به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در سال‌های اخیر، با گسترش فناوری‌های ارتباطی و در دسترس قرار گرفتن گوشی‌های هوشمند، شهروندان به بازیگران فعال صحنه اطلاع‌رسانی بدل شده‌اند. هر اتفاقی که در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهرها رخ می‌دهد، حالا می‌تواند در عرض چند دقیقه به یکی از داغ‌ترین موضوعات شبکه‌های اجتماعی تبدیل شود یا برای رسانه ها ارسال شود. از سرقت و کیف‌قاپی گرفته تا نزاع‌های خیابانی یا حتی جرایم خشن‌تر، همگی به لطف دوربین‌های موبایل و رسانه‌های شهروندی به شکلی بی‌سابقه در معرض دید عموم قرار می‌گیرند.

اما این تحولی که در ظاهر به تقویت شفافیت و آگاهی عمومی منجر شده، از سوی برخی مقامات انتظامی و قضایی با تردید نگریسته می‌شود. بعضی از این نهادها از رسانه‌ها می‌خواهند که از انتشار تصاویر واقعی حوادث و جرائم، حتی در صورت دریافت از منابع معتبر مردمی، خودداری کنند. اما آیا چنین مطالبه‌ای از منظر حقوقی و اجتماعی قابل توجیه است؟ آیا این نوع محدودسازی، حرکت رسانه‌ها را در مسیر ایفای نقش نظارتی و روشنگرانه‌شان متوقف نمی‌کند؟

برای بررسی این مسئله، گفت‌وگویی دکتر امیر دبیری مهر، پژوهشگر مسائل اجتماعی و رسانه‌ای، انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید:

"بدون مشارکت شهروندان، امنیت اجتماعی معنا ندارد"

دکتر دبیری مهر در پاسخ به این پرسش که آیا توصیه یا دستور مقامات انتظامی برای خودداری از انتشار تصاویر واقعی رویدادهای مجرمانه توسط رسانه‌ها قانونی است یا خیر، تصریح می‌کند: «اول باید ببینیم اصلاً منشأ این مطالبه از کجاست. به‌طور مشخص هیچ قانونی در کشور وجود ندارد که شهروندان یا رسانه‌ها را از انتشار چنین محتوایی در فضای رسانه یا فضای مجازی منع کرده باشد. در بهترین حالت، این حرف ممکن است ناشی از برداشت شخصی یک مقام انتظامی یا قضایی باشد که از منظر قانونی، فاقد اعتبار است.»

او در ادامه تأکید می‌کند: «در شهرهای بزرگ مانند تهران که با آسیب‌های اجتماعی متنوع و پیچیده‌ای مواجه هستند، بدون مشارکت مستقیم و فعال شهروندان، امکان برقراری نظم و امنیت وجود ندارد. این موضوع یک ادعا نیست؛ صدها مقاله پژوهشی و کتاب دانشگاهی در این زمینه نوشته شده است. فناوری‌های نوین، به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی، بستر مهمی برای این مشارکت فراهم کرده‌اند. شهروندان به‌واسطه ابزارهایی که در اختیار دارند، امروز می‌توانند ناظر، رصدگر و حتی در برخی مواقع افشاگر واقعیت‌های اجتماعی باشند.»

شهروند خبرنگار؛ یار پنهان یا مزاحم امنیت؟

دبیری مهر معتقد است، برخلاف آنچه برخی نهادها تصور می‌کنند، رسانه‌ها و شهروندخبرنگاران نه تنها مخل امنیت نیستند، بلکه در بسیاری از موارد، بخشی از بار مسئولیت نهادهای رسمی را نیز به دوش می‌کشند. او می‌افزاید: «پلیس و دستگاه قضایی بابت انجام وظیفه حقوق می‌گیرند. اما شهروند خبرنگار، با صرف وقت و هزینه شخصی، تنها از روی احساس مسئولیت اجتماعی وارد میدان می‌شود. او امنیت اجتماعی را به‌عنوان یک دغدغه عمومی پیگیری می‌کند، حتی اگر این پیگیری آسایش فردی‌اش را مختل کند.»

