دکتر امین عربی در گفتوگو با خبرنگار ایرنا گفت: تابآوری، تنها به معنای مقاومت در برابر شوکهای بیرونی نیست، بلکه شامل ظرفیت بازیابی، سازگاری و حتی تحول در ساختارهای اقتصادی و نهادی نیز میشود؛ یعنی توان یک منطقه برای ایستادن، بازسازی و حرکت دوباره بهسوی توسعه، با استفاده از داشتهها و یادگیری از گذشته.
این پژوهشگر توسعه اقتصادی ادامه داد: ایران، بهویژه در دورههای بلندمدت تحریم اقتصادی، تجربههای ارزشمندی از تابآوری ملی اندوخته و در این دوران، گرچه بخشهایی از اقتصاد کشور تحت فشار قرار گرفت، اما تلاش برای اتکا به ظرفیتهای داخلی، شکلگیری فناوریهای بومی، اصلاح برخی زنجیرههای تأمین، و تقویت سرمایه اجتماعی در برخی حوزهها، تجربههایی مفید در زمینه پایداری و سازگاری اقتصادی به همراه داشت.
او اضافه کرد: این تجربهها خالی از کاستی نبودند؛ گاهی بهجای بهرهبرداری مسئولانه از سرمایه وطندوستی، شاهد فرصتطلبیهای فردی، ناکارآمدی نهادی و سوءاستفاده از سازوکارهای حمایتی بودیم که میتواند درسهایی مهم برای آینده و در شرایط فعلی که کشورمان در یک آزمون سخت قرار دارد، داشته باشد.
عربی افزود: استان فارس بهعنوان یکی از مناطق راهبردی جنوب ایران، با دارا بودن ترکیبی از منابع طبیعی، زیرساختهای صنعتی، ظرفیتهای کشاورزی و نیروی انسانی آموزشدیده، نقشی تعیینکننده در پایداری اقتصادی کشور دارد.
او گفت: این استان، هم از داراییهایی برخوردار است که میتواند ستون تابآوری اقتصادی منطقه باشد و هم با شکنندگیهایی همچون فشار بر منابع آب، وابستگی به زنجیرههای تأمین ملی و وارداتی و تمرکز برخی خدمات حیاتی در تعداد محدودی از شهرها روبهرو است.
او عنوان کرد: با توجه به شروع جنگ از سوی رژیم صهیونیستی و تحولات منطقهای، تهدیدهای نوظهور امنیتی و امکان بروز بحرانهایی پیچیده و ترکیبی باید تلاش کرد تا با رویکردی نهادی و منطقهمحور، وضعیت تابآوری اقتصادی فارس را تحلیل، ظرفیتها و گلوگاهها را شناسایی کرد و مسیرهایی عملی برای افزایش پایداری و آمادگی استان در برابر بحرانها پیشنهاد داد.
عربی معتقد است چنین تحلیلی میتواند به تصمیمسازان استانی در طراحی سیاستهای اضطراری یاری رساند و الگویی برای سایر استانهای کشور در مدیریت بحرانهای اقتصادی-اجتماعی آینده ارائه کند.
اهمیت پرداختن به مبانی نظری تابآوری اقتصادی
این پژوهشگر در خصوص مبانی نظری تابآوری اقتصادی گفت: تابآوری اقتصادی مفهومی میانرشتهای است که به توان یک نظام اقتصادی برای ایستادگی در برابر تکانههای بیرونی و در عین حال حفظ و بازسازی عملکردهای حیاتی اشاره دارد.
عربی اضافه کرد: برخلاف نگاههای سنتی که صرفاً بر رشد اقتصادی متمرکزند، تابآوری بر پایداری، انطباقپذیری و توان تحول ساختاری تأکید دارد؛ این مفهوم بهویژه در عصر بحرانهای ترکیبی از جمله جنگ، تحریم، همهگیری، تغییر اقلیم، و بحران انرژی ـ اهمیتی دوچندان یافته است.
او ادامه داد: در ادبیات این حوزه، چهار مؤلفه بنیادین برای تحلیل تابآوری اقتصادی شناسایی شده که هر یک ابعادی خاص از این ظرفیت را در سطح منطقهای و ملی نشان میدهد.
