پاک کردن خون از صحنه جرم در تاریکخانه ورزش/ سهم دنیامالی، ناظمی و صبوریان در فاجعه پیست آزادی

برای پاک کردن خون دنبال قربانی میگردند؛ آیا راهی برای برداشتن تقصیر از گردن احمد دنیامالی، وزیر ورزش و جوانان، مازیار ناظمی، رئیس سابق فدراسیون اتومبیلرانی و موتورسواری و کوروش صبوریان، سرپرست فعلی این فدراسیون در ماجرای فوت حمیدرضا درجاتی، عکاس ورزشی وجود دارد؟ برخی در تلاش هستند تا این اتفاق را رقم بزنند.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، خون حمیدرضا درجاتی بیگناه روی زمین ریخته شد؛ روز جمعه، ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ در پیست آزادی و حین مسابقات سرعت. تشخیص اینکه فاجعه رقم خورده و از دست رفتن جان یک عزیز، چند مقصر داشته و سهم هرکدام چقدر است، طبیعتاً نیاز به بررسیهای بیشتری دارد، اما وای اگر قرار باشد که سهمهای بزرگتر دیده نشود و مقصران همچنان در صحنه جرم بمانند. همانطور که تا به حال این اتفاق افتاده و هیچ کسی با وجود درگذشت یک عکاس ورزشی، خم به ابرو نیاورده است.
شرکت دو راننده عامل حادثه در مسابقه بدون تایمگیری
خط شروع پیست سرعت آزادی، محل حادثه بود. شروین یگانه، راننده ماشینی که از انتهای مسیر قصد سرعت گرفتن داشت، با ماشینی که راننده آن امیرمسعود تیموری بود برخورد میکند و همین برخورد باعث منحرف شدن تیموری در ابتدای مسیر میشود. انحرافی که در همان چند ثانیه شروع مسابقه رخ میدهد، ماشین پس از برخورد به گاردریلِ ناایمن پیست آزادی، با حمیدرضا درجاتی برخورد میکند و جان او را میگیرد. در خصوص هر دو راننده، مشخص شده که هیچکدام از آنها در تایمگیری شرکت نکرده بودند که هانی پشنگ، مسئول کمیته تایمگیری فدراسیون اتومبیلرانی مسائلی از جمله نقص فنی خودرو در روز تایمگیری را علت این موضوع اعلام کرده است. پشنگ حتی عنوان کرده اگر راننده در تایمگیری شرکت نکند، منع قانونی ندارد و با توجه به سوابق، اجازه شرکت در مسابقه به او داده میشود، با این حال راننده باید از خط آخر وارد مسابقه شود. اتفاقی که برای یگانه و تیموری رخ داده، اما گویا این یک اتفاق تکراری به ویژه در خصوص شروین یگانه بوده است.
اسناد تایمگیری پیست آزادی حذف شده؟
جالب اینجاست که اسناد تایمگیری مسابقات پیست آزادی در حال حاضر در دسترس نیست، در شرایطی که پیش از این قابل دسترس بود. آنطور که شواهد نشان میدهد، احتمال پاکسازی این اسناد وجود دارد تا مشخص نشود که یگانه هر بار بدون تایمگیری در مسابقات شرکت کرده، اما خبرنگار تابناک موفق شده به تعدادی از این اسناد دست پیدا کند که در تصویر زیر مشاهده میکنید شروین یگانه در هیچکدام از این لیستها، در تایمگیری حضور نداشته، درست اتفاقی مشابه مسابقه ۲۶ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ که به عنوان نفر آخر مسابقه را شروع کرد و عامل حادثه شد.
اقدامی تکراری و انفعال فدراسیون اتومبیلرانی
حالا اینکه چرا شروین یگانه بدون تایمگیری در مسابقات شرکت میکند تا به عنوان نفر آخر در پیست قرار بگیرد، موضوعی است که مسؤلان فنی فدراسیون اتومبیلرانی باید پاسخگوی آن باشند؛ فدراسیونی که گویا از دوره قبل و زمان ریاست مازیار ناظمی در این زمینه انفعال داشته و این انفعال در دوره کوتاه سرپرستی کوروش صبوریان هم تکرار شده است. با این حال یک فرد مطلع در این زمینه به خبرنگار تابناک میگوید: «شروین یگانه به دلیل قدرت موتور خودرویی که هدایت میکند، عامدانه در تایمگیری شرکت نمیکند تا به عنوان نفر آخر وارد مسابقه شود، شتاب بگیرد و نفر اول شود تا به این شکل خودش را مطرح کند.»
