بررسی نظریه مشخصه‌مندی رسانه‌ها و چالش‌های اقتباس در هنر معاصر

بررسی نظریه مشخصه‌مندی رسانه‌ها و چالش‌های اقتباس در هنر معاصر
 پنجمین نشست تخصصی «پیش‌درآمدی بر هفتمین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران» با سخنرانی پروفسور کامیلا الیوت برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، پنجمین نشست تخصصی «پیش‌درآمدی بر هفتمین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران» به‌صورت مجازی و با سخنرانی پروفسور کامیلا الیوت نظریه‌پرداز حوزه اقتباس، برگزار شد.

پیش از آغاز سخنرانی، رامتین شهبازی پژوهشگر و مدرس سینما و دبیر شورای علمی همایش، مقدمه‌ای در معرفی و تشریح چارچوب فکری و نظری این استاد در حوزه مطالعات اقتباس ارائه کرد. همچنین مهدی چاوش‌ور به‌عنوان کارشناس-مترجم، وظیفه ترجمه و انتقال مباحث را به‌عهده داشت.

سه پرسش محوری

کامیلا الیوت در ابتدای سخنان خود سه پرسش اصلی را محور بحث‌های جلسه معرفی کرد: «مشخصه‌مندی رسانه‌ای چیست؟ اقتباس به چه معناست؟ و نسبت میان این دو چگونه باید تعریف شود؟»

وی گفت: برای فهم دقیق این موضوعات، لازم است به ریشه‌های تاریخی طبقه‌بندی رسانه‌ها و هنرها بازگردیم. یکی از پیشگامان این طبقه‌بندی، کارل لینه زیست‌شناس سوئدی قرن هجدهم است که با توسعه نظام سلسله‌مراتبی در دسته‌بندی گونه‌های زیستی، زمینه‌ای علمی و نظری برای مطالعات بعدی در علوم انسانی فراهم کرد.

الیوت توضیح داد: لینه ساختاری را به‌وجود آورد که در آن هر موجود زنده براساس ویژگی‌هایش در سلسله‌مراتب مشخص جای می‌گیرد؛ این نظام حتی به تمایزهای جنسی و تولیدمثلی توجه دارد، که می‌تواند منعکس‌کننده رفتارهای انسانی نیز باشد. می‌توان این نظام طبقه‌بندی را با روش نام‌گذاری در انسان‌ها، یعنی نام کوچک و نام خانوادگی، مقایسه کرد؛ این ساختار سلسله‌مراتبی، نظم و تمایز را در هویت‌ها نشان می‌دهد.

الیوت سپس به گوتفرید لِسینگ، فیلسوف و نظریه‌پرداز آلمانی، پرداخت و بیان کرد: لِسینگ از نخستین کسانی بود که بر ضرورت مشخصه‌مندی رسانه‌ها و تفکیک گونه‌های هنری بر اساس ویژگی‌های ذاتی‌شان تأکید کرد. نظریه او بر این اساس است که هر هنر باید به عنوان گونه‌ای مستقل تعریف شود که فرم و محتوای آن رسانه را مشخص می‌کند و ترکیب آن با گونه‌های دیگر نقض این اصل است.

وی افزود: لِسینگ اقتباس میان هنرها را نوعی خیانت رسانه‌ای می‌دانست و معتقد بود چنین ترکیبی منجر به خلق آثاری مضحک، ناممکن و هیولاگونه خواهد شد.

کامیلا الیوت سپس به جورج بلوستون، نظریه‌پرداز آمریکایی، اشاره کرد و گفت: بلوستون با کتاب «Novel to Film» بحث مشخصه‌مندی و اقتباس را به رابطه میان رمان و سینما تعمیم داد.

