غفاری: پرداخت به زندگی شخصی قهاری می‌توانست موضوع فیلمی دیگر باشد

 غفاری: پرداخت به زندگی شخصی قهاری می‌توانست موضوع فیلمی دیگر باشد

 برنا - گروه فرهنگ و هنر؛ کارگردان فیلم سینمایی «پیشمرگ» گفت: پرداخت به زندگی شخصی قهاری می‌توانست موضوع فیلمی دیگر باشد که کارگردان دیگری می‌تواند به آن بپردازد، اما من دوست داشتم شخصیت مبارز این شهید را به تصویر بکشم.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ علی غفاری؛ کارگردان سینمای ایران، در آثار خود همواره به سراغ روایت‌هایی در مقیاس بزرگ و با تمرکز بر شخصیت‌های قهرمان رفته است. فیلم سینمایی «پیشمرگ»، تازه‌ترین اثر او، روایتگر بخشی از زندگی شهید قهاری است که به‌جای تمرکز بر شهادت، به مقطعی دراماتیک از زندگی او پرداخته است. غفاری در این فیلم تلاش کرده تا مخاطب را با یک داستان سینمایی جذاب و تأثیرگذار همراه کند و در عین حال که به واقعیت‌ها وفادار بماند.

در گفت‌وگویی که پیش رو دارید، این کارگردان سینما از انتخاب‌های خود در فرآیند ساخت فیلم، چالش‌ها و نگاهش به قهرمان‌پروری در سینما صحبت می‌کند و به حواشی جشنواره فیلم فجر و تأثیر آن بر انتخاب‌ها نیز اشاره می‌کند.

برهه‌ای نفس‌گیر و سینمایی از زندگی شهید قهاری را به تصویر کشیدم

برنا: شما در «پیشمرگ» پرتره‌ای از شهید قهاری ساخته‌اید که می‌توانست به بخش‌های دیگر زندگی او، از جمله شهادتش، هم بپردازد. در بسیاری از فیلم‌های دفاع مقدس، نمایش شهادت شخصیت قهرمان از اهمیت بالایی برخوردار است، اما شما از این موضوع صرف‌نظر کردید. چه شد که این مقطع خاص از زندگی شهید قهاری را برای روایت انتخاب کردید؟

غفاری: من از ابتدا معتقد بودم که این بخش از زندگی شهید قهاری به‌شدت جذاب و سینمایی است. فیلمنامه اولیه بخش‌های دیگری از زندگی ایشان را هم شامل می‌شد، اما خودم پیشنهاد دادم که این مقطع انتخاب شود، چرا که به لحاظ دراماتیک، پر از فراز و نشیب و اتفاقات متعدد است. ممکن بود اگر فرد دیگری این پروژه را می‌ساخت، بخش دیگری را انتخاب کند، مثلاً روی شهادت ایشان تمرکز کند، اما من ترجیح دادم مخاطب خودش به این نقطه برسد.

این برهه از زندگی شهید قهاری برای من به‌شدت نفس‌گیر و تقریباً غیرقابل‌باور بود. به نظر من، این مقطع ظرفیت بالایی برای تبدیل شدن به یک فیلم سینمایی داشت و می‌توانست تجربه‌ای پرکشش و تأثیرگذار برای مخاطب رقم بزند.

سینما باید عظمت خودش را روی پرده حفظ کند

برنا: شما در بین اهالی سینما به کارگردانی معروف هستید که تولید را در شرایط سخت انجام می‌دهد. از «استرداد» گرفته تا «تک‌تیرانداز» و حالا «پیشمرگ»، در همه فیلم‌هایتان می‌بینیم که خودتان را درگیر لوکیشن‌های متعدد، شهر‌های مختلف و حتی کشور‌های گوناگون می‌کنید. این پیچیدگی و سختی از کجا می‌آید؟ چرا ترجیح می‌دهید مسیر دشوارتر را انتخاب کنید؟