وی اضافه می‌کند: «بارها به مقامات انتظامی توصیه کرده‌ام که به‌جای محدودسازی، باید از چنین کنشگران اجتماعی تشکر و حمایت کنند. فرض کنید یک شهروند، صحنه تخلف رانندگی یا خشونتی در خیابان را فیلم‌برداری و منتشر می‌کند. پلیس نه تنها باید با متخلف برخورد کند، بلکه باید از این فرد یا رسانه منتشرکننده نیز قدردانی کند. این‌ها کمک کرده‌اند تا کاستی‌های نظام نظارت بر نظم عمومی بهتر نمایان شود.»

خط قرمزها کجاست؟ سوءاستفاده، جعل و بزرگ‌نمایی

البته، دبیری مهر نیز به محدودیت‌ها و ملاحظات اخلاقی و رسانه‌ای در این مسیر واقف است. او دو خط قرمز مهم را یادآور می‌شود: «اول آنکه اگر کسی از تصاویر و گزارش‌های منتشرشده، علیه حقوق شهروندی دیگران سوء‌استفاده کند، طبیعتاً با موضوعی مجرمانه مواجه‌ایم که باید با آن برخورد شود. هرچند موارد این‌چنینی در عمل بسیار نادر است.»

خط قرمز دوم از نظر او، دروغ‌پردازی و جعل محتواست: «گاهی در شبکه‌های اجتماعی تصاویری منتشر می‌شود که مربوط به ایران نیست اما با اهداف خاصی به عنوان تصویری از یک رویداد داخلی بازنشر می‌شود. حتی گاهی پلاک خودروها یا سبک پوشش افراد نشان می‌دهد که تصویر اساساً خارجی است. این موارد نه تنها به گمراهی افکار عمومی می‌انجامد، بلکه بی‌اعتمادی عمومی به رسانه‌ها را نیز افزایش می‌دهد.»

مهندسی رسانه‌ای؛ راهی برای کاهش احساس ناامنی بدون سانسور واقعیت

اما آیا انتشار پی‌درپی تصاویر جرایم و بزهکاری‌ها، سیاه‌نمایی است؟ دکتر دبیری مهر در پاسخ به این دغدغه‌ مهم می‌گوید: «وقتی این تصاویر در سطح گسترده منتشر می‌شود، حتی بدون قصد قبلی، تصویر تیره‌ای از جامعه به نمایش گذاشته می‌شود. دلیل آن هم این است که این وقایع، واجد ارزش‌های خبری بالایی هستند؛ ارزش‌هایی چون درگیری، خشونت، قرابت جغرافیایی، و عنصر شگفتی که به‌طور طبیعی باعث جلب توجه مخاطب می‌شود.»

با این حال، او تأکید می‌کند که راهکار مقابله با این پدیده، ممنوعیت انتشار نیست: «ما باید به‌جای برخورد انفعالی، به سمت مهندسی رسانه‌ای حرکت کنیم؛ طراحی و برنامه‌ریزی دقیق برای برجسته‌سازی آگاهانه و هدفمند آسیب‌های اجتماعی، به نحوی که ضمن افزایش هوشیاری عمومی، گرفتار افراط در بازنمایی نشویم.»

نمونه‌هایی از تأثیر مثبت رسانه‌های شهروندی

دبیری مهر در پایان، به نمونه‌هایی اشاره می‌کند که در آن‌ها انتشار تصاویر از سوی شهروندان به بازداشت مجرمان انجامیده است: «چند ماه پیش موارد متعددی از کیف‌قاپی و خفت‌گیری از زنان در مناطق مختلف تهران و شهرهای دیگر منتشر شد. اگر آن فیلم‌ها در رسانه ها و شبکه‌های اجتماعی دست به دست نمی‌شد، پلیس شاید با تأخیر به شناسایی متهمان می رسید. »

او در عین حال هشدار می‌دهد: «نباید کار به‌جایی برسد که به واسطه این تصاویر، هر زنی که از خانه بیرون می‌رود تصور کند احتمالاً قربانی سرقت یا خشونت خواهد شد. باید مرزی میان اطلاع‌رسانی و القای ترس عمومی قائل شد. ما برای ساختن امنیت اجتماعی راهی جز همکاری و مشارکت مسئولانه مردم نداریم، اما این مشارکت باید با درایت، طراحی رسانه‌ای و پرهیز از افراط همراه باشد.»