مروری بر شعر استاد شهریار در آخرین دیدار با یار سنگدل در بستر مرگ / نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم!

مروری بر شعر استاد شهریار در آخرین دیدار با یار سنگدل در بستر مرگ / نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم!
  ساعدنیوز: شعر زیبای استاد شهریار برای ثریا را در ادامه بخوانید.

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز به نقل از دلگرم، سید محمدحسین بهجت تبریزی (11 دی 1285 – 27 شهریور 1367) متخلص به شهریار، شاعر ایرانی بود. او اهل تبریز بود و به زبان‌های فارسی و ترکی آذربایجانی شعر سروده‌است.

سالها بعد وقتی استاد در بستر بیماری افتاده بود دوستان و اطرافیانش از خانم ثریا که او هم حالا یک بانوی سال خورده شده بود خواهش میکنند که به عیادت شهریار بیاد! وقتی ثریا نزد استاد میره استاد یکی از معروف ترین و آخرین غزل خودش رو میگه...

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟

بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا؟

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم

دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟

بسوزد پدر عشق...

برای مشاهده دیگر مطالب مرتبط با فرهنگ و هنر روی لینک کلیک کنید

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها

از بین اخبار