شعر نوستالژی روز/ شعر بینظیر «خیال آمدنت دیشبم به سر میزد» با هم صدایی روحنواز علیرضا قربانی و محسن چاووشی

به گزارش سرویس اشعار پایگاه خبری ساعدنیوز، امیر هوشنگ ابتهاج که به نام ه. ا. سایه نیز شناخته میشود، در تاریخ 6 اسفند 1306 به جهان قدم گذاشت و به عنوان شاعری ایراننشین و پژوهشگری خردمند به یاد میآید. وی نخستین دفتر شعر خود با عنوان «نخستین نغمهها» را در سال 1325 منتشر کرد و بعدها با آثار دیگری چون تصنیف «سپیده» و غزلهایی چون «در کوچهسار شب»، «حصار» و «ارغوان» جایگاه ویژهای در عرصه ادبیات فارسی به دست آورد. همچنین، او از سال 1350 تا 1356 در رادیو مسئولیتی به عهده داشت؛ سرپرست برنامهٔ «گلها» و بنیانگذار برنامهٔ موسیقایی «گلچین هفته» بود.
هوشنگ ابتهاج دوران ابتدایی تحصیل خود را در شهر رشت سپری کرد و برای دبیرستان به تهران رفت؛ در همین سالهای نوجوانی اولین دفتر شعرش را منتشر نمود.
در دوران جوانی، ابتهاج دلباخته دختری ارمنی به نام گالیا شد که ساکن رشت بود؛ این عشق جوانی زمینهساز سرودن مجموعهای از اشعار عاشقانه شد. بعداً که ایران شاهد دوران پرتلاطم از خونریزی، جنگ و بحران بود، او با سرودن شعری به نام «دیرست گالیا…»، به نحوی روابط عاشقانهٔ گذشتهاش را در میانهٔ چالشهای سیاسی درآورد.
در سال 1346، سایه در مراسم جشن هنر شیراز بر فراز آرامگاه حافظ شعرخوانی کرد. خاطرهسازان آن شب، از جمله باستانی پاریزی در سفرنامهٔ معروف خود «از پاریز تا پاریس»، به وصف شور و هیجان حضار پس از شنیدن اشعار او پرداختند و اظهار داشتند که پیش از آن تجربهای شبیه به این میزان هیجان از یک شعر نو نداشتهاند.
ویدیویی که مشاهده کردید در واقع ریمیکس جذابی از آواز علیرضا قربانی و محسن چاووشی بود.
متن شعر خیال آمدنت دیشبم به سر زد
خیال آمدنت دیشبم به سر می زد
نیامدی که ببینی دلم چه پر می زد
به خواب رفتم و نیلوفری بر آب شکفت
خیال روی تو نقشی به چشم تر می زد
شراب لعل تو می دیدم و دلم می خواست
هزار وسوسه ام چنگ در جگر می زد
زهی امید که کامی از آن دهان می جست
زهی خیال که دستی در آن کمر می زد
دریچه ای به تماشای باغ وا می شد
دلم چو مرغ گرفتار بال و پر می زد
تمام شب به خیال تو رفت و ، می دیدم
که پشت پرده ی اشکم سپیده سر می زد!