رهبر معظم انقلاب خطاب به آبدارچی: چایی که مهمانان نخوردند را برگردان در قوری تا اسراف نشود!

رهبر معظم انقلاب خطاب به آبدارچی: چایی که مهمانان نخوردند را برگردان در قوری تا اسراف نشود!
  ساعدنیوز: بخشی کوتاه از گفتگویی شیرین با آقای علی اکبر صفرخانی آبدارچی ریاست جمهوری در دوران رئیس جمهوری رهبر انقلاب را مشاهده بفرمایید.

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز به نقل از فارس، سردار شهید «علی‌اصغر صفرخانی» فرمانده واحد «آر.پی.جی» تیپ ذوالفقار لشکر 27 و سپس فرمانده گردان ویژه شهادت بود که در عملیات کربلای یک در 9 تیر ماه 1365 زمانی که تازه وارد سن 21 سالگی شده بود وظیفه شکستن خطوط دفاعی دشمن در منطقه مهران را به همراه هم رزمانش بر عهده داشتند. به دنبال شکسته شدن خطوط دشمن در محورهای تعیین شده، نیروهای سپاه اسلام برای آزاد سازی شهر مهران که در اشغال عراقی‌ها به سر می برد، به طرف این شهر روانه شدند. صبح روز 10 تیر ماه 1365 علی اصغر صفرخانی که پیشاپش همرزمانش در حال حرکت بود، بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.

آنچه پیش روی شماست گفتگویی است با آقای علی اکبر صفرخانی؛ پدر این شهید عزیز که این دو بزرگوار اگر چه صحبت کردن برایشان مشکل بود اما لطف کرده و این وقت را به ما اختصاص دادند.

*با ماشین آقای خامنه‌ای رفتم دیدن امام

من خیلی دوست داشتم امام را ببینم. یکبار رفتم جماران اما هر کاری می کردم اجازه دیدار نمی دادند. در همین جریان بود که آقای خامنه‌ا ی را دیدم. من در آبدارخانه ریاست جمهوری کار می‌کردم و خوب ایشان من را می شناخت و با دیدنم پرسید: صفر خوانی اینجا چه می کنی؟ گفتم: می خواهم امام را ببینم اما نمی گذارند. ایشان هم گفت: برو سوار ماشین شو خودم می برمت. همین شد که توانستم امام را ببینم. حاج آقا خامنه‌ای خیلی به من اعتماد داشت. زمانی هم مهمانی برایشان می آمد می گفت صفر خانی می خواهم فقط خودت پذیرایی کنی. کار کردن با ایشان برایم واقعا لذت بخش بود.

*چایی هایی که سرد شد

آقای خامنه‌ای به شدت حواسشان به بیت المال بود. یکبار در دفتر حاج آقا خامنه‌ای جلسه بود. من یک سینی چای ریختم و بردم برای مهمان‌ها. برای هر کسی یک فنجان چای گذاشتم. وقتی که بعد از چند دقیقه رفتم استکان ها را جمع کنم دیدم عده‌ای چایشان را نخوردند و سرد شده و باید دور بریزم. بعد از اینکه جلسه تمام شد آقای خامنه ای من را صدا زد و گفت: صفر خانی بیا. رفتم. ایشان گفت: از این به بعد خواستی برای مهمان ها چای بیاوری نگذار جلویشان. تعارف کن تا هر کسی می خواست بردارد. اضافه اش را بر گردان در قوری تا اسراف نشود. توجه ایشان بسیار دقیق بود حتی به این موارد.

جدیدترین تحولات سیاسی را در خوشه خبر دنبال کنید

برچسب
 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها