به گزارش رکنا، آرمین، متهم ردیف اول یکی از جنجالی‌ترین سرقت‌های دهه اخی ماجرای سرقت از صندوق امانات بانک ملی شعبه دانشگاه حالا از دل زندان، پرده از واقعیت‌هایی برداشته که نه‌تنها حیرت‌انگیز، بلکه هشدارآمیز است.

او که در انتظار حکم نهایی دادگاه است، با صدایی آرام اما لحنی قاطع می‌گوید: از قوه قضاییه درخواست می‌کنم مرا اعدام نکنند. نه برای نجات جانم، بلکه برای فرصتی دوباره. می‌خواهم از دانشی که دارم استفاده کنم تا امنیت بسازم، نه ناامنی.

اما آنچه حرف‌های آرمین را از یک دفاع ساده فراتر می‌برد، ایده عجیب و جسورانه‌ای‌ست که در دل زندان به آن رسیده: طراحی گاوصندوقی که، به گفته خودش، نه با دیلم باز می‌شود، نه با هوا‌بُرش، نه با رمز، نه با مهارت. حتی خودش هم نمی‌تواند آن را باز کند!

او می‌گوید: به‌صورت ناخودآگاه همیشه به مکان‌هایی که رویشان قفل و ایمنی نصب شده، حساس بودم. وقتی می‌شنیدم یک گاوصندوق ضدسرقته، ذهنم شروع به کار می‌کرد. می‌رفتم تحقیق، بررسی، و خیلی وقت‌ها می‌دیدم این گاوصندوق‌ها آن‌قدر که تبلیغ می‌کنند ایمن نیستند، یا اصلاً ایمن نیستند!

تحلیل آرمین از ساختار امنیتی گاوصندوق‌ها، نگران‌کننده است: تقریباً همه گاوصندوق‌ها یک نقطه‌ضعف مشترک دارند. هر کدام از آن‌ها روش باز شدن مخصوص به خودش را دارد. حتی قفل‌ها هم پیش از اینکه ساخته شوند، کلیدشان طراحی شده. یعنی قفل از اول شکست‌خورده‌ست!

آرمین در زندان، با وسایل ابتدایی و با ذهنی وسواس‌گونه، بیش از هزار طرح گاوصندوق کشیده است. او می‌گوید: در این سه سال، به طرحی رسیدم که اگر ساخته شود، هیچ‌کس نمی‌تواند آن را باز کند. فقط یک نقطه ضعف عمدی گذاشتم، برای شرایط اضطراری. غیر از آن، راه نفوذی ندارد.

اما ماجرا فقط به طراحی یک گاوصندوق ختم نمی‌شود. او خود را یک کارشناس امنیت معرفی می‌کند و معتقد است ضعف‌های بزرگی در سیستم‌های حفاظتی کشور وجود دارد ضعف‌هایی که او دیده، اما حاضر نیست علناً بیان‌شان کند:

چون ممکن است افراد دیگری از دانسته‌های من سوءاستفاده کنند. اما اگر به من فرصت دهند، حاضرم تمام این نکات را با مسئولان قضایی در میان بگذارم و حتی برای رفع‌شان راه‌حل بدهم.

صندوق امانات بانک ملی

آرمین پیش از زندان، سال‌ها کنار پدرش در آهنگری کار کرده و به گفته خودش، با متریال‌ها و سازه‌های فلزی به‌خوبی آشناست: من در همان آهنگری مقاومت سازه‌ها را یاد گرفتم. اسکلت‌هایی ساختم که در بازار نمونه نداشتند. حتی در طراحی درهای ورودی برخی ویلاها، اول به امنیت فکر می‌کردم، بعد زیبایی. هم فلز را می‌شناسم، هم ضعف‌های امنیتی را.

در پایان، او دوباره به درخواستش از دستگاه قضا برمی‌گردد: من خطا کردم، اما فرصت می‌خواهم. نه برای فرار، نه برای تکرار، بلکه برای جبران. می‌خواهم کاری کنم تا دیگر هیچ دزدی نتواند وارد جایی شود. اگر به من اجازه بدهند، گاوصندوقی می‌سازم که هیچ شرکت ایرانی تا امروز حتی تصورش را هم نکرده.

در پرونده جنجالی سرقت از صندوق امانات بانک ملی، نام آرمین به‌عنوان متهم ردیف اول بیش از هر شخص دیگری بر سر زبان‌ها افتاد؛ اما حالا در دل زندان و به دور از هیاهوی رسانه‌ای، او مسیر متفاوتی را در پیش گرفته است. مسیری که از سرقت فاصله گرفته و به طراحی پیچیده‌ترین و ایمن‌ترین گاوصندوقی که تا به حال ادعا شده، ختم شده است. او در این گفت‌وگو از انگیزه‌ها، تجربه‌ها و جزییات طرحی می‌گوید که شاید آینده‌ای متفاوت برایش رقم بزند.

