پنج هیچ حتی اینزاگی را قربانی میکند!

به گزارش "ورزش سه"، فصل برای سیمونه اینزاگی، سرمربی اینترمیلان، با فاجعه به پایان رسید: شکست تحقیرآمیز ۵-۰ مقابل پاریسنژرمن تحت هدایت لوئیس انریکه در فینال لیگ قهرمانان اروپا. اینزاگی که بهعنوان یک راهنمای واقعی برای تیمی بود که برای رقابت در سه جبهه و رویارویی برابر بهترینهای اروپا ساخته نشده بود، نراتزوری را به هر رقابتی برد، اما در نهایت هیچ جامی به دست نیاورد. این حقیقت تلخ که با عملکرد درخشان پیاسجی در فینال به نمایش درآمد، باعث شده تا دوران اینزاگی و آیندهاش در اینتر مورد بررسی قرار بگیرد.
شجاعت یا ناکارآمدی؟
آیا اینزاگی یک مربی شجاع است که با آگاهی از کمبودهای تیمش، وارد دریای طوفانی همه رقابتها شد؟ تیمی که در مقایسه با رقبا، حداقل ۱۸ بازیکن اصلی واقعی نداشت. برای مثال، اینتر در خط حمله، پشت سر بازیکنان اصلی، تنها مهدی طارمی و مارکو آرناتوویچ را داشت، در حالی که لیورپول بازیکنی مثل کیهزا را بهعنوان ششمین مهاجمش روی نیمکت داشت. یا آیا اینزاگی باید از همان ابتدا با اعتراض علنی و درخواست بازیکنان باکیفیتتر، برای تقویت تیمش فریاد میزد؟

این نگرانی همیشگی مربیان تیمهای متوسط (از نظر بودجه) است که با منابع محدود وارد رقابت میشوند و مثل اینزاگی، پس از یک دوره طلایی، با شکست مواجه میشوند و مقصر شناخته میشوند.
اشتباهات اینزاگی در این فصل چه بود؟
گذشته از اینکه او نتوانست با اعتراض رسانهای، کمبودهای تیم را فریاد بزند، اینزاگی در مدیریت انرژی تیمش نیز ناکام بود. اینتر از ماه مارس دچار افت شدید شد و بازیکنان کلیدی مثل دیمارکو، چالهاناوغلو و لائوتارو مارتینز در فینال کاملاً از نفس افتاده بودند. بازی مقابل پیاسجی که با سبک فوتبالی مدرن (فولبکهایی که مثل مهاجم بازی میکنند، سه هافبک شماره ۱۰ و حرکت بدون توپ فوقالعاده) در سال ۲۰۳۰ بازی میکرد، نشان داد که اینتر در اوج خستگی بود و اینزاگی نتوانست تیمش را برای این چالش آماده کند.
نکته منفی دیگر از دست دادن هویت همیشگی اینتر در این فصل بود. نراتزوری در تمام بازیهای لیگ قهرمانان، طبق فلسفه نیچهای که کمال را در غلبه بر محدودیتها میبیند، بینقص بود. اینزاگی در بازیهای مقابل بایرن مونیخ و بارسلونا با تطبیقپذیری فوقالعادهاش، این محدودیتها را پشت سر گذاشت اما در فینال مقابل پیاسجی، این توانایی غایب بود. حمله به تیم فرانسوی بدون فشردگی بین خطوط، به معنای فروپاشی بود که دقیقاً رخ داد.
یکی دیگر از اشتباهات اینزاگی، درک نکردن اهمیت برخی بازیها در سری A برای قهرمانی بود. برخی تساویها و باختها که با بازیهای لیگ قهرمانان و تقابلهای ناپولی همزمان شد، وزن سه برابری پیدا کرد و به ناپولی انگیزه بیشتری برای قهرمانی داد.
آینده اینزاگی و اینتر
اما نمیتوان بیش از این اینزاگی را که مثل ایکاروس(نماد جاه طلبی در اساطیر یونان) با بالهای مومی پرواز کرد و با شکست ۵-۰ سقوط کرد، سرزنش کرد. اگر او یک مربی سطح بالاست، حالا باید این را نشان دهد. ماندن در اینتر به معنای خرید بازیکنانی است که بتوانند بازیکنان اصلی را به چالش بکشند و امکان استراحت دادن به آنها در طول فصل را فراهم کنند. شکست در فینال نشان داد که برای رقابت در بالاترین سطح، چه باید کرد. اینزاگی آماده است اما پاسخ اینتر چیست؟