غفاری: به نظر من پرده سینما طلب می‌کند که فیلمی در مقیاس و شکوه خودش روی آن به نمایش دربیاید. منظورم فیلم‌های گران‌قیمت نیست، بلکه آن عظمت و جلوه‌ای است که مخاطب هنگام تماشای فیلم روی پرده انتظار دارد. وقتی کسی بلیت می‌خرد، هزینه می‌کند، وقت می‌گذارد و در سالن سینما می‌نشیند، حقش است که فیلمی ببیند که ارزش این تجربه را داشته باشد. اگر غیر از این بود، می‌توانستیم تلویزیون کار کنیم، یک سریال بسازیم یا یک فیلم کم‌هزینه برای پلتفرم‌ها تولید کنیم.

به نظرم سینمای امروز از این نگاه دور شده است. من یادم هست که زمانی فیلم‌ها در تبلیغاتشان هم صحنه‌های پرشکوهی داشتند، اما در ۱۵ سال اخیر، بسیاری از فیلم‌ها محدود به چند بازیگر در یک فضای بسته شده‌اند. این مدل کار را می‌توان در تلویزیون، تله‌فیلم یا پلتفرم‌ها انجام داد. اما وقتی صحبت از سینماست، ما متعلق به نسلی هستیم که انتظار داریم این مدیوم همچنان بزرگ بماند و نیاز مخاطب را به یک اثر تماشایی پاسخ دهد.

قهرمان در سینما باید الهام‌بخش باشد، نه ناامیدکننده

برنا: در فیلم‌هایی که می‌سازید، شخصیت‌های اصلی معمولاً قهرمان هستند. آیا می‌توان گفت که قهرمان‌پروری امضای شما در سینماست؟

غفاری: بله، به نظرم عنصر قهرمان در فیلم‌های من جایگاه ویژه‌ای دارد. البته این موضوع فقط به سینما محدود نیست، در تلویزیون هم چنین نگاهی داشته‌ام؛ مثلاً در سریال بچه مهندس، رخنه یا حتی در فیلم ابو زینب که درباره مقاومت لبنان بود. اما در سینما، قهرمان برای من عنصر جذابی است، چون باعث می‌شود تماشاگر با او همراه شود، برایش هیجان‌زده شود، حتی هورا بکشد و خودش را لحظاتی جای او ببیند. با غم قهرمان، غمگین شود، با شادی‌اش خوشحال شود و در نهایت با یک حس خوب از سالن سینما بیرون برود.

این تجربه‌ای است که سینمای موفق دنیا سال‌هاست به آن رسیده است: فیلم باید قهرمان داشته باشد. در شرایطی که مخاطب با یأس، ناامیدی و دلسردی درگیر است، سینما می‌تواند این فضا را تغییر دهد. البته این به معنای نادیده گرفتن واقعیت‌ها نیست، بلکه به این معناست که در دل قصه‌ها، امید و انگیزه هم باشد. از نظر من، پرده سینما جایی است که باید «آرتیست» را دید، باید شخصیت‌هایی را نمایش داد که الهام‌بخش باشند. این هدف من بوده است، حالا اینکه چقدر موفق بوده‌ام، قضاوتش با مخاطب است.

غفاری: پرداخت به زندگی شخصی قهاری می‌توانست موضوع فیلمی دیگر باشد (برای ۳ فروردین)

مهدی نصرتی شباهت زیادی به شهید قهاری داشت

برنا: در مورد انتخاب بازیگران هم صحبت کنید. شما از بازیگران حرفه‌ای استفاده کرده‌اید که صرفاً سلبریتی نیستند، اما روی پرده بسیار درخشان ظاهر شده‌اند، به‌خصوص آقای نصرتی که با صلابت و شکوه خاصی دیالوگ می‌گفت. چطور به این ترکیب از بازیگران رسیدید؟