ضرورت توانایی نهادهای حکمرانی و سیاستگذاری برای تصمیمگیری سریع
عضو انجمن اقتصاددانان ایران تابآوری را یکی از این چهار مولفه دانست و گفت: تابآوری نهادی به توانایی نهادهای حکمرانی و سیاستگذاری برای تصمیمگیری سریع، منسجم و منعطف در شرایط بحرانی اشاره دارد؛ نظامهایی که از ساختار حقوقی پایدار، شفافیت تصمیمگیری، هماهنگی بیننهادی و ظرفیت بسیج منابع مالی، انسانی و لجستیکی برخوردارند، تابآورترند که نمونههای جهانی مانند واکنش نهادهای اجرایی کرهجنوبی در بحران کرونا، یا مدیریت مؤثر دولت شیلی پس از زلزله ۲۰۱۰، نشان میدهد که قدرت نهادی و سازوکارهای پاسخگویی عمومی تا چه اندازه در کاهش آسیبپذیری اقتصادی مؤثرند.
او اضافه کرد: در مورد ایران، تجربه تحریمهای سنگین در دهه ۱۳۹۰ نشان داد که در برخی مقاطع، نهادهای دولتی توانستند با تدوین سیاستهای حمایتی نظیر تنظیم بازار کالاهای اساسی، مدیریت واردات نهادهها، و حمایتهای هدفمند از تولید بخشی از آثار منفی بحران را مهار کنند.
اما در عین حال، ضعفهایی مانند تعدد نهادهای موازی، تصمیمگیریهای ناهماهنگ و بهرهبرداریهای رانتی نیز کارایی این ظرفیتها را محدود ساخت.
لزوم تابآوری تولیدی
عربی در خصوص تابآوری تولیدی هم گفت: تابآوری تولیدی به توان بنگاهها و نظام تولید برای ادامه فعالیت، تغییر ساختار تولید، نوآوری در محصولات، و جایگزینی نهادهها در شرایط بحران اشاره دارد.
این پژوهشگر معتقد است بنگاههایی که انعطافپذیرند، زنجیره تأمین چندمنبعی دارند و از نوآوری فناورانه برخوردارند، در برابر اختلالهای بیرونی مقاومتر عمل میکنند؛ برای نمونه، در جریان بحران انرژی اروپا در سال ۲۰۲۲، بسیاری از کارخانههای آلمانی توانستند با اصلاح الگوی مصرف انرژی، تغییر زمان تولید، و حتی مهاجرت موقت به کشورهایی با انرژی ارزانتر، فعالیت خود را حفظ کنند و در ایران نیز برخی از صنایع غذایی و دارویی در دوران تحریم، با بومیسازی بخشی از تجهیزات و فرمولاسیونها، تابآوری قابلتوجهی از خود نشان دادند.
نقش تعیینکننده زیرساختها در تابآوری
او تابآوری زیرساختی را از دیگر مولفهها برای تحلیل تابآوری اقتصادی دانست و با اعتقاد به اینکه زیرساختها بهمثابه ستون فقرات فعالیتهای اقتصادی، نقش تعیینکنندهای در تابآوری دارند، گفت: تابآوری زیرساختی شامل توان شبکههای حملونقل، انرژی، آب، فناوری اطلاعات و ارتباطات برای تحمل اختلال، ترمیم سریع و حفظ عملکردهای حیاتی است؛ برای مثال، در کشور ژاپن پس از زلزله بزرگ ۲۰۱۱، شبکههای حملونقل و برق با بهرهگیری از سامانههای خودکار و رزرو اضطراری توانستند در مدت کوتاهی بخش زیادی از کارکرد خود را بازیابی کنند.
به گفته عربی در مناطق بحرانی ایران، آسیبپذیری زیرساختی یکی از مهمترین نقاط ضعف است و استانهایی مانند فارس، که درگیر خشکسالی، محدودیت منابع انرژی، یا تمرکز بیشازحد زیرساختها در شهرهای مرکزیاند، در این حوزه نیازمند توجه ویژهاند.
عضو انجمن اقتصاددانان ایران بر این باور است که شبکههای محلی برق خورشیدی، تصفیهخانههای غیرمتمرکز، سامانههای ارتباطی اضطراری و حملونقل جایگزین از جمله حوزههایی هستند که میتوانند تابآوری زیرساختی را افزایش دهند.
