارآگاهان در بازرسی از مخفیگاه متهم تعداد گاز اشک آور، بیسیم و لباس مامور شهرداری را کشف کردند و در ادامه بررسی گوشی موبایل مرد شیطانی فیلم و تصاویر زیادی از پسربچه‌هایی که در دام این متهم گرفتار شده بودند به دست آمد و متهم تاکنون به ۵ اقدام شیطانی با پسربچه در مناطق مشیریه، خراسان، افسریه، شوش و پاکدشت اعتراف کرد.

گفت‌و‌گو با شکارچی پسربچه‌های تهرانی

کفتار جنوب شرق تهران در گذشته نیز یکبار بخاطر تجاوز به زندان رفته و پس از آزادی باردیگر به سراغ پسربچه‌ها رفته و در مدت زمان ۳ ماه ۵ پسربچه را هدف آزار و اذیت قرار داده است.

سابقه داری؟

بله، یکبار دیگر نیز بخاطر تجاوز دستگیر شدم و ۵ سال زندان بودم.

چرا این کار را می‌کردی؟

۱۱ ساله بودم که یکی از اعضای خانواده‌ام به من تجاوز کرد و به همین خاطر دست به این کار‌ها می‌زدم.

پسربچه‌ها را چطور به مخفیگاهت می‌کشاندی؟

لباس مامور شهرداری به تن داشتم و به بهانه اینکه آنها را تا خانه شان برسانم و بهانه‌های مختلف سوار بر موتور می‌کردم و به خانه‌ام می‌بردم.

داخل خانه در برابر نیت شومت مقاومت نمی‌کردند؟

به آنها قرص خواب آور می‌دادم.

چطور قرص را به کودکان می‌دادی؟

داخل کیک یک قرص خواب آور جاساز می‌کردم و پسربچه‌ها پس از خوردن آن بیهوش می‌شدند و من نیز در این زمان اقدام شوم را انجام می‌دادم.

چند ساعت بیهوش بودند؟

۴ ساعت.

پس از اقدام شیطانی چه کار می‌کردی؟

بچه‌ها را سوار بر موتور به همان محل خانه شان می‌بردم.

چه ساعتی به سراغ سوژه هایت می‌رفتی؟

ساعت ۲ ظهر که خیابان‌ها خلوت بود.

خانواده بچه‌ها تو را ندیدند؟

پسربچه‌هایی را انتخاب می‌کردم که در خیابان تنها بودند و وقتی هم به جلوی خانه شان می‌رفتم خانواده شان در خیابان نبودند.

می‌دانی آینده این کودکان را خراب کردی؟

من به هیچ چیزی فکر نمی‌کردم، چون خودم قربانی بودم.

ازدواج کردی؟

بله.

اگر دوباره آزاد شوی دست به این نیت شوم می‌زنی؟

مدتی است که تحت نظر روانپزشک هستم و مدتی بود که دست به این کار نمی‌زدم و ازدواج کرده بودم.

چه انتظاری از قوه قضائیه داری؟

برای خودم اتفاق می‌افتاد می‌بخشیدم ولی می‌خواهم طبق قانون با من برخورد شود.

شغل؟

پیک موتوری کار می‌کنم.

چرا از بچه‌ها فیلم می‌گرفتی؟

برای خودم نگه می‌داشتم.

جزییات تجاوز سریالی به کودکان

سرهنگ نثاری معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، به خبرنگار برنا گفت: با تلاش ماموران آگاهی تهران بزرگ عامل تجاوز به پنج کودک در محله‌های جنوبی تهران، دستگیر و بنابر دستور قضایی تصاویر بدون پوشش این متهم می‌باید در رسانه‌ها منتشر شود.

این مقام انتظامی عنوان داشت: بنابر اعترافات متهم، وی به این کودکان که همگی پسران زیر ۱۵ سال بودند، تجاوز کرده است، اما در بررسی‌های پلیسی از تلفن همراه متهم و این که از موارد تجاوز‌های خود تصویربرداری می‌کرده و در فضای مجازی منتشر می‌کرده است، تخمین زده می‌شود که تعداد قربانیان این مرد شیطان صفت، بیش از این باشد.

تکرار پرونده بیجه در جنوب شرق تهران / تجاوز سریالی به ۵ پسربچه در تهران + فیلم گفت‌و‌گو

وی ضمن این که از شهروندان خواست در صورت بروز چنین مشکلی برای فرزندانشان به پلیس آگاهی تهران بزرگ، اداره شانزدهم مراجعه کنند، تصریح کرد: اواخر سال گذشته پرونده‌ای به پلیس ارجاع شد که کودکی در یکی از بیمارستان‌های تهران مورد پذیرش قرار گرفته که شواهد نشان می‌داد مورد تجاوز قرار گرفته است و با تشکیل این پرونده کارآگاهان پلیس وارد عمل شدند.

