صدایی از گذشته؛ مصاحبه تلخ احمد شاملو از روزهای زندگی خود / زندگی ما بیهوده گذشت، سوختیم، بی آنکه روشنی داده باشیم و این یعنی زندگیمان حرام شد... + ویدئو

ساعدنیوز: در این گفتوگوی شنیدنی که از احمد شاملو بهجا مانده، شاعر بزرگ معاصر پرده از رنجها و تلخیهای روزگار خود برمیدارد. بیپرده، صریح و انسانی؛ روایتی از روزهایی که سایهی درد بر زندگیاش سنگینی میکرد.
به گزارش سرویس فرهنگ و هنر ساعدنیوز، احمد شاملو، از شاعران، نویسندگان، روزنامه نگاران، مترجم، فرهنگ نویس، دبیر کانون نویسندگان ایران و پژوهشگر ایرانی قبل از انقلاب سال 1357 بوده است. اشعار زیبای شاملو به همراه دکلمه هایش سالهاست که شنیده می شودد و زبانزد خاص و عام است. احمد شاملو در سال 1325 با نیما یوشیج ملاقات کرد و تحت تأثیر او به شعر نیمایی روی آورد.
درواقع همهی سال های زندگی ما بیهوده گذشت، در یک مشت دست و پا زدنِ دربرابر اون وهنی که به انسان میره!
خب یک عده ای براشون این چیزها مطرح نیست.
و توی هر شرایطی میتونن هم ببالن هم زندگی کنن و هم پیشرفت کنن، البته به فکر خودشون ...!
فکر میکنن که درآمد سرشار داشتن یعنی پیروزی در زندگی، خب برای ما این نبود فقط زندگی، در نتیجه: در مجموع که جمع بندی میکنم میبینم که : زندگی ما حروم شد.
و زندگی ما مصرف شد بدون هیچ دست آوردی...
تمام این سالها، در حقیقت چیزی نبود جز تقلا در باتلاقی که نامش را زندگی گذاشتیم؛ دست و پا زدن در برابر وهنی عمیق که بر شأن انسان مینشیند.
برای بعضیها اما، دنیا هنوز هم ساده و قابل فتح است؛ آنها در هر شرایطی میبالند، پیش میروند، لبخند میزنند...
برای خودشان پیروزی را در حسابهای بانکی پر و صندلیهای بلند خلاصه کردهاند.
اما برای ما، زندگی فقط زنده بودن نبود...
زندگی باید معنا میداشت، باید دستاوردی ورای مصرف شدن داشت.
و حالا که به پشت سر نگاه میکنم، میبینم تنها چیزی که نصیبمان شد، سوختن بود.
سوختیم، بی آنکه روشنی داده باشیم.
و این یعنی: زندگیمان حرام شد.