مشکل فنی و نقص ایمنی خودروی عامل حادثه
فارغ از حضور یگانه در مسابقات بدون شرکت در تایمگیری که یک اتفاق تکراری بوده، اما مسئله مهمتر درباره نقص ایمنی خودروی او بوده که از عوامل رخ دادن حادثه است. طبق قوانین فنی و ایمنی مسابقات، لاستیک ماشینها نباید از بدنه ماشین بیرون بزند و در صورتی که رانندگان از لاستیکهای پهنتر استفاده کنند که حفظ تعادل ماشین در پیچها راحتتر باشد، باید روی ماشین خود «گلگیر اور سایز» یا اصطلاحاً «بچه گلگیر» نصب کنند. این اقدام برای جلوگیری از بیرون زدن لاستیکهاست که حین رانندگی با لاستیک دیگر ماشینها برخورد نکند و به اصطلاح باعث «چسبندگی» و بلند شدن ماشین از روی یا منحرف شدن آن نشود. اتفاقی که دقیقاً در این حادثه رخ داده و استفاده یگانه از لاستیک پهن و برخورد چرخ عقب خودروی او با چرخ جلوی خودروی تیموری باعث بلند شدن ماشین یگانه از روی زمین و منحرف کردن ماشین تیموری [مطابق تصویر زیر] و سپس برخورد با حمیدرضا درجاتی شده است.
نکته اینجاست که اگر حضور یگانه در مسابقه بدون شرکت در تایمگیری منعی نداشته، چرا مسئولان مسابقه، وضعیت خودروی او و نقص ایمنی درباره لاستیکها را کنترل نکرده و به او اجازه شرکت در مسابقه را دادهاند؟ اگر یگانه روی خودروی خود از لاستیک پهن استفاده کرده، چرا بدون نصب «گلگیر اور سایز» توانسته وارد مسابقه شود و یکی از عوامل حادثه باشد؟ در تصویر بالا با دو نشانه قرمز رنگ، لحظه برخورد لاستیک دو ماشین با هم که باعث بلند شدن ماشین جلویی و منحرف شدن دیگر ماشین شده و همچنین محل قرارگیری حمیدرضا درجاتی، مشخص شده است.
مازیار ناظمی و تلاش برای فرار از تقصیرات
طبیعتاً در چنین حوادثی نمیتوان نقش رأس مدیریت را نادیده گرفت. مازیار ناظمی، رئیس پیشین فدراسیون اتومبیلرانی و موتورسواری است که سال ۱۳۹۸ ابتدا به عنوان سرپرست این فدراسیون منصوب شد و اسفندماه سال ۱۳۹۹ هم در انتخابات به ریاست این فدراسیون رسید. فارغ از اینکه پیش از سال ۱۳۹۸ چه اتفاقاتی در این فدراسیون رقم خورده یا چه مواردی میتوانسته حادثهخیز باشد، ناظمی به عنوان رئیس فدراسیون و مدت کوتاهی به عنوان سرپرست، نزدیک به پنج سال فرصت داشته تا نواقص را اصلاح کند. یعنی ایجاد ایمنی در رشته پرخطری چون اتومبیلرانی و موتورسواری، اولین اقدامی است که هر رئیس فدراسیونی باید انجام دهد. با این حال به نظر میرسد ناظمی که رابطه خوبی با تعدادی از رسانهها دارد و در مدت ریاستش هم جلسات مختلفی با تعدادی از دبیران ورزشی داشته، در تلاش است تا تقصیرهای خود را با کمک گرفتن از برخی رسانهها پنهان کند.
نامه قدیمی ناظمی آیا حکم برائت اوست؟
اخیراً در تعدادی از رسانهها نامهای از دوران سرپرستی مازیار ناظمی در فدراسیون اتومبیلرانی خطاب به شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی درباره نقص فنی و ایمنی منتشر شده و این رسانهها اینگونه مطرح کردهاند که «به درخواست ۵ سال قبل ناظمی برای استانداردسازی پیست آزادی بی توجهی» شده است. این نامه مربوط به ۲۱ بهمنماه ۱۳۹۸ است؛ با این حال گویا این رسانهها فراموش کردهاند اخباری که خودشان به نقل از فدراسیون اتومبیلرانی منتشر کردهاند را بررسی کنند. پنج ماه پس از این نامه با امضای مازیار ناظمی، خبری روی این رسانهها به نقل از سایت فدراسیون تحت امر او منتشر شده که مربوط به توسعه پیست آزادی و رفع برخی نواقص است.