چرا تابآوری اجتماعی و محلی اهمیت دارد؟
او تابآوری اجتماعی و محلی را هم مولفهای برای تحلیل تابآوری اقتصادی قلمداد کرد و افزود: هیچ سیاست اقتصادی بدون مشارکت و همراهی مردم، تابآور نخواهد بود؛ تابآوری اجتماعی به سطح انسجام، اعتماد عمومی، مشارکت محلی و خودسازماندهی جامعه در زمان بحران بازمیگردد و میتوان گفت در جوامعی که اعتماد بین مردم و دولت بالاست، نهادهای محلی فعالاند و فرهنگ تعاون و داوطلبی ریشه دارد، در مدیریت بحرانها عملکرد بهتری دارند.
عربی به نمونههای موفق در این زمینه اشاره کرد و گفت: نمونههای موفقی همچون نقش گروههای محلی در زلزله بم یا فعالیت شبکههای مردمی در توزیع کمکهای کرونایی، نشان میدهد که سرمایه اجتماعی چگونه میتواند مکملی برای تابآوری نهادی باشد.
آن طور که عربی میگوید در فارس، وجود ظرفیتهای اجتماعی در قالب شوراهای محلی، گروههای جهادی، تشکلهای خیریه و مساجد اگر با آموزش، حمایت نهادی،و ارتباط با سیاستهای رسمی همراه شود، بهراحتی میتواند قدرت نرم استان را در برابر بحرانها تقویت کند.
درسهایی از تابآوری اقتصادی کشورها؛ راهی برای استان فارس
عضو انجمن اقتصاددانان ایران معتقد است تجربه کشورها و مناطق مختلف جهان در مواجهه با بحرانهای شدید از تحریم و جنگ گرفته تا زلزله و قطع انرژی، نشان میدهد که تابآوری اقتصادی یک سازه صرفاً تکنولوژیک یا مالی نیست بلکه یک ویژگی ترکیبی از مدیریت هوشمند، مشارکت مردمی، انعطاف ساختاری و استفاده از ظرفیتهای بومی است.
او ادامه داد: کوبا در تأمین بسیاری از کالاهای مورد نیاز خود به شوروی سابق وابسته بود؛ لذا یکی از برجستهترین نمونههای تابآوری را میتوان در کوبا پس از فروپاشی اتحاد شوروی مشاهده کرد.
عربی اضافه کرد: در دهه ۱۹۹۰، این کشور بهیکباره بیش از نیمی از منابع غذایی، انرژی و مواد اولیهاش را از دست داد؛ بحران گرسنگی سراسر کشور را فرا گرفت اما دولت با حمایت مردم، سیاست کشاورزی شهری را راهاندازی کرد؛ زمینهای خالی شهرها به باغچههای خانوادگی، مدارس به گلخانه و پشتبامها به مزرعههای کوچک تبدیل شدند.
آن طور که عربی میگوید کوباییها با تکیه بر توان محلی، غذای شهرها را از درون شهرها تأمین کردند و برای فارس، این تجربه یادآور آن است که در شرایط اضطراری، نباید تنها به منابع رسمی یا بزرگمقیاس تکیه کرد چراکه هر خانه، هر پارک و هر مدرسه میتواند یک حلقه از زنجیره تأمین غذا باشد.
این پژوهشگر عنوان کرد: در ژاپن، زلزله و سونامی سال ۲۰۱۱ سبب اختلال جدی در زنجیره تولید بهویژه در صنایع خودروسازی و الکترونیک شد و شرکتهایی مانند تویوتا و سونی، با اختلال در تأمین قطعات، با خطر تعطیلی مواجه شدند اما با اتکا به طراحیهای انعطافپذیر، تأمینکنندگان جایگزین و حمایت دولتی، طی چند ماه بیش از ۹۰ درصد ظرفیت خود را بازیابی کردند.
طبق گفته عربی این بحران نشان داد که داشتن نقشه پشتیبان، پایگاه داده دقیق از تولیدکنندگان و توانایی انطباق سریع خطوط تولید، در شرایط بحرانی حیاتی است و استان فارس با توسعه صنایع غذایی، دارویی، شیمیایی و تبدیلی و با اتصال میان صنعت و دانشگاه میتواند الگویی بومی از تابآوری صنعتی ژاپنی بسازد.
