به گزارش خبرنگار رکنا، پلیس آگاهی تهران با شناسایی و دستگیری اعضای یک باند تبهکار 2 نفره، پرده از فعالیت‌های مجرمانه‌ای برداشت که در آن سارقان با جلب اعتماد افراد ، اقدام به سرقت و تهدید شهروندان، به‌ویژه سالمندان و مهاجرین افغان می‌کردند.

اعضای این باند، که از تجهیزات جعلی مانند بیسیم و شوکر استفاده می‌کردند، به انجام ده‌ها فقره سرقت و سوءاستفاده از افراد اعتراف کرده‌اند.

در ادامه گفتگو به این دو متهم را با هم می خوانیم:

چطور این سرقت ها رو انجام می‌دادید؟
اوایل فقط برای سرگرمی و مصرف مواد این کارا رو شروع کردیم. مثلاً کارت افراد بی‌سواد یا پیرزن و پیرمردها رو جابجا می‌کردیم تا اینکه به ذهنمون رسید سراغ افغانی‌ها بریم! چون اکثراً کارت اقامت نداشتن و کمتر شکایت می‌کردن.

اگر در برابر شما مقاومت می کردند به آنها حمله می‌کردید؟
نه ما بیشتر سوژه هامون پیرمرد، پیرزن بودند. تو این مدت شاید ۲۰-۳۰ نفر رو اینطوری هدف گرفتیم. اما من به هیچکس حمله نکردم

وسایل پلیسی هم داشتید؟
آره، شوکر، گاز اشک‌آور و بیسیم داشتیم. بعضی جاها خودمون رو مأمور جا می‌زدیم تا کردم به ما اعتماد کنند و عابربانکشون رو به ما بدن

هیچ وقت از اسلحه استفاده نکردید؟
نه، ولی بعضی وقتا تیراندازی می‌کردیم یا چاقو به دست می‌گرفتیم تا طرف مقابل رو بترسونیم.

چه مقدار پول به دست آوردید؟
حدود ۱۰۰ میلیون تومان. اما بیشترش خرج اعتیادمون شد.

گوشی‌ها و وسایل سرقتی رو کجا می‌فروختید؟
یه مکانی در تهران هست به اسم شیطون‌بازار،که معتادا اونجا جمع می‌شدن. گوشی‌های ۲۰ میلیونی رو ۱۰-۱۲ میلیون می‌فروختیم.

سابقه داری وولی باز هم دست به سرقت زدی چرا؟
خب اعتیاد داشتم و اون پول‌ها هم زود تموم می‌شد. برای همین دوباره شروع می‌کردم.

الان که توسط پلیس بازداشت شدی چه احساسی داری؟
فقط می‌خوام بگم اشتباه کردم، ولی اون موقع چیزی نمی‌فهمیدم.

گفتگو با متهم بعدی که در یکی از سرقت هایش پسر جوانی را با چاقو مجروح کرده بود

گوشی‌ها رو چطور تهیه می‌کردید؟
از کارت‌های سرقتی خرید می‌کردیم. گوشی‌ها رو می‌بردیم یه جایی بود به نام شیطون بازار، اونجا زیر قیمت می‌فروختیم. مثلاً یه گوشی ۲۰ میلیونی رو ۱۰ یا ۱۲ میلیون می‌فروختیم.

این گوشی‌ها رو از کجا می‌آوردید؟
بعضیاشون سرقتی بودن. مثلاً یه بار یه مرد مسن گوشی‌شو جا گذاشته بود، ما هم برداشتیم. گوشی سرقت شده دیگه.

کسی از شاکی‌ها با شما درگیر شده بود؟
بله، یه نفر مقابله کرد. من در حال فرار بودم که منو گرفت. منم از ترسم با چاقو چند جا زدمش. دستش، شکمش، ساعدش، اگر اشتباه نکنم کتفش هم زخمی شد.

یعنی هر کسی با شما مقابله می‌کرد، می‌زدینش؟
نه، به قصد کشت. اونجا من داشتم فرار می‌کردم، منو گرفتن دیگه. منم ترسیدم، برای اینکه گیر نیفتم، زدمش.

تجهیزات پلیسی همراهتون بود؟
آره، شوکر، بیسیم و چاقو!

این وسایل رو از کجا آورده بودید و چه استفاده‌ای می‌کردید؟
خب، اینا رو قبلاً از جاهای مختلف پیدا کرده بودیم. مثلاً شوکر توی یه آژانس جا مونده بود. ازشون برای ترسوندن استفاده می‌کردیم.

احساس شما در حال حاضر که بازداشت شده اید چیست؟
اشتباه کردم. ولی اون موقع چیزی نمی‌فهمیدم. همه‌اش به خاطر مصرف مواد بود.