فراموشکاری یا باز کردن حساب روی ذهنهای فراموشکار؟
اینکه برخی در تلاش هستند تا با نامه ۵ سال پیش، مازیار ناظمی را به عنوان شخصی که نزدیک به ۵ سال در این فدراسیون مدیریت کرده بی تقصیر جلوه دهند، از روی فراموشی است یا اقدامی عامدانه و باز کردن حساب روی ذهنهای فراموشکار؟ روز شنبه، ۲۸ تیرماه ۱۳۹۹ سایت فدراسیون موتورسواری و اتومبیلرانی مینویسد که: «با موافقت مدیرعامل شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی، صورتجلسه اضافه شدن بخش دیگری به عنوان طرح احیا و توسعه پیست اتومبیلرانی مجموعه آزادی تهران امضا شد.» مازیار ناظمی هم با ابراز خرسندی از نظر مساعد مسئولان وزارت ورزش و جوانان و شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی در این زمینه میگوید: «از روز پنجشنبه عملیات آمادهسازی این بخش که به عنوان پیت استاپ (محل توقف و سرویس) به همراه سایر مراحل رفاهی برای شرکت کنندگان و قهرمانان در نظر گرفته شده، آغاز شده است و به زودی با تجهیز آن در اختیار تیمها و قهرمانان و شرکت کنندگان در مسابقات کشوری و ملی قرار میگیرد. احیا و توسعه پیست اتومبیلرانی مجموعه آزادی تهران یکی از برنامههای مهم ما خواهد بود.»
از پز دادن تا جاخالی دادن
با بررسی این اخبار مشخص میشود که موضوع احیا و توسعه پیست اتومبلیرانی مجموعه ورزشی آزادی پنج ماه پس از نامه مازیار ناظمی به مرحله اجرا رسیده است. زمانی که ناظمی در تلاش بود تا این موضوع را جزو دستاوردهای خود جلوه دهد و با پز دادن روی سایت فدراسیون تحت امرش، از وزارت ورزش و مسئولان شرکت توسعه تشکر کند. حالا اما فرمان دادن به رسانهها برای منتشر کردن نامهای با تیتر «بیتوجهی به درخواست ۵ سال قبل ناظمی برای استانداردسازی پیست آزادی» به نوعی جاخالی دادن است. نکته نخست این است که اگر شرکت توسعه و تجهیز در همان سال ۹۹ برای احیای پیست و استانداردسازی اقدام کرده، آیا نظارتی صورت گرفته و استانداردهای لازم از سوی فدراسیون به شرکت توسعه برای عملیاتی شدن داده شده است یا نه؟ اگر هم پس از ابراز خرسندی مازیار ناظمی و تشکر از مدیران وزارتی، اقدامی صورت نگرفته او چرا در دوران چهار ساله خود اقدامی برای استانداردسازی پیست آزادی نکرد و این موضوع را دوباره پیگیری نکرده است؟ اینها پرسشهای است که رئیس پیشین فدراسیون اتومبیلرانی میتواند پس از نگاهی دوباره به تصویر زنده یاد حمید درجاتی، پاسخ آن را به وجدان خود بدهد.
