حکایت قدیمی ماریه قبطیه، زن کیمیاگر و فریب دادن خلیفه بغداد / داستانی از اقبال نامه نظامی گنجوی + ویدئو

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر ساعدنیوز، نظامی از بزرگترین شاعران ایرانی است که زندگی او در قرن ششم گذشته است. با آنکه غالب تذکرهنویسان و محققان تقریباً اتفاقنظر دارند که نظامی در گنجه متولد شده و در آنجا پرورش یافته است، اما هدایت در «مجمع الفصحا» و «ریاض العارفین» او را اهل قم دانسته است. دلیل اینکه نظامی را قمی و تفرشی خواندهاند، دو بیت الحاقی به «اقبالنامه» است که در نسخههای کهن این دو بیت وجود ندارد.
نظامی گنجوی پنج منظومۀ مشهور دارد که شهرت گستردۀ خود را مدیون آنهاست و به خمسه یا پنج گنج مشهورند. نظامی هر یک از این پنج مثنوی را به یکی از اتابکان آذربایجان که بر نواحی ارّان و آذربایجان حکومت میکردند و تابع سلجوقیان آسیای صغیر بودند، تقدیم کرده است.
اقبال نامه یا خردنامه، ششمین نامهٔ نظامی گنجوی (53–614 ق) است. نظامی اقبال نامه را به نام «عزالدین مسعود بن ارسلان» سلجوقی منظوم گردانیده است. اشعار این دفتر با نیایش پروردگار و نعت پیامبر اسلام آغاز می شود و سپس با افسانه هایی چون افسانهٔ ارشمیدس با کنیزک چینی، افسانهٔ ماریهٔ قبطیه، افسانهٔ خراسانی و فریب دادن خلیفه ادامه می یابد. از دیگر داستان ها و حکایات کتاب می توان به ذوالقرنین دانستن اسکندر، داستان او با شبان دانا و احوالش با سقراط یا گفت وگوی حکیم هند با وی و هفت حکیم دیگر اشاره کرد. بخش دیگر اشعار به ذکر گفتارهایی از اشخاص مختلف چون ارسطو، والیس، سقراط، بلیناس، هرمس، اسکندر، افلاطون و دیگران دربارهٔ آفرینش اختصاص دارد. ادعای پیامبری اسکندر و ادامهٔ جهانگردی او تا مناطقی چون هند، ده سرپرستان در عرض جنوب و سرزمین یاجوج و هم چنین وصیت نامهٔ اسکندر از دیگر مطالب کتاب محسوب می شود. در انتها نیز اشعاری در ستایش ملک عزالدین مسعود بن ارسلان آمده است.