تهاجم آمریکا و غرب به استقلال ملی ـ انرژی هستهای ایران

به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، مهدی شهسواری، تحلیلگر سیاسی ـ اقتصادی در یک یاداشت اختصاصی که در اختیار تسنیم قرار داده، موضوع تهاجم همهجانبه غرب به رهبری آمریکا به استقلال ملی ایران با تمرکز بر صنعت هستهای را مورد اشاره قرار داده که متن آن به این شرح است:
استقلال و آزادی که از واژههای بنیادین تشکیل جمهوری اسلامی است، جهات مختلفی را در بر میگیرند که این جهات در پناه اسلامیت جمهوری اسلامی و در واقع بر گرفته از ذات این دین مترقی است. هم استقلال و هم آزادی و اسلامیت، جمهوری اسلامی ایران سالهاست مورد تهاجم همهجانبه دشمنان این نظام مردمسالار است.
نعمت "آزادی" که خواست الهی برای بشریت است و در اسلام به جامعترین و زیباترین شکل، راه و روش تعالی و اوج انسانیت را به انسانها پیشنهاد میدهد را با تفسیرهایی همچون برهنگی و نداشتن چارچوب اخلاقی که جذابیت غریزی دارد، برای به بی راهه بردن افکار بشریت و مشغول کردن ذهن آنها به پوچی و نهایتا بهره کشی از آنها، آمیخته میکنند.
استقلال ملی مسلمانان سالهاست با ارائه دادن امکانات رفاهی و تجهیزات مصرفی تحت پروژه وابستهسازی تهدید میشود و متأسفانه اکثر کشورهای عربی در این دام بزرگ گرفتار هستند. اما مردم قدرتمند و کمالجوی ایران پس از استقلال یافتن در سال 1357، خط قرمزی را برای نظام حاکمیتی مردمسالار خود تعریف کردهاند و با تحمل سختیها و چالشهای فراوان از دستاوردهای خود ساخته، عقب نخواهند نشست.
اگر در جنگ دشمن بر علیه استقلال ملی بخواهیم محوریترین هدف حمله دشمن را تبیین کنیم به 4 مقصد اصلی خواهیم رسید: اول، انرژی هستهای و لزوم غنیسازی، دوم، صنایع دفاعی و لزوم ارتقای قدرت دفاعی و تهاجمی، سوم، اقتصادی و چهارم، علمی.
در گام اول بنا داریم اولین هدف حمله به استقلال ملی یعنی انرژی هستهای و غنیسازی را مورد بررسی قرار دهیم؛
با توجه به اینکه دشمن پس از پیروزی انقلاب اسلامی دست خود را از منابع انرژی ایران قطع شده یافت و موقعیت ژئوپولتیک انحصاری ایران باعث شد آنها نتوانند از ایران چشمپوشی کنند، لذا برنامهریزیهای بلندمدتی در ابعاد مختلف برای تصاحب کرسی چپاولگری ذخایر انرژی مردم ایران تدارک دیده شد.
این برنامهریزی در اولین گام با استفاده از وابستگی ذاتی صنعت نفت ایران در زمان پهلوی به آمریکا و اروپا با تحریم صنایع نفتی و لطمه به توسعه صنایع مربوطه، عدم اجرای تعهد خدمات برای تعمیر و نگهداری صنایع نفتی و در نهایت سنگاندازی در مسیر فروش محصولات نفتی ایران شروع و امتداد یافته است. با این فرضیه و چشمانداز اتمامپذیر بودن منابع فسیلی، ضمن اینکه ایران توانسته است قسمت زیادی از ریسک تحریم در حوزه نفتی را حل کند و تقریباً به خودکفایی در صنعت نفت و گاز رسیده است، تصمیم به توسعه و ایجاد صنعت هستهای به عنوان یکی از استراتژیکترین منابع انرژی جهان گرفته شد.
در راه توسعه و استقلالیافتگی در صنعت هستهای، غنیسازی اصلیترین مبحث به شمار میرود و به دلیل کاربردهای گستردهاش در حوزههای پزشکی کشاورزی، محیط زیست و هوافضا و انرژی، بهعنوان نمادی از خودکفایی و استقلال علمی و فناوری کشور از اهمیت استراتژیک برخوردار است. رهبر انقلاب نیز با توجه به همین دلایل غنی سازی را یک صنعت مادر» توصیف کردند.
اما آنچه باعث نگرانی دشمن و بهانهتراشی برای این صنعت ملی در ایران شده است، توجه و ترس آنها از استقلال یافتن ایرانیان و نابود شدن برنامهریزیهای چندین سالهشان برای وابستهسازی و اجبار ایران در سایه اتمام ذخایر انرژی فسیلی برای زانو زدن مقابل خواستههای آنهاست.
آمریکا به عنوان اصلیترین دشمن ایران، پس از ناامیدی از تحریم و با توجه به ارزیابیهایی که از بنیه دفاعی ایران دارد به این نتیجه رسیده است که مذاکره برای معامله بر سر غنیسازی و یا سایر خطوط قرمز ایران را پیش بکشد و پنج دوره مذاکره غیرمستقیم با وساطت کشور عمان در همین راستاست. گرچه آمریکا تا به امروز هر چه توانایی در ایجاد تحریم بر علیه ایران را داشته به کار بسته است، اما در تلاش است تا شاید در پی معامله و چانهزنی بر سر رفع تحریمهای بیاثرشده با غنیسازی، بتواند راهی را برای صدمه به استقلال ملی در آینده ایران برای خود تعریف کند.
اما طرف ایرانی از این امر به خوبی آگاه است و ایران بر سر مصالح ملی خود، دست برتر را به تحریم بیاثر شده نخواهد داد؛ لذا مذاکرات هستهای نیز باید با توجه به این نقش کلیدی و تواناییهای فعلی ایران در میدان و علم و در چارچوب خط قرمز ایران از جمله در مورد به رسمیت شناخته شدن حق غنیسازی و رد هرگونه ایده تحمیلی ضد منافع ملی از جانب طرف غربی ـ آمریکایی پیش برود.
انتهای پیام/424