به گزارش رکنا، دی‌ماه سال 97 دو راننده به خاطر سوار کردن مسافر با هم درگیر شدند و یکی از آنها به نام حامد که ورزشکار بود، با مشت به سر همکارش کوبید که وی به زمین افتاد و جان باخت.

وی ساعتی بعد خودش را به پلیس معرفی کرد و راهی زندان شد. با تکمیل تحقیقات، پرونده برای صدور حکم به دادگاه ارجاع و در دادگاه به درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد. با تأیید این حکم در دیوان عالی کشور، مرد جوان یک بار پای چوبه دار رفت اما توانست از اولیای دم مهلت بگیرد و به سلولش بازگشت. مدتی بعد وقتی برای بار دوم، حامد برای اجرای حکم رفت، اولیای دم این بار به خاطر کارهای نیکوکارانه و حسن خلق وی در زندان و همچنین اطلاع از این موضوع که وی زمینش را فروخته و خرج کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست کرده و برای تحصیل و هزینه پوشاک آنها کمک کرده است، ناگهان تصمیم‌شان عوض شد و در حالی که قرار بود قاتل فرزندشان را قصاص کنند، از حق خود گذشت کرده و حامد از مرگ نجات یافت. با رهایی از قصاص، حامد بار دیگر در جایگاه ویژه متهمان در دادگاه کیفری استان قرار گرفت و این بار از جنبه عمومی جرم محاکمه شد. قضات دادگاه این بار رأی بر 5 سال حبس صادر کردند و با پایان این مدت حامد از زندان آزاد شد.

سرنوشت عجیب

حامد که در زندان برای رهایی‌اش نذر کرده بود، وقتی از زندان آزاد شد باید نذرش را که پخش و توزیع غذای گرم بین افراد نیازمند در محله‌های محروم برای یک ماه بود آغاز می‌کرد. اما یازدهمین شبی که حامد به خیابان‌های پایین شهر رفت تا بین نیازمندان غذا توزیع کند، مرد جوانی به نام سیروس که از اراذل منطقه بود راه او را سد کرد.

سیروس مدعی بود که کسی حق ندارد بدون اجازه او وارد محله شود و نظم و آرامش محله را بهم بریزد. همین مسأله بهانه‌ای شد تا حامد با مرد اوباش درگیر شود و با ضربه چاقوی او به قتل برسد.

با قتل حامد، بلافاصله تیم جنایی متهم را دستگیر کرد و پس از اعتراف به قتل روانه زندان شد.

اما این پرونده عجیب با زندان رفتن متهم سرنوشت هولناکی پیدا کرد چرا که چند روز قبل سیروس که در بند زندان پای سفره غذا با هم‌بندی‌هایش نشسته بود، شروع به کری‌خوانی کرد و در این میان کیوان، یکی از زندانیان که به خاطر به اجرا گذاشتن مهریه توسط همسرش به زندان افتاده بود، با سیروس درگیری لفظی پیدا کرد و ناگهان کاردی که دستش بود را به سمت سیروس پرتاب کرد اما مقابل چشمان زندانیان دیگر مرگ او را رقم زد. بدین ترتیب مرد زندانی در یک کری‌خوانی ساده که بیشتر به شوخی شبیه بود، به قتل رسید. حالا مرد جوانی که به خاطر مهریه همسرش در زندان بود با اتهام قتل روبه‌رو شده است.