پیشنهاد ۱۰ گانه به ترامپ برای دستیابی به توافق جامع با ایران

یک دیپلمات پیشین کشورمان در مقالهای در میدل ایست آی پیشنهاد ۱۰ گانهای را به ترامپ برای دستیابی به توافق جامع با ایران و موفقیت در حل بحران ۴۵ ساله روابط آمریکا و ایران ارائه کرد.

«سید حسین موسویان»، دیپلمات پیشین کشورمان در این مقاله با اشاره به تحولات و مواضع روزهای اخیر در روابط تهران ـ واشنگتن گفته است: ایالات متحده به حوثیها در یمن حملات مکرری کرده است. رئیسجمهور دونالد ترامپ اعلام کرد که ایران را مسئول «هر شلیکی» که حوثیها انجام دهند، میداند و هشدار داد که این کشور با «پیامدهای وخیمی» روبرو خواهد شد. همزمان، اسرائیل نیز توافق آتشبس خود با حماس را نقض کرده و دهها حمله مرگبار به غزه انجام داده است که بیش از ۴۰۰ نفر، بیشتر زنان و کودکان، کشته شدهاند. افزایش تنشها در منطقه، باعث افزایش احتمال درگیری نظامی بین ایالات متحده و ایران می شود که در این صورت کل خاورمیانه را درگیرخواهد شد. در ابتدای دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ بارها تمایل خود را برای مذاکره و رسیدن به توافق با ایران ابراز کرد. در تاریخ ۱۲ مارس، انور قرقاش، مشاور دیپلماتیک رئیسجمهور امارات متحده عربی، نامهای از ترامپ خطاب به «آیتالله خامنهای»، رهبر معظم ایران، در تهران تحویل داد. منابع اسرائیلی ادعا کردند که این نامه «تهدیدآمیز» بوده و درباره پیامدهای عدم توافق هشدار داده و یک مهلت دو ماهه برای دستیابی به توافق هستهای جدید تعیین کرده است.
وی ادامه داد: حملات ایالات متحده به حوثیها همراه با تهدیدها علیه ایران، موجب عدم اطمینان تهران نسبت به تعهد ترامپ به دیپلماسی شده است. با این حال، پاسخ رسمی ایران هنوز مشخص نیست. اینکه ایران مذاکره را به طور کلی رد خواهد کرد یا تحت شرایط خاصی آن را میپذیرد؟ در هر صورت پاسخ تهران نه تنها در سرنوشت موضوع هستهای بلکه میتواند آینده روابط ایران و ایالات متحده و منطقه را تحت تاثیر قرار دهد.
وی در ادامه با اشاره به اظهارات فرستاده ترامپ به خاورمیانه، «استیو ویتکاف»، که تفسیری مثبت و سازنده از نامه ترامپ ارائه داده است گفت: ویتکاف در مصاحبهای با «تاکر کارلسون»، مجری تلویزیون، گفت که ترامپ برای فرصتی جهت «پاک کردن همهچیز» با ایران آمادگی دارد و میخواهد با آنها اعتمادسازی کند. به گفته وی، ترامپ در نامهاش نوشته بود: "من یک رئیسجمهور صلحطلب هستم. این چیزی است که میخواهم. هیچ دلیلی برای اینکه ما این کار را نظامی انجام دهیم وجود ندارد. باید گفتگو کنیم."
موسویان گفت: با نزدیک به دو دهه تجربه در وزارت خارجه و شورای امنیت ملی ایران، بهویژه در حوزه روابط با غرب، و ۱۵ سال تحقیق دانشگاهی در دانشگاه پرینستون، معتقدم ترامپ میتواند با رعایت پنج اصل کلیدی ذیل، در دیپلماسی با ایران موفق و با شکستن بنبست ۴۰ ساله بین واشنگتن و تهران، به چند دهه خصومت متقابل دو کشور خاتمه دهد که در ادامه به تشریح این پنج اصل می پردازم.
اول: احترام متقابل؛ ایرانیان، با تاریخ و تمدنی به قدمت ۷۰۰۰ سال، ملتی پرافتخار و مغرور هستند. تهدید، توهین یا اجبار آنها را به پای میز مذاکره نمیآورد. شخصیت آیت اللهخامنهای کاملاً با شخصیت ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین متفاوت است.
دوم: همخوانی حرف با عمل؛ در جریان مبارزات انتخاباتی ۲۰۲۴ و پس از آن، ترامپ اظهارات مثبت و سازندهای درباره دیپلماسی با ایران و مخالفت با جنگهای خاورمیانه داشت. اما اولین اقدام عملی او در کاخ سفید امضاء دستور سیاست فشار حداکثری و تشدید خصومتها با ایران بود. تصمیمگیری ایران بر اساس اقدامات ملموس واشنگتن است، نه سخنان.
سوم: دامنه مذاکرات؛ ترامپ ادعا کرده است که تنها دغدغه او، جلوگیری از بمب هستهای ایران است. اما یادداشتی که ۴ فوریه در مورد ایران امضاء کرد، او فراتر از مسائل هستهای به مسائل منطقهای، قابلیتهای دفاعی، حقوق بشر و تروریسم اشاره داشت. مذاکرات جامع باید به صورت "مرحله به مرحله" طراحی شود.