غفاری: وقتی فیلمی درباره یک شخصیت واقعی ساخته می‌شود، باید چندین المان را در انتخاب بازیگران در نظر گرفت. در مورد آقای نصرتی، شباهت چهره او به شهید قهاری یک امتیاز بزرگ بود، اما فقط این مسئله مطرح نبود. ایشان بازیگر توانمندی هستند، تجربه سینمایی داشتند و ویژگی‌های شخصیتی و فیزیکی مناسبی برای این نقش ارائه کردند. اگر سراغ یک ستاره خیلی مشهور می‌رفتیم، به نظرم هم باور ما از فیلم دور می‌شد و هم باور مخاطب. اما انتخاب آقای نصرتی کاملاً درست بود، و خودش هم با تلاش زیاد این نقش را به بهترین شکل اجرا کرد.

تا جایی که حتی خانواده شهید، اطرافیان و همرزمانش وقتی فیلم را دیدند، گفتند که او در لحن، رفتار و شخصیت‌پردازی، شباهت فوق‌العاده‌ای به شهید سعید قهاری دارد. این تأیید برای من بسیار ارزشمند بود، چون نشان می‌داد که انتخاب درستی انجام داده‌ایم.

در مورد سایر بازیگران هم طبیعتاً همه چیز از انتخاب نقش اصلی شروع شد. وقتی شخصیت محوری مشخص شد، بقیه انتخاب‌ها باید در هماهنگی با او انجام می‌شد تا فیلم از نظر ترکیب بازی‌ها و شیمی بین شخصیت‌ها، یکدست و باورپذیر باشد. برای من توانایی بازیگری، جنس صدا، شیوه بیان دیالوگ‌ها و هماهنگی با کلیت فیلم اهمیت داشت. در نهایت، فکر می‌کنم به ترکیب درستی از چهره‌ها و بازی‌ها رسیدیم که به فضای فیلم کمک کرد.

پرداخت به زندگی شخصی قهاری می‌توانست موضوع فیلمی دیگر باشد

برنا: در نشست خبری، خانم سعیدی کمی گلایه داشتند که چرا در فیلم‌های مربوط به شهدا کمتر به زندگی خصوصی آنها، همسرانشان و خانواده‌شان پرداخته می‌شود. شما هم در پیشمرگ بیشتر بر مأموریت شهید قهاری تمرکز داشتید و به زندگی شخصی او کمتر پرداختید. آیا دلیل خاصی برای این رویکرد داشتید؟

غفاری: تم اصلی داستان وقتی قهرمان‌محور و ماجرا‌محور است، طبیعتاً روایت را به سمت اتفاقات کلیدی و مأموریت‌های شخصیت هدایت می‌کند. در پیشمرگ، ما به یک مأموریت برون‌مرزی می‌پردازیم، که این موضوع به‌طور طبیعی دوربین را از فضای خانوادگی دور می‌کند. این به معنای نادیده گرفتن اهمیت خانواده در زندگی شهید قهاری نیست؛ اتفاقاً ایشان معروف به «سردار مهاجر» بودند و در هر مأموریتی، خانواده را تا جایی که ممکن بود همراه خود داشتند. ما هم سعی کردیم تا حد امکان این جنبه از شخصیت ایشان را نشان دهیم، اما پرداختن بیشتر به زندگی خانوادگی، فیلم را به سمت یک روایت دیگر سوق می‌داد.

نمونه این نوع پرداخت را امسال در سینما داشتیم، مثلاً در فیلمی درباره شهید هاشمی که بیشتر بر بُعد خانوادگی او متمرکز بود. اما پیشمرگ به دلیل محدودیت زمانی و نوع قصه‌ای که انتخاب کردیم، فرصتی برای گسترش این بخش نداشت. البته کسانی که علاقه‌مند به شناخت بیشتر از این بُعد شخصیت شهید قهاری هستند، می‌توانند به کتاب همسفر آتش و برف، نوشته خانم رسولی مراجعه کنند، که خاطرات خانوادگی این شهید را با جزئیات مطرح کرده است.

