زندگی از دل تلخ‌ترین وداع‌

زندگی از دل تلخ‌ترین وداع‌

 شاخص اهدای عضو در ایران طی ۲ دهه اخیر ۷۰ برابر شده، اما همچنان هر دو ساعت یک نفر جانش را به دلیل نرسیدن عضو پیوندی از دست می‌دهد.

همشهری آنلاین – هر دو ساعت، یک چشم‌انتظار پیوند، برای همیشه چشم از دنیا می‌بندد. این، داستان غم‌انگیز کسانی‌ است که می‌توانستند زنده بمانند، اگر فقط یک خانواده در اوج سوگ، تصمیمی به بزرگی زندگی می‌گرفت. شاید خیلی‌ها هنوز نمی‌دانند که مرگ مغزی یعنی پایان قطعی زندگی‌ و شاید این همان نقطه چالش تصمیم‌گیری خانواده‌ها برای اهدای اعضای قابل پیوند عزیزانشان است که می‌تواند همزمان جان ۸ بیمار نیازمند پیوند را نجات دهد.

این در حالی است که امروز شاخص اهدای عضو نسبت به دو دهه قبل ۷۰ برابر رشده کرده اما مشکل اینجاست که از یک جمعیت تقریبا ۵۰ تا ۶۰ میلیون نفری رده سنی جوان تا میانسال تنها ۸ میلیون نفر کارت اهدای عضو دارند و این عدد کمی است. شاید همین مساله هم باعث شده که دو سوم مرگ‌های مغزی در کشور منجر به رضایت برای اهدا نشود و ارگان‌های ارزشمند قابل پیوند به زیر خاک منتقل شوند.

اهمیت فرهنگسازی در این حوزه حالا بیش از گذشته احساس می‌شود و به همین بهانه در ۳۱ اردیبهشت؛ روز ملی اهدای عضو، در استودیو تلویزیون اینترنتی همشهری میزبان دکتر ساناز دهقانی، رئیس سابق اداره پیوند وزارت بهداشت و مسئول واحد فراهم‌آوری اعضاء مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) و بیمارستان سینا بودیم. او نکات و آمارهای جالبی را در این حوزه مطرح کرد که در ادامه می‌خوانید.

چرا ۳۱ اردیبهشت روز اهدای عضو است؟

زندگی از دل تلخ‌ترین وداع‌

۳۱ اردیبهشت سال ۱۳۵۸، دکتر فاضل خدمت امام (ره) می‌رسند و حضرت امام فتوای تاریخی اهدای عضو را امضا می‌کنند. با همین امضا سرنوشت اهدا و پیوند اعضا در کشور تغییر پیدا کرد. البته ۱۳ سال طول می‌کشد تا اهدای عضو و پیوند اعضا در قانون نیز در نظر و آئین‌نامه اجرایی هیات دولت در این باره به دانشگاه‌های علوم پزشکی ابلاغ شود. طبق این آئین‌نامه می‌توان از موارد منجر به مرگ مغزی ارگان برداشت کرد.

هر دو ساعت یک مرگ

هر دو ساعت یکبار، یک فرد نیازمند به پیوند عضو را جانش و این فقط درباره ارگان‌های حیاتی مثل قلب نیست. بلکه درباره فرد نیازمند کلیه که هم دچار عوارض دیالیز مزمن شده باشد، آسیب روی قلب خواهد داشت و ممکن است به دلیل نارسایی قلبی جانش را از دست بدهد. اما اگر پیوند به موقع انجام شود، این نارسایی هم قابل درمان است. البته این آمار مختص کشور ما نیست و بین‌المللی و مربوط به عرضه و تقاضاست. تعداد افرادی که در فهرست انتظار برای پیوند عضور هستند خیلی بیشتر افرادی است که دچار مرگ مغزی هستند. در کشور ما از سال ۱۳۸۲ آئین‌نامه اجرایی هیات دولت به دانشگاه‌های علوم پزشکی ابلاغ و اجرای آن شروع شد. در حال حاضر شاخص اهدای عضو در ایران (در هر یک میلیون نفر) ز ۱.۲ دهم سال ۸۲ یک رشد ۷۰ برابری را تجربه کرده است.

کشور اول در خاورمیانه

از نظر اهدای عضو در خاورمیانه کشور اول هستیم. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که آیا رشد ما در زمینه اهدای عضو کافی است؟ خیر، چرا که ما بیماران زیادی داریم که در لیست انتظار هستند و نیازمند دریافت ارگان (عضو) هستند. شناسایی به موقع فرد دچار مرگ مغزی و نگهداری از او اهمیت دارد.