سرهنگ نثاری تصریح کرد: در تحقیقات انجام شده و بررسی دوربین‌های مداربسته چهره این متهم به دست آمد و مشخص شد که وی با پوشیدن البسه یک ارگان دولتی، با موتورسیکلت در محله‌های شوش، خراسان، مشیریه و افسریه پرسه زده و پس از انتخاب طعمه‌های خود که معمولا پسربچه‌های زیر ۱۵ سال بودند آنها را اغفال کرده یا می‌ترسانده و با موتورسیکلت به خانه خودش در مشیریه منتقل می‌کرده و با دادن دارو‌های خواب آور که در کیک و خوراکی‌های مشابه پنهان کرده بود، آنها با بیهوش کرده و به آنها تجاوز می‌کرده است.

معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی پایتخت در ادامه اظهار داشت: این متهم که در هنگام دستگیری در منزلی واقع در شهر جدید پروند پنهان شده بود، در سال ۹۵ نیز به همین جرم دستگیر و پس از تحمل ۵ سال حبس در سال ۱۴۰۰ آزاد شده بود، اما متاسفانه مجددا اقدامات مجرمانه خود را از سر گرفته است.

وی با اشاره به این که متهم، معمولا کودکانی را که بدون والدین در خیابان پرسه زده یا در حال تردد و بازی بودند انتخاب می‌کرد و پس از ترساندن یا اغفال آنها به مکان شیطانی خود منتقل می‌کرده است، به خانواده‌ها هشدار داد که کودکان خود را در ساعات خلوتی عصر و یا شب تنها رها نکرده و به شکل مداوم آموزش‌های لازم را در برخورد با افراد غریبه ارایه دهند تا به افراد غریبه اعتماد نکرده و در صورت بروز مشکل به پلیس و یا گشت‌های انتظامی مراجعه کنند.

گفتنی است، حسب دستور مرجع قضایی، تصویر چهره بدون پوشش متهم برای شناسایی از سوی شاکیان احتمالی در فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود تا در صورت شناسایی از سوی شاکیان، مراتب را از طریق سامانه مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ یا مراجعه به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، اطلاع داده و پیگیری کنند.

از بیجه تا امروز؛ روان‌شناسی یک جنایت تکراری

رضا اسدی، روانشناس شخصیت و طرحواره درمانگر در خصوص این پرونده سیاه به برنا گفت: دوباره خبری در رسانه‌ها منتشر شد که قلب‌ها را فشرد و روح جامعه را زخمی کرد. مردی که با جعل عنوان مأمور شهرداری، پسربچه‌های چهارده و پانزده ساله را فریب می‌داد، به جرم آزار جنسی و تجاوز بازداشت شد. این خبر، برای بسیاری یادآور نامی تلخ و فراموش‌نشدنی‌ست: بیجه.
مردی که در دهه‌ی هشتاد با اعتراف به تجاوز و قتل بیش از بیست کودک، یکی از تاریک‌ترین پرونده‌های جنایی ایران را رقم زد.

اما آنچه امروز ما را بیش از هر چیز نگران می‌کند، صرفاً وقوع یک جنایت هولناک نیست؛ بلکه تکرار الگوهایی‌ست که سال‌ها پیش نیز شناخته شدند، تحلیل شدند، هشدار داده شدند –، اما گویی گوش شنوایی نبود. چرا جامعه‌ای که تجربه‌ی بیجه را دارد، باز هم نظاره‌گر تولد جنایتی مشابه است؟ پاسخ را نه فقط در نهاد‌های قضایی و اجرایی، بلکه در لایه‌های عمیق روان انسان، ساختار معیوب تربیت و فرهنگ جنسی پنهان باید جُست.

از خلأ عاطفی تا لذت سادیستی

تحلیل روان‌شناختی رفتار این مجرم نشان می‌دهد که ما با فردی مواجه هستیم که به احتمال زیاد، خود قربانی خشونت یا سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی بوده است. اغلب افرادی که دست به چنین جنایاتی می‌زنند، در گذشته خود با طرد، تحقیر، غفلت یا آزار مواجه شده‌اند. اما نه هر قربانی‌ای تبدیل به مجرم می‌شود. وجه تمایز این افراد، عدم توانایی در تجربه‌ی همدلی، ناتوانی در مهار امیال، و اختلال در رشد وجدان اخلاقی است.