نقش احمد دنیامالی در وزارت ورزش فراموش میشود؟
این تبدیل به یک عادت شده که همه رؤسا و مدیران، برای فرار از مسئولیت تقصیر را به گردن قبلیها میاندازند. بنابراین نباید انتظار داشت که رئیس یا وزیری سهم خود را در اشتباهات بپذیرد؛ احمد دنیامالی از مردادماه ۱۴۰۳ وزیر ورزش و جوانان شده است. فردی که در سوابق مدیریتیاش توسعههای عمرانی و ساخت و ساز به وفور دیده میشود و در شروع کارش در وزارتخانه هم به این موارد اشاره کرد. حالا این سؤال مطرح میشود که آیا دنیامالی به عنوان وزیر ورزش نمیتوانسته از زمان آغاز مدیریتش از تمامی فدراسیونها بخواهد تا گزارشی از استانداردهای اماکن تحت نظر یا تحت مدیریت خود بدهند؟ پس جلسات مختلف با رؤسای فدراسیونهای ورزشی در شروع تصدیگری وزارتخانه چه سود و حاصلی داشته است؟
وزیر ورزش و حکمی عجیب برای فردی
سهم دیگری که باید برای احمد دنیامالی به عنوان وزیر ورزش و جوانان در نظر گرفت، انتصاب فردی غیر متخصص به عنوان سرپرست یک فدراسیون تخصصی بوده که جای تأسف دارد. چه بسا اگر فردی مطلع با استانداردهای اتومبیلرانی و متخصص در این حوزه، مسئولیت فدراسیون را به عهده گرفته بود، در صورت رعایت نشدن استانداردهای اصلاً اجازه برگزاری چنین مسابقهای را نمیداد. با این حال کوروش صبوریان ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ پس از پایان دوران چهار ساله ریاست مازیار ناظمی با حکم وزیر ورزش سرپرست فدراسیون اتومبیلرانی و موتورسواری شد که هیچ شناختی از این حوزه نداشته و ندارد. همانطور که پس از سانحه رقم خورده در پیست آزادی، او ابتدا عکاس ورزشی را به بی احتیاطی متهم کرد و سپس در گفتوگوی دیگری درباره حادثهخیز بودن خط شروع مسابقه گفت: «من تخصص و اطلاعی ندارم.»
نقش صبوریان در فدراسیون؛ آمادهسازی بستر انتخابات؟
پرسش اینجاست اگر صبوریان تخصص و اطلاعی درباره اولیهترین مسائل فدراسیون اتومبیلرانی و موتورسواری ندارد، چگونه سرپرستی این فدراسیون را قبول کرده؟ وزیر ورزش چگونه برای فردی بدون تخصص حکم زده است؟ همه این موارد به مسئلهای بازمیگردد که احتمالاً برای این افراد مهمتر از جان انسانهاست؛ «پول و قدرت.» دو موضوعی که باعث میشود یکی برای ماندن از تقصیرهای خود جاخالی بدهد و دیگری برای سرنگون کردن و قرار دادن فردی همسو با خودش در رأس قدرت، تلاش کند. برکسی پوشیده نیست که فدراسیون اتومبیلرانی و موتورسواری، رانت عجیبی در ارتباط با واردات برخی تجهیزات خودرو و همچنین موتورسیکلتهای سنگین دارد. بنابراین بخش عمدهای از درآمد و احتمالاً قدرت در این فدراسیون، مربوط به همین موضوع میشود و فدراسیون اتومبیلرانی و موتورسواری را تبدیل به یکی از پولسازترین فدراسیونها کرده است. حالا شاید با این فضا زمان مناسبی باشد که صبوریان به این پرسش پاسخ دهد؛ آیا او به عنوان سرپرست فعلی فدراسیون، با برکنار کردن رؤسای چند هیئت و باطل کردن انتخابات برخی کمیسیونهای فدراسیون اتومبیلرانی در تلاش است تا بستر انتخابات را آماده کند تا فردی همسو با وزیر ورزش و جوانان ریاست این فدراسیون را به عهده بگیرد؟
پاک کردن خون بی گناه از صحنه جرم؟
در چنین شرایطی که جنگ قدرت ادامه دارد، هنوز کسی از رأس تا ذیل استعفا نکرده و حتی برکنار نشده است. نه احمد دنیامالی به عنوان وزیر ورزش و جوانان اقدامی در این زمینه انجام داده و نه کوروش صبوریان از سمت خود برکنار میشود و استعفا میدهد. انگار بازی انتخابات ادامه دارد و باید بستر برای رئیس بعدی آماده شود و در این تاریکخانه نمیتوان مقصران را پیدا کرد. در این بلبشو و جنگ قدرت اما برخی اقدامات که به نظر میرسد ظاهری است، برای شناخت مقصران ادامه دارد. متولی این امر هم گویا وزارت ورزش و جوانانی است که نفر اول این وزارتخانه خود باید پاسخگوی برخی ابهامات در این زمینه باشد. با این حال جالب است که گویا در یکی از بازدیدها برای پیگیری علت حادثه، مطلبی تلخ مطرح شده؛ «نام یک نفر را اعلام کنید تا موضوع بسته شود.» وزارت ورزش و جوانان باید پاسخ بدهد که آیا واقعاً تیم تشکیل شده قرار است با قربانی کردن یک نفر و اعلام نام یک شخص به عنوان مقصر حادثه، خون بی گناه را از صحنه جرم پاک کند و این پرونده برای همیشه بسته شود؟