این استاد دانشگاه توضیح داد: بلوستون میان هنرهای زبانی، مانند رمان و شعر، و هنرهای بصری، مانند نقاشی و فیلم، تمایز قائل شد و آنها را براساس ویژگی‌های فضامند یا زمان‌مندشان دسته‌بندی کرد. اگرچه بلوستون بر تفاوت‌های اساسی مدیوم‌ها تأکید داشت، اما همزمان امکان توافق ضمنی درباره اقتباس را نیز مطرح کرد.

پروفسور کامیلا الیوت گفت: جالب این است که هدف بلوستون نقد وابستگی سینما به ادبیات بود و قصد داشت این ۲ حوزه را از هم متمایز کند، اما کتاب او بعدها به منبع اصلی مطالعات اقتباس تبدیل شد.

چالش‌های نظریه مشخصه‌مندی رسانه‌ها در دنیای امروز

وی با نگاهی نقادانه به نظریه مشخصه‌مندی رسانه‌ها اشاره کرد و گفت: این نظریه در واقع حامل ارزش‌ها و باورهای خاصی است که به باور من حتی در طبقه‌بندی گونه‌های زیستی نیز حضور دارند. مثلاً باور به هویت‌های ذاتی و ثابت که در طبقه‌بندی‌های زیستی وجود دارد، در طبقه‌بندی هنرها هم نقش دارد و باعث می‌شود هنرها در یک سلسله‌مراتب از والا تا پست جای بگیرند.

الیوت توضیح داد: برای نمونه، هنرهایی مانند اپرا و باله در رده هنرهای والا و بازی‌های ویدیویی در رده هنرهای پست قرار می‌گیرند. این سلسله‌مراتب منجر به تفکیک و جداسازی رسانه‌ها و مخالفت با اقتباس شده است. در برخی دیدگاه‌ها، اقتباس حتی به عنوان نوعی «تلقیح نژادی» و اقدامی «نامشروع» شناخته شده است.

وی افزود: این نگرش ریشه در باورهای تاریخی نژادی دارد که بر خلوص رسانه‌ها تأکید می‌کند و اقتباس را خیانت یا سرقت قلمداد می‌کند؛ این دیدگاه نه تنها در حوزه نژاد بلکه از منظر اخلاقی هم به شدت به اقتباس نقد دارد.

کامیلا الیوت با ارجاع به اسطوره‌های یونانی و نُه الهه هنر «نُه موز» نشان داد که طبقه‌بندی‌های کهن همواره تمایزات و اشتراکات میان هنرها را منعکس کرده‌اند. وی با نقل قولی از نظریه‌پرداز تنکو مطرح کرد که هنرها اگر به عنوان اعضای یک خانواده در تعامل و تلفیق با یکدیگر دیده شوند، زیبایی و غنای بیشتری خواهند یافت. این دیدگاه در تضاد با نظریه مشخصه‌مندی رسانه‌ها است که اقتباس را نوعی جدایی و خیانت می‌داند.

نقدها و تداوم نظریه مشخصه‌مندی رسانه‌ها

الیوت به نقدهای متعددی که از سال‌های پایانی قرن بیستم تا کنون علیه نظریه مشخصه‌مندی رسانه‌ها مطرح شده اشاره کرد، از جمله رویکردهای تجربی، شناختی، پست‌مدرن و ساختارشکن که در برخی موارد این نظریه را ناکافی یا محدود دانسته‌اند. اما با وجود این نقدها، نظریه همچنان در بسیاری از مطالعات و رشته‌های میان‌رشته‌ای پابرجاست و به عنوان چارچوبی بنیادین به آن ارجاع داده می‌شود.

وی دلایل ماندگاری نظریه را علاوه بر پایه‌های فلسفی و روش‌شناسی، انگیزه‌های اقتصادی، ساختارهای دانشگاهی و تدریس آن در برنامه‌های آموزشی برشمرد. همچنین تأکید کرد که علوم انسانی عمدتاً بر تفاوت‌ها تأکید دارند که این موضوع نیز نظریه را تقویت می‌کند.

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها

از بین اخبار