ویژگی‌های رفتاری همچون جعل عنوان، استفاده از موقعیت قدرت برای فریب، و تکرار سیستماتیک تجاوز، همگی نشانه‌هایی از اختلال شخصیت ضد اجتماعی (Antisocial Personality Disorder) همراه با انحراف جنسی پاتولوژیک (پدوفیلی) هستند. این افراد غالباً فاقد احساس گناه، دچار ناتوانی در تنظیم هیجانات منفی، و برخوردار از ذهنیتی سلطه‌جو و شی‌وارانه نسبت به دیگران‌اند. قربانی برایشان انسان نیست؛ وسیله‌ای‌ست برای لذت، قدرت یا انتقام‌گیری از جهانی که آنان را طرد کرده است.

مکانیزم‌های دفاعی و روان‌رفتاری مجرمان جنسی

در روان‌شناسی عمیق‌تر، چنین افراد اغلب دارای مکانیزم‌های دفاعی واپس‌راننده، فرافکن و گاه دوپاره‌ساز (Splitting) هستند. آنها بخش‌های دردناک خود را به بیرون فرافکنی می‌کنند: «من قربانی‌ام، پس حق دارم دیگران را مجازات کنم.» جعل هویت، میل شدید به کنترل، و گزینش قربانیان کم‌دفاع، بازتاب تعارض درونی میان خود ضعیف و خود برترنمای آنهاست. آنها با کنترل قربانی، بر احساس بی‌قدرتی وجودی خود غلبه می‌کنند.

زخم‌هایی که سال‌ها بر بدن و ذهن قربانی می‌ماند...

قربانیان تجاوز‌های کودک‌آزاری، آسیب‌دیده‌ترین گروه‌های اجتماعی‌اند. پیامدهایی، چون اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، اضطراب، افسردگی، احساس گناه، اختلال در شکل‌گیری هویت جنسی و حتی تمایلات خودآزاری یا خودکشی، در کمین آنان است. سکوت کودک، نه نشانه‌ی فراموشی، که نشانه‌ی فلج روانی‌ست. بدون مداخله‌ی درمانی، این کودکان تا سال‌ها یا حتی تا پایان عمر، با بار آن حادثه زندگی می‌کنند.

نقش جامعه و فرهنگ در تکرار جنایت

جامعه‌ای که در آن صحبت از بدن، آموزش جنسی، و مرز‌های ایمن «تابو» تلقی می‌شود، ناخواسته زمینه‌ی وقوع جنایت را فراهم می‌کند. وقتی کودک نمی‌داند تجاوز چیست، نمی‌فهمد لمس نادرست یعنی چه، و جرئت ندارد حرف بزند، پدوفیل‌ها کار آسان‌تری دارند. انکارِ جنسی بودنِ انسان، ما را در برابر واقعیت‌هایی دردناک، کور می‌کند.

کسانی که تنها پس از وقوع فاجعه، به سراغ موضوع می‌روند، و نظام آموزشی‌ای که هیچ آموزش جنسی علمی و مرحله‌بندی‌شده‌ای ندارد، همگی بخشی از چرخه‌ی قربانی‌سازی هستند.

از پیشگیری تا بازسازی روانی

برای شکستن چرخه‌ی تکرار، فقط مجازات کافی نیست.
ما نیاز به نظام‌هایی چندلایه داریم:

آموزش جنسی مرحله‌ای در مدارس و خانواده‌ها

ارزیابی‌های روان‌شناختی در دوره‌های حساس رشد کودکان

برنامه‌های مداخله‌ای برای کودکانی که مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌اند

شناسایی و درمان افرادی که گرایش‌های جنسی پرخطر دارند

بازتوانی روانی قربانیان با تیم‌های تخصصی روان‌درمانی

زخم بیجه، چهره عوض کرده است

بیجه نمرده؛ او با چهره‌ای نو بازگشته. تا زمانی که زخم‌های کودکانه را نادیده می‌گیریم، تا وقتی که آموزش جنسی را تابو می‌دانیم، تا وقتی به جای شفاف‌سازی، در لاک انکار و شرم پنهان می‌شویم، این چرخه ادامه خواهد یافت.

جامعه‌ای سالم، از کودکان سالم شروع می‌شود. امنیت روانی و جسمانی کودکان، نه یک امر خصوصی، که یک مسئولیت عمومی‌ست. بیایید این‌بار، به جای انکار و فراموشی، از این جنایت، یک آگاهی بسازیم. آگاهی‌ای که شاید زخم‌ها را درمان نکند، اما زخم‌های بعدی را نگذارد شکل بگیرند.

انتهای پیام /

 

 منبع خبر