مرگ مغزی قطعی است

خانواده‌ها باید از این مساله اطلاع داشته باشند که مرگ فرد دچار مرگ مغزی قطعی است و امکان بازگشت وجود ندارد. مرگ مغزی از نظر بالینی توسط گروه‌های پزشکی مورد تایید وزارت بهداشت بررسی می‌شود که شامل متخصصان داخلی اعضا، جراحی اعضا، بیهوشی و همچنین یک پزشک از پزشکی قانونی است که بر انجام صحیح فرایند مرگ مغزی نظارت دارد. اگر در جامعه افراد به آن سطح از آگاهی برسند که مرگ مغزی برابر با مرگ قطعی است بی‌شک تصمیم‌گیری در این زمینه برای خانواده راحت‌تر خواهد بود. به طور کلی در اهدای عضو سه ضلع وجود دارد، ۵۰درصد فرهنگسازی، ۲۰ درصد علم و ۳۰ درصد وجود یک ساختار برای پیشرفت در زمینه اهدا و پیوند اعضا.

وصیت با کارت رضایت

دریافت کارت اهدای عضو به منزله وصیت فرد دریافت‌کننده کارت به اطرافیانش است. در اصل نظرش درباره اهدای عضو پس از مرگش را به اطلاع اعضای خانواده‌اش می‌رساند. البته لزومی ندارد شما کارت بگیرید و حتی می‌توان این مساله را به شکل شفاهی هم به دیگران انتقال داد. توصیه ما این است که هرگاه کارت اهدای عضو را دریافت کردید خانواده خود را در جریان بگذارید. من پس از ۱۰ سال فعالیت در دانشگاه علوم پزشکی تهران تاکنون به خانواده‌ای برنخوردم که دارای بیمار مرگ مغزی شده باشد و پیوند اعضای او مخالفت کند. برخی اعضای خانواده می‌گویند ما مخالف اهدای اعضا هستیم اما چون عزیزشان موافق بوده و رضایت داده آنها هم مخالفت نمی‌کنند. به همین دلیل اهمیت دارد که افراد در زمان حیات خود نظرشان را درباره اهدای اعضا اعلام کنند.

مگر می‌شود قلب را فروخت؟

برخی مطالب منتشر شده درباره فروش قلب را چطور می‌توان باور کرد؟ اگر فردی قلبش را بفروشد چطور زندگی می‌کند. در هیچ جای دنیا از فرد زنده ارگان‌های حیاتی را برنمی‌دارند. یعنی قلب و ریه‌ها اهدای زنده ندارد، درباره کبد اما استثناءهایی وجود دارد. به عنوان مثال اطفالی که کبدشان نارسایی دارد، والدین بخشی از کبد خود را اهدا می‌کنند.

زندگی از دل تلخ‌ترین وداع‌

بزرگترین باور غلط درباره اهدای عضو

اکثر کسانی که دچار مرگ مغزی می‌شوند، جوان هستند و خانواده رفتن آنها را باور ندارد. باورپذیری این که عزیزشان دیگر برنمی‌گردد سخت و همین مساله باعث می‌شود که نرخ رضایت‌پذیری کاهش پیدا کند. [آشنایی با ۱۰ باور غلط درباره پیوند اعضا]

۸ ارگان‌ها پیوند می‌شوند

در ایران تمام پیوندها انجام می‌شود. از هر فرد مرگ مغزی ۸ ارگان شامل ۲ ریه، قلب، پانکراس، روده، دو کلیه و کبد برداشت می‌شود. فرآینده اهدای عضو از مرگ مغزی بسیار مهم و همه افراد به آن متعهد هستند. همیشه هم اولین اولویت، نیازمندترین بیمار است.

زمان طلایی اهدای عضو

زمانی که مرگ مغزی رخ می‌دهد، مغز در حالت پوسیدگی قرار می‌گیرد و از خودش سموم ترشح می‌کند که وارد جریان خون می‌شود. هر میزان خانواده زمان بیشتری را برای رضایت خرج کند، ارگان‌ها از بین می‌روند. گاهی خانواده‌ها بعد از چند روز اعلام رضایت می‌کنند اما دیگر هیچ ارگانی قابل استفاده نیست. بهتر است طی ۲۴ ساعت اول از تایید نهایی مرگ مغزی خانواده‌ها رضایت خودشان را به اهدای عضو اعلام کنند. افراد مرگ مغزی در بهترین شرایط دو هفته می‌مانند اما ارگان‌های آنها بوسیله دستگاه کار می‌کند و به تدریج از بین می‌رود.

بیشترین نیاز برای پیوند در ایران

مثل همه کشورهای دنیا، بیشترین تعداد پیوندی که انجام می‌شود، کلیه است. با افزایش فشار خون و دیابت، نارسایی کلیه بیشتر می‌شود و هر سال ۶درصد به بیماران دچار نارسایی کلیه در کشور افزوده می‌شود. بعد از آن کبد، ریه، قلب، پانکراس و روده در رتبه‌های بعدی قرار دارند.

اقدامی که شاخص رضایت خانواده‌ها را افزایش داد

در سطح دانشگاه علوم پزشکی تهران، یکی از بهترین اقدامات این بود که پرسنل درمانی را در این مقوله آموزش دادیم که واقعیت را درباره مرگ مغزی به خانواده‌ها بگوید و بر اساس موقعیت جملاتی را به کار نبرند که در تصمیم خانواده‌ها خللی ایجاد کند. این مداخله بسیار کوچک طی ۲ سال شاخص اهدای عضو را به شدت افزایش داد. این عدد از ۱۱ در سال ۱۴۰۱ به ۱۴ رسید و اکنون هم این شاخص به ۱۹ رسیده است.