چهارم: توافق متوازن؛ اگر واشنگتن به دنبال توافقی باشد که بهطور منصفانه و متوازن به منافع هر دو ملت خدمت کند، احتمال پذیرش آن در تهران بسیار بیشتر خواهد بود.
پنجم: پایداری توافق؛ پس از ۱۲ سال مذاکره، ایران توافق هستهای ۲۰۱۵ را امضا و بهطور کامل اجرا کرد. با وجودی که این توافق طی قطعنامه ۲۲۳۱ به تصویب شورای امنیت سازمان ملل نیز رسید، اما ترامپ در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد. لذا یک نگرانی جدی باقی میماند و آن اینکه حتی اگر توافق جدیدی حاصل شود، چه تضمینی وجود دارد که رئیسجمهور بعدی ایالات متحده آن را دوباره کنار نگذارد؟
نقشه راه واقع بینانه
موسویان در ادامه به اظهارات «عباس عراقچی» وزیر امور خارجه ایران اشاره کرده که گفته است، ایران تحت شرایط فشار حداکثری نمیتواند مستقیماً با ایالات متحده مذاکره داشته باشد و افزود: با این حال، ترامپ پتانسیل آن را دارد که از طریق مذاکرات مستقیم، توافقی تاریخی با تهران بهدست آورد، بهشرط آنکه این مذاکرات بر اصول روشنی استوار باشد. این امر نیازمند یک نقشه راه واقعی با محورهای کلیدی ذیل است:
اول اینکه طرفین باید دو لیست تهیه کنند که لیست اول شامل مسائل مورد اختلاف با تعیین اولویت موضوعات است و لیست دوم، شامل فهرستی از موضوعات منافع مشترک.در حالی که یک دستور کار جامع ضروری است، اقدامات اعتمادسازی باید از طریق یک "طرح مرحله به مرحله" اجرا شوند. مذاکرات باید با اولین موضوع مورد اختلاف - مسئله هستهای - آغاز شود، اما همزمان هر دو کشور همکاری در زمینه اولین موضوع منافع مشترک را آغاز کنند. یکی از دلایل اصلی شکستهای دیپلماتیک گذشته این است که هر دو طرف تنها بر موضوعات مورد اختلاف تمرکز کرده و به جای ایجاد زمینه همکاری، به تبادل "سرزنش" پرداختهاند. همکاری عملی در زمینههای منافع مشترک یکی از مؤثرترین راهها برای ایجاد اعتماد است.
دوم، اختلافات باید بر اساس اصول بینالمللی، مقررات و منشور سازمان ملل که هر دو به آن متعهد هستند، حلوفصل شود. توافق هستهای تحت عنوان برجام درسال ۲۰۱۵ حاصل شد چون ایالات متحده معاهده عدم تکثیر هستهای (NPT) را به عنوان مبنای مذاکرات پذیرفت. اگر واشنگتن به این اصل پایبند باشد، ایران برای همکاری حداکثری در زمینه شفافیت و بازرسیها برای اطمینان از عدم انحراف برنامه هستهایاش به سمت توسعه سلاحهای هستهای آمادگی نشان خواهد داد زیرا ایران به دنبال بمب هسته ای نیست. در دستور کار قراردادن این دو عنصر یعنی "اختلافات متقابل" و "منافع مشترک" احتمال موفقیت مذاکرات را افزایش میدهد، زیرا هر دو طرف مطمئن خواهند شد که اختلافات عمده مورد نظرطرفین بهطور تدریجی و سیستماتیک گفتگو خواهند شد.
سوم، ترامپ بهخاطر تصمیمات غیرمتعارفش شناخته میشود. او میتواند یک بسته اقتصادی ۴ تریلیون دلاری برای همکاری با ایران در دوره چهار ساله خود پیشنهاد کند. گشایشهای اقتصادی عمده بین دو کشور میتواند تنشها را کاهش دهد و حل اختلافات گستردهتری از جمله اختلافات منطقهای را تسهیل کند. چنین پیشنهادی از یک طرف با تمایل ترامپ به «توافقات اقتصادی بزرگ» همخوانی دارد و از طرف دیگربه تهران در مورد "لغو موثر تحریمها" اطمینان میدهد.
چهارم، تقویت روابط مردم به مردم در موضوعاتی همچون امور ورزشی، علمی، دانشگاهی، هنری، فرهنگی و تبادل کنسولی بهطور قابل توجهی میتواند به تلاشهای دیپلماتیک کمک کرده و خصومتها را کاهش دهد .
پنجم، عنصر کلیدی دیگر اینکه برای حل و فصل منازعات منطقهای سه اصل احترام به منافع مشروع یکدیگر، مهار درگیریهای امنیتی-نظامی بین ایران و اسرائیل و ایجاد یک سیستم امنیتی همکاری جویانه میان هشت کشور حوزه خلیج فارس باید مورد توجه قرار گیرد. چنین مکانیسمی میتواند راه را برای خروج تدریجی نیروهای ایالات متحده از خاورمیانه هموار کند، هزینهها را برای مالیات دهندگان آمریکایی کاهش دهد و صرفهجوییهای قابل توجهی در دولت ایجاد کند.
موسویان گفت: با پیروی از این نقشه راه، رئیسجمهور آمریکا فرصت نادری دارد تا توافقی پایدار و تحولآفرین با ایران بهدست آورد - توافقی که میتواند دینامیکهای منطقهای را تغییر دهد و سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه را باز تعریف کند.