آغاز وسواس امنیتی از کودکی

آرمین با لحنی آرام اما بااطمینان صحبتش را آغاز می‌کند: از همون بچگی، هر چیزی که قفل یا حفاظت داشت، توجه منو جلب می‌کرد. وقتی می‌شنیدم فلان جا ضدسرقته یا یه گاوصندوق خاص ایمنه، ناخودآگاه ذهنم درگیر می‌شد که چطوری ساخته شده، چطور می‌شه بازش کرد، یا اصلاً آیا واقعاً این‌قدر که می‌گن ایمن هست یا نه؟

این نگاه کنجکاوانه، در مسیر زندگی‌اش هم اثر گذاشت. آرمین سال‌ها کنار پدرش در کارگاه آهنگری فعالیت داشته، از ساخت در و پنجره‌های معمولی تا سازه‌های خاصی که خودش طراحی می‌کرد. خودش می‌گوید: وقتی یه در فلزی می‌ساختم برای یه ویلا یا ساختمون، فقط دنبال زیبایی نبودم. ایمنی اون در برام مهم‌تر بود. تو همون دوران با انواع متریال‌ها، آلیاژها و حتی شمش‌ها آشنا شدم. خیلی از چیزایی که تو بازار نیست یا کمتر کسی سراغش رفته، من باهاش کار کردم.

هزار طرح در زندان، یک ایده بی‌نقص

بعد از بازداشت و در دوران حبس، آرمین سراغ همان علاقه قدیمی‌اش رفت، اما این بار با دیدی فنی‌تر و هدف‌مندتر. همه می‌گفتن زندان جای تلف شدن وقته، ولی برای من فرصتی شد که برم سراغ چیزی که همیشه ذهنم رو مشغول کرده بود. تو این سه سال شاید نزدیک به هزار طرح گاوصندوق کشیدم. هر بار یه ضعف از مدل قبلی پیدا می‌کردم و حذفش می‌کردم تا رسیدم به مدلی که الان مطمئنم هیچ‌کس نمی‌تونه بازش کنه.

او می‌گوید در طراحی نهایی‌اش همه چیز متفاوت است؛ از شکل ظاهری گرفته تا ساختار داخلی و حتی جنس فلزها: از متریال‌هایی استفاده کردم که تو گاوصندوق‌های رایج اصلاً کاربرد ندارن. یه ساختار داخلی طراحی کردم که حتی اگر کسی نقشه‌ش رو هم داشته باشه، بدون اون یه نقطه‌ضعف کوچیکی که خودم گذاشتم، نمی‌تونه بازش کنه. این یه نقص عمدیه، فقط برای مواقع اضطراری. اگه اونم نبود، واقعاً غیرقابل نفوذ می‌شد.

آزمون بزرگ: دعوت به چالش با شرکت‌های امنیتی

آرمین ادعا می‌کند آماده است طرح خود را در اختیار کارشناسان امنیتی قرار دهد تا آن را مورد آزمایش قرار دهند: حاضرم این گاوصندوق رو بسازم و به شرکت‌های معتبر امنیتی بدم تا ببینن واقعاً می‌تونن بازش کنن یا نه. حتی حاضرم در حضور رسانه‌ها این کار انجام بشه. با کمترین امکانات، داخل زندان طراحی‌ش کردم. حالا فکر کن اگر ابزار و امکانات واقعی در اختیارم باشه، چی می‌تونم بسازم.

انتقاد به سیستم‌های امنیتی رایج

اما آرمین فقط به طراحی گاوصندوق بسنده نمی‌کند. او نگاهی جدی و تحلیلی به ضعف‌های امنیتی سازمان‌ها، بانک‌ها و مراکز حساس دارد: بارها گفتم سیستم‌های امنیتی ما پر از باگه. مثلاً در بانک‌ها، سنسورها، دزدگیرها و اتاق مانیتورینگ همه از هم جدا هستن. در حالی که این‌ها باید در یک ساختار متمرکز و هماهنگ باشن. وقتی سیستم امنیتی پخش باشه، نفوذ آسون‌تر می‌شه.

او در همان روزهای بازجویی به بازپرس پیشنهاد داده بود که اجازه دهند تحت نظارت دستگاه قضایی، روی ارتقای امنیت کار کند: من نگفتم منجی‌ام، ولی گفتم اگر اجازه بدید، می‌تونم ایرادهای سیستم‌های فعلی رو نشون بدم و اصلاح کنم. حتی به یکی از نماینده‌های دستگاه قضا که اومده بود بازداشتگاه، این پیشنهاد رو دادم، ولی متأسفانه جدی گرفته نشد.

تحصیلات آکادمیک نه، اما تجربه عمیق بله

آرمین تحصیلات آکادمیک در حوزه امنیت یا آی‌تی ندارد، اما به گفته خودش تجربه‌ای دارد که از بسیاری از کارشناسان نصب و فروش تجهیزات امنیتی فراتر است: کار من با نصاب‌ها فرق داره. اون‌ها بیشتر آموزش دیدن که یه دستگاه یا قفل رو نصب کنن. ولی من از زاویه مهاجم نگاه می‌کنم. من می‌دونم چطور می‌شه سیستم‌ها رو دور زد. با همین زاویه‌ دید طراحی‌هام رو انجام دادم. دقیقاً همون جاهایی که بقیه بی‌توجه رد می‌شن، من اون‌ها رو نقطه‌ضعف می‌بینم.

فرصتی برای بازسازی، نه فقط آزادی

وقتی از او درباره درخواستش از قوه قضاییه می‌پرسیم، تأکید می‌کند که دنبال پاک کردن گذشته نیست، بلکه به دنبال ساخت آینده‌ای تازه است:

من اشتباه کردم و تاوانش رو دارم پس می‌دم. ولی این‌طور نیست که تو زندان بی‌هدف نشسته باشم. چندین مدرک آموزشی گرفتم، تو کلاس‌ها شرکت کردم، وقتم رو وقف ساختن کردم. حالا از دستگاه قضایی می‌خوام اجازه بدن این توانایی رو به کار بگیرم، حتی اگه هنوز بخوام داخل زندان باشم.