راز قتل شمس تبریزی پس از 800 سال رمزگشایی شد؛ نگاهی نو به رابطه مولوی و شمس

به گزارش سرویس جامعه پایگاه خبری ساعدنیوز، در بهار 1400، عبدالعلی دستغیب، پژوهشگر و منتقد ادبی برجسته، با بازنگری عمیق در زندگی و آثار مولوی، پرده از رازهای ناگفته رابطه او با شمس تبریزی برداشت. او در گفتوگویی تأکید کرد که مولویشناسان، از جمله بدیعالزمان فروزانفر و جلالالدین همایی، در تحلیل آثار مولوی راه خطا پیمودهاند. به باور دستغیب، به جای پرسش از «مولوی چه گفته»، باید پرسید «مولوی چگونه گفته است». این دیدگاه، دریچهای نو به سوی فهم پیوند عمیق شمس و مولوی گشود که به قیمت جان شمس تمام شد.
دستغیب با استناد به منابعی چون «مناقب العارفین» افلاکی و «رساله سپهسالار» اظهار داشت که قتل شمس تبریزی در قونیه، به دست اطرافیان حسود مولوی و درباریان سلجوقی، قطعی بود. او نظریههایی که غیبت شمس را به سفر یا ناپدید شدن او ربط میدادند، نادرست خواند و از منظر روانشناختی توضیح داد که مولوی، به دلیل ناباوری به این جنایت، بارها در جستوجوی شمس به شهرهایی چون شام رفت، اما اثری نیافت.
این منتقد، رابطه شمس و مولوی را فراتر از یک دوستی معمولی دانست و گفت که آنها در خلوتهای طولانی خود، در اندیشه ایجاد آیینی نوین مبتنی بر سماع، شعر و موسیقی بودند تا از این طریق به خدا نزدیک شوند. اما این ایدهها با تعصبات اطرافیان مواجه شد و به قتل شمس انجامید. دستغیب افزود که شمس، هرچند دانش آکادمیک اندکی داشت، اما با قدرت نفوذ روانی، تأثیری ماندگار بر مولوی گذاشت که تا پایان عمر او ادامه یافت.
دستغیب همچنین به سبک شعری مولوی پرداخت و گفت که غزلیات او، برخلاف لطافت اشعار حافظ و سعدی، لحنی حماسی داشت و با سازهایی چون دف و نی هماهنگ بود. او با اشاره به تکرار در اشعار مولوی و تنوع موضوعی آنها، پیشنهاد کرد که گزیدهای از بهترین غزلیات او برای مخاطبان امروزی فراهم شود.
در پایان، دستغیب به مراسم تشییع باشکوه مولوی اشاره کرد که در آن، از سلطان علاءالدین کیقباد تا یهودیان و مسیحیان قونیه با سماع و موسیقی حضور یافتند. این رویداد، جایگاه بیهمتای مولوی را در تاریخ نشان داد. بازخوانی دستغیب نه تنها راز قتل شمس را پس از 800 سال روشن کرد، بلکه دعوتی بود برای نگریستن به آثار مولوی از منظری نو، با تمرکز بر سبک و روش او.