سخت‌ترین کار در اهدای عضو

یکی از سخت‌ترین کارها در اهدای عضو، رضایت‌گیری از خانواده‌هاست و بسیاری از همکاران ما حتی در روند رضایت‌گیری کتک هم خورده‌اند. خانواده‌ها بسیار عاجر هستند و زمانی که با چنین مساله‌ای مواجه می‌شوند، ممکن واکشن تندی داشته باشند.

۲ دلیل مهم برای ارتباط نداشتن اهدا کنندگان و گیرندگان عضو

خانواده‌های اهداکننده عضو هیچ زمانی با گیرندگان اعضای عزیزانشان روبه‌رو نمی‌شوند. اولین دلیل این که فرد پیوند شده یک دوره نقاهت دارد و داروهایش را در سطح بسیار بالا مصرف می‌کند. مواجه با خانواده‌ اهداکننده برای او بسیار پرهیجان خواهد بود و ممکن است به عضو پیوند آسیب بزند. دلیل دوم هم این است که ممکن فرد گیرنده پیوند، بعد از مدتی فوت کند، اگر خانواده اهداکننده با او در ارتباط باشد و از این مساله آگاه باشد، دوباره دچار سوگ خواهد شد و باید از این اتفاق جلوگیری کرد.

نقش رسانه در فرهنگسازی اهدای عضو

تولید محتوا در این حوزه نیازمند گرفتن اطلاعات درست از فرد مناسب است. ما به عنوان مثال با فیلم‌های سینمایی مواجه هستیم که نشان می‌دهد فرد شاغل در بوفه بیمارستان قلب جابجا یا گیرنده این عضو را مشخص می‌کند. خانواده‌های اهداکننده اگر چنین محتوایی را مشاهده کنند، می‌توانند تصور کنند که ممکن است قلب اهدایی آنها درگیر چنین فرآیندی شده باشد. در حالی که ما اصلا چنین چیزی را نداریم. اول این که اهدا و پیوند در کشور ما فقط در بیمارستان‌های دولتی و به شکل کاملا رایگان انجام می‌شود. چندین سریال هم مشابه چنین مواردی ساخته شد که آمار اهدای عضو را طی یک بازه زمانی مشخص پایین آورد.

زندگی پس از زندگی، درباره کما بود نه مرگ مغزی!

یکی از مسائل مهم این است که ما در چه زمانی با فرد مرگ مغزی مواجهیم و چه زمانی فرد در کما به سر می‌برد. اگر فرد سطح هوشیاری ۳ داشته باشد، ما به هیچ عنوان روی او برچسب مرگ مغزی نمی‌گذاریم. بلکه با آزمایش‌های دقیق ثابت می‌کنیم که او در کماست. ممکن است این افراد در برنامه‌ای هم که با عنوان زندگی پس از زندگی منتشر شد و این تصور را ایجاد می‌کرد که افراد دچار مرگ مغزی به زندگی برگشته‌اند، به اشتباه تشخیص مرگ مغزی شده باشند و در حقیقت در کما بوده‌اند. فرد در کما ممکن است بهبود پیدا کند و ممکن است به سمت مرگ مغزی برود یا زندگی نباتی برای او رخ دهد.

پشیمانی خانواده‌ها

اکثر خانواده‌هایی که به اهدای عضو رضایت نمی‌دهند، در ادامه دچار پشیمانی می‌شوند، چون عزیزاشان دیگر برنمی‌گردد و در نهایت فوت می‌شود. آنها در نهایت به ما می‌گویند ایکاش بیشتر اصرار می‌کردید. درباره ارگان‌ها بعد از فوت فرد دیگر اقدامی نمی‌توان انجام داد، اما نسوج شامل پوست، قرنیه، استخوان و تاندون تا ۴۸ ساعت بعد از فوت هم قابل برداشت هستند، البته به شرطی که خانواده رضایت دهد.

یک خاطره عجیب

برای فرهنگسازی اهدای عضو باید از مدارس شروع کنیم و کودکان با مفهوم مرگ مغزی آشنا شوند. یک خاطره بسیار عجیب از یک خانواده اهداکننده این است که فرزند آنها با دیدن برخی برنامه‌ها اعلام کرده بود که اگر دچار مرگ مغزی شد، اعضای او را اهدا کنند. این کودک بعد از چند ماه دچار حادثه شد و این خانواده با سوگ شدیدی که داشتند، به سرعت رضایت دادند و می‌گفتند که خواست فرزندشان همین بوده است.

یک توصیه مهم

حتما در زمان حیات نظرتان را درباره اهدای عضو -چه با دریافت کارت چه به صورت شفاهی- به خانواده خود اعلام کنید. کارت اهدای عضو را هم می‌توان از ۲ طریق دریافت کرد: اول ۱. ارسال کد ملی به سامانه پیامکی ۳۴۳۲ و دوم ثبت نام در سایت EHDACENTER.IR.

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها

از بین اخبار