او یادآوری کرد: در سال ۲۰۲۲، آلمان با بحران جدی انرژی مواجه شد؛ قطع گاز روسیه در اوج زمستان، تهدیدی جدی برای گرمماندن خانهها و ادامه تولید صنعتی بود. دولت آلمان با رویکردی چندبعدی عمل کرد که ساخت فوری پایانههای LNG سیار، بازگشت موقت به زغالسنگ، سرمایهگذاری بزرگ در انرژی خورشیدی و بادی، و همزمان فرهنگسازی برای کاهش مصرف خانگی از مهمترین رویکردها به شمار میرود.
عضو انجمن اقتصاددانان ایران گفت: این تجربه نشان داد که تابآوری در بخش انرژی، هم زیرساختی است و هم فرهنگی.
او پیشنهاد داد: در استان فارس با تابش فراوان آفتاب، میتوان تجربه آلمان را بومیسازی کرد از نصب پنلهای خورشیدی در خانهها تا ذخیرهسازی انرژی برای بیمارستانها و پشتیبانی برق اضطراری در روستاها از اساسیترین اقداماتی است که باید در اولویت قرار گیرد.
عربی به تجربه نپال در تابآوری اقتصادی هم اشاره کرد و گفت: در نپال، زلزله سال ۲۰۱۵ نهتنها زیرساختها را نابود کرد بلکه دولت را از پاسخگویی فوری ناتوان ساخت؛ در این شرایط، جوامع محلی، نهادهای مردمی، جوانان و روحانیون با هم شبکهای برای تأمین غذا، اسکان و بازسازی شکل دادند.
او افزود: آنان از مصالح محلی و معماری مقاوم استفاده کردند و آموزش همگانی را جدی گرفتند.
این پژوهشگر معتقد است درس نپال برای فارس این است که در بحرانها، بیشترین قدرت نه در ساختمانهای رسمی که در همبستگی مردمی نهفته است.
به گفته او شوراها، بسیج، گروههای جهادی و تشکلهای خیریه در فارس میتوانند در زمان بحران، کارکردی حتی فراتر از دولت داشته باشند.
عضو انجمن اقتصاددانان از تجارب ایران در این عرصه هم سخن گفت و یادآور شد: ایران در دو تجربه مهم، تابآوری اقتصادی را تجربه کرده؛ یکی در دوران جنگ تحمیلی، و دیگری در دوران تحریمهای بینالمللی.
او اضافه کرد: در جنگ، با وجود حملات گسترده به پالایشگاهها، صادرات نفت ادامه یافت و صنایع داخلی برای نخستینبار وارد فاز تولید قطعات حساس شدند و در تحریم نیز با قطع واردات فناوری، ایران به سمت تولید داخلی سانتریفیوژ، تجهیزات پالایشگاهی و داروهای پیشرفته رفت.
عربی در این رابطه افزود: در آن مقطع زمانی شرکتهای دانشبنیان رشد یافتند و اقتصاد کشور با وجود فشارهای بیرونی، به حیات خود ادامه داد و این تجربه منحصربهفرد، نشان میدهد که تهدید میتواند بذر نوآوری باشد، اگر نهادهای تصمیمگیر و نهادهای مردمی همجهت شوند.
به اعتقاد عربی این مجموعه از تجارب برای استان فارس یک پیام روشن دارد و حاکی از آن است که تابآوری یک صفت نیست بلکه یک فرآیند است؛ فرآیندی که با شناخت تهدید، تکیه بر توان بومی، آمادگی زیرساختی و انسجام مردمی ساخته میشود.
تحلیل ظرفیتها و آسیبپذیریهای اقتصادی فارس در شرایط بحرانی
او به تحلیل ظرفیتها و آسیبپذیریهای اقتصادی فارس در شرایط بحرانی پرداخت و گفت: استان فارس با دارا بودن تنوع اقلیمی، منابع غنی طبیعی، موقعیت جغرافیایی راهبردی و زیرساختهای انسانی و اقتصادی گسترده، ظرفیتهای قابلتوجهی برای تابآوری اقتصادی در برابر بحرانها دارد.
عربی معتقد است گستردگی کشاورزی در دشتهای مرودشت، داراب، جهرم و کازرون، شکلگیری صنایع دارویی و غذایی در اطراف شیراز، توسعه صنایع پتروشیمی در فیروزآباد و جهرم و همچنین وجود مراکز علمی و دانشگاهی معتبر از جمله داراییهایی هستند که امکان بازآرایی اقتصادی و حفظ کارکردهای حیاتی در شرایط اضطراری را فراهم میسازند.
