صحنه آرایی تهدید/تحلیلی درباره رفتار سیاسی و اظهارات ترامپ در کشورهای عربی

برنا - گروه سیاسی: چهارمین دور مذاکره ایران و آمریکا در شرایطی انجام شده که همزمان سفر ترامپ به کشورهای عربی و بازخوردهای ضدایرانی سخنان او نشان داد ایالات متحده بر اساس نگرش ملیگرایی افراطی نه تنها منفعتطلبانه به سیاست و روابط بینالملل مینگرد، بلکه سعی دارد با چرخشهایناگهانی در گفتمان، همه گزینههای ممکن را در پیشبرد اهداف خود به کار بگیرد.
به گزارش خبرگزاری برنا، رئیسجمهور ایالات متحده در سفر خود به عربستان، قطر و امارات با درشتنمایی قراردادها و تحسین کشورهای عربی ابتدا سعی کرد نمایش موفقیت خود در عرصههای اقتصادی و روشن بودن آینده را برای مصرف داخلی به کار بگیرد، در عین حال که از این سفر و جغرافیای حضور خود برای ایجاد تغییر در تغییر پارادایم تهدید علیهایران نیز استفاده کرد.
او در یکی از سخنرانیهایش خطاب به سعودیها مدعی شد: «درحالیکه شما درحال ساخت آسمان خراش هستید، ساختمانهای تهران درحال ویران شدن هستند. مدیریت اشتباه چندین ساله دولت ایران باعث شده تا این کشور با قطعی برقهای چندساعته و روزانه روبهرو شود.»
این رویکرد ترامپ بعد از یک رویه مستمر در تهدید نظامی ایران نشان داد که او بازی با افکارعمومی را در دستور کار قرار داده است، سیاستی که تغییر صحنه بازی از عرصه نظامی به میدان روانی و ادراکی را هدف گرفته است. در این چارچوب، ترامپ نه تنها از زبان تهدید مستقیماستفاده میکند، بلکه با بهرهگیری از خطابسازی و تصویرسازی منفیاز وضعیت داخلی ایران، سعی در ایجاد گفتمانسازی برای تحریمها،ائتلافسازی منطقهای و احتمالا زمینهسازی برای اقدامات تهاجمی بعدیدارد.
ساخت تهدید برای خنثی کردن دیپلماسی منطقهای ایران
ترامپ در مصاحبهای با فاکسنیوز گفت: منطقه با خطر بزرگی از سوی ایران مواجه است، اما من این منطقه را در معرض خطر نمیدانم، چراکه ما بزرگترین ارتش جهان را در اختیار داریم.
سخنان او در کشورهای عربی و پس از آن، بر اساس منطق «دشمنسازیانتخابی» شکل گرفته است؛ در این نظریه، تهدید، ساختاری نیست بلکه ساخته میشود؛ یعنی یک بازیگر با تعریف کردن دیگری بهعنوان تهدید، فضای تصمیمگیری را از حالت عادی خارج کرده و زمینههایاقدامات فوقالعاده را کسب میکند. این سیاست در حالی اتخاذ شده که تهران با دیپلماسی فعال خود در چند ماه گذشته درپی تهدیدهای نظامیآمریکا و اسرائیل توانست بر بستر روابط همسایگی و تبیین مخاطرات تا حد زیادی نظر کشورهای عربی را جلب کند و آنان را در مخالفت با تنش در منطقه همراه سازد.
اما به نظر میرسد پس از سیاست همراهسازی کشورهای منطقه از سویتهران،ترامپ در حال شکلدادن وضعیتی است که در آن ایران نه فقط بهعنوان یک بازیگر منطقهای چالشگربلکه بر اساس آنچه که او ادعا کرده بهعنوان نیرویی مخرب معرفی شود.
ایجاد بستر برای اثرگذاری تحریم
ترامپ با تغییرات لحظهای تهدیدهای منعطف خود سعی میکند چند محور اساسی را در مقابله با تهران در دستور کار داشته باشد. او در یکی از اظهاراتش در دیدار با سران کشورهای عربی عنوان کرد: «قویاً از تمامیکشورها میخواهم به ما دراجرای کامل تحریمهایی که به تازگی علیهایران اعمال کردهایم، کمک کنند. ما همچنین تحریمهای ثانویهای اعمال کردهایم که در برخی موارد تاثیر بدتری دارند.» رئیسجمهور ایالاتمتحده همزمان که بر اساس قراردادهای چند تریلیون دلاری با اعراب منطقه، سیاست دوستی دوسویه و تضمینهای امنیتی را به پیشمیبرد، مطالبات خود را درهمسویی کشورهای عربی با سیاستهای فشار حداکثری طرح میکند. او با انتقاد از سیاستهای بایدن در منطقه، اینگونه وانمود کرده، در حال شکل دادن به یک اتحاد علیه ایران است که زیر سایه حضور او می تواند امنیت آنها را تامین کند.
از سوی دیگر سخنان ترامپ در دیدارهای جداگانه با سران کشورهای عربی به گونه ای طراحی و بیان شده که نزدیکی تهران به عربستان، قطر و امارات برای پرهیز از تنش بیشتر در منطقه را زیر سایه سیاست هایآمریکا ببرد. این رویه خنثیسازی هرگونه تلاش ایران برای دیپلماسیمستقیم واثرگذار است که به نظر می رسد تاکنون موفقیت آمیز نبوده، چرا که رسانههای غربی از تلاش اعراب برای کاهش تنش نظامی آمریکا با ایران سخن گفتهاند.
جنگ ادراکی بر بستر افکارعمومی
اما آنچه که بیش از هر نکته دیگری حائز اهمیت به نظر میرسد،رویکردی است که ترامپ در سفر به منطقه در قبال افکارعمومی ایرانیاناتخاذ کرد و کاهش تابآوری داخلی ایران از طریق جنگ ادراکی را مورد نظر قرار داده است. پاسخ عراقچی، وزیر خارجه ایران به سخنان ترامپ نشان داد که جمهوری اسلامی مسیرهای منتهی به فشار در شرایط مذاکره را درک کرده است.
انتهای پیام/