داستان ضرب المثل نه خانی آمده نه خانی رفته؛ حکایت خندهدار و شنیدنی از زن داری مردهای قدیم + ویدئو

به گزارش سرویس سرگرمی ساعدنیوز، در زمان های قدیم یکی یه خربزه می خره ببره خونه توی راه وسوسه میشه که خوبه خربزه رو ببرم به رسم بزرگون گوشتشو بخورم و باقی شو کنار بگزارم تا اگر کسی از اینجا رد شد فکر کنه که خانی از اینجا گزشته و گوشت خربزه رو خورده و گوشتش رو انداخته اینجا.
به این نیت گوشت خربزه رو خورد خواست پوستش رو دور بندازه که با خودش گفت: بهتره پوستش رو هم گاز بزنم تا مردم فکر کنن نوکری هم بوده است.
سپس پوست خربزه رو گاز زد و خواست پوست نازک شده رو دور بندازه که به این فکر افتاد که پوست خربزه رو هم بخوره تا مردم بگن نه خانی اومده و نه خانی رفته .
و چنان شد که از آن پس اصطلاح نه خانی آمده نه خانی رفته به عنوان ضرب المثل در بین مردم جا افتاد و از آن زمان به بعد هر کسی کاری انجام میداد که درست از آب در نمی آمد می گفت نه خانی آمده نه خانی رفته ...