در نهایت، انتخاب ما بر اساس فرم روایی و هدف اصلی داستان بود. درست است که فیلم با خانواده آغاز و پایان می‌یابد، اما تمرکز اصلی بر مأموریت‌های قهرمان است، و اگر بخواهیم بیشتر به زندگی شخصی او بپردازیم، این خود می‌تواند موضوع یک فیلم دیگر باشد.

به واقعیت وفادار بودیم، اما داستان را به‌طور سینمایی روایت کردیم

برنا: در بخش مستندات تاریخی فیلم، تیم تولید تا چه اندازه دخل و تصرف داشته است؟ آیا همه‌چیز عین واقعیت است یا تغییراتی در روایت ایجاد شده؟

غفاری: ما تا حد زیادی به اصل ماجرا وفادار بودیم. هم در تاریخ وقوع حادثه، هم در شکل اتفاقات و هم در نحوه بازگرداندن آن پرنده، سعی کردیم کاملاً بر اساس واقعیت عمل کنیم. اما در نهایت، ما سینماگر هستیم و فیلم را بر اساس یک داستان واقعی می‌سازیم، نه نعل به نعل از روی واقعیت. اگر هدف، ثبت جزئیات دقیق و بدون تغییر بود، می‌توانستیم مستند بسازیم یا یک اثر روایت‌محور تاریخی کار کنیم. اما سینما در همه جای دنیا این‌گونه است که قصه‌پردازی و نوع روایت فیلم‌ساز بر اثر تأثیر می‌گذارد.

قطعا دراماتیزه کردن قصه و نوع روایت، تحت تأثیر نگاه ما بوده، اما اصل ماجرا تغییر نکرده است. سعی کردیم در پیشمرگ وفاداری به واقعیت را حفظ کنیم، در عین اینکه آن را در قالبی سینمایی و اثرگذار برای مخاطب روایت کنیم.

حواشی جشنواره نشان داد سلیقه مردم با داوران متفاوت است

برنا: اگر دوست داشتید پاسخ دهید. بعد از اینکه شما سیمرغ آرای مردمی را گرفتید، حواشی زیادی ایجاد شد. برخی گفتند که در سانس‌های فیلم پیشمرگ، صندلی‌ها خالی بوده و اتفاقاتی رخ داده است. نظر شما در این باره چیست؟ البته من شخصاً پیشمرگ را بهترین فیلم جشنواره می‌دانستم و باورم نمی‌شد که مردم این فیلم را دوست نداشته باشند یا چنین بحث‌هایی مطرح شود.

غفاری: این اتفاق نشان داد که مردم چه نوع فیلم‌هایی را می‌پسندند و چقدر نگاه آنها ممکن است با سیاست‌های جشنواره متفاوت باشد. در هر دوره‌ای جشنواره تحت تأثیر ترکیب هیئت داوران و سیاست‌گذاری‌ها قرار می‌گیرد و این موضوع روی انتخاب‌ها تأثیر می‌گذارد. فکر می‌کنم یکی از دلایل حواشی این بود که فیلم پیشمرگ حتی در یک رشته هم نامزد نشد، که این مسئله برای بسیاری از اهالی هنر تعجب‌برانگیز بود. اما در نهایت، وقتی مردم فیلم را انتخاب کردند، این سؤال پیش آمد که چرا چنین اثری از نگاه داوران نادیده گرفته شد.

به نظرم این موضوع قابل بررسی و آسیب‌شناسی است که چرا در برخی دوره‌ها فاصله بین سلیقه مردم و سیاست‌های جشنواره تا این حد زیاد می‌شود. اینکه فیلمی که تماشاگران از آن استقبال کرده‌اند، در فهرست نامزد‌های اصلی دیده نشود، مسئله‌ای است که باید مسئولین و برگزارکنندگان جشنواره به آن پاسخ دهند.

انتهای پیام/

 

 منبع خبر