آنطور که عربی میگوید تنوع این منابع، ضریب مقاومت استان در برابر تکانههای اقتصادی و سیاسی را افزایش داده بهگونهای که اگر یک بخش آسیب ببیند امکان احیای فعالیت از طریق سایر بخشها وجود دارد.
عضو انجمن اقتصاددانان ایران با بیان اینکه در کنار منابع مادی، سرمایه اجتماعی و انسانی استان نیز بستر مهمی برای تابآوری به شمار میرود، گفت: نیروی انسانی تحصیلکرده، فرهنگ قوی مشارکت اجتماعی، فعالیت نهادهای جهادی، خیریهها، شوراها و گروههای داوطلب، همه نشان میدهند که فارس در شرایط بحران میتواند از ظرفیت خودسازماندهی مردمی بهرهمند شود و تجربه کرونا نیز نشان داد که نهادهای غیردولتی چگونه میتوانند در شرایط اضطراری، مکمل و حتی جایگزین برخی کارکردهای دولت شوند.
او اضافه کرد: همچنین موقعیت جغرافیایی فارس که آن را به حلقه واسط جنوب کشور با مرکز و شرق ایران تبدیل کرده نوعی مزیت استراتژیک به آن میبخشد.
به اعتقاد عربی دسترسی به استانهای صنعتی، نفتخیز و جمعیتی و نیز برخورداری از مسیرهای ارتباطی ریلی، زمینی و هوایی این استان را در شرایط بحرانی به یکی از مراکز توزیع و پشتیبانی لجستیکی در سطح ملی تبدیل میکند.
این پژوهشگر که معتقد است فارس با چالشها و آسیبپذیریهایی نیز مواجه است که در صورت غفلت، میتوانند ظرفیت تابآوری را بهشدت کاهش دهند، گفت: بخش کشاورزی استان، علیرغم گستردگی، وابستگی بالایی به منابع آب زیرزمینی و الگوهای پرمصرف دارد و کشتهای پرنیاز به آب مانند برنج، هندوانه و برخی صیفیجات در شرایط کاهش بارندگی یا بحران انرژی، میتوانند به تهدیدی جدی برای امنیت غذایی استان و کشور بدل شوند.
او همچنین افزود: تمرکز بسیار بالای خدمات درمانی، صنعتی و اداری در شیراز باعث شده که این شهر به گلوگاه حیاتی کل استان تبدیل شود و در صورت بروز بحرانهایی نظیر حمله، زلزله یا قطع زیرساختهای حیاتی، زنجیره خدمات و پاسخدهی در سطح استان دچار اختلال شود.
عربی از دیگر چالشهای استان فارس را نبود زیرساخت کافی برای تأمین انرژی اضطراری دانست و افزود: در حال حاضر، بخش اندکی از بیمارستانها، مراکز داده، واحدهای تولیدی و روستاهای دورافتاده از سامانههای مستقل انرژی نظیر خورشیدی یا ژنراتور بهرهمند هستند؛ این وضعیت میتواند در صورت قطع گاز یا برق، به بحرانهای انسانی و اقتصادی منجر شود.
به گفته عربی تمرکز اقتصادی استان در چند محور محدود نظیر شیراز، زرقان، فیروزآباد و جهرم موجب شده که شهرستانهای شرقی و شمالی نظیر زریندشت، بوانات و نیریز به حاشیه رانده شوند.
این پژوهشگر معتقد است توسعه تابآوری اقتصادی در گرو آن است که این مناطق نیز وارد زنجیرههای تولید و توزیع شوند و سهم فعالی از اقتصاد منطقهای داشته باشند.
عضو انجمن اقتصاددانان، فارس را استانی میداند که اگرچه با ظرفیتهای گسترده برای تابآوری روبهروست اما برای بالفعلکردن این ظرفیتها نیازمند اصلاحات ساختاری، تنوعبخشی جغرافیایی، تقویت سرمایهگذاری زیرساختی، و ارتقای پیوند میان نهادهای حاکمیتی، بخش خصوصی، دانشگاهی و مردمی است.
او میگوید تنها در این صورت است که میتوان انتظار داشت فارس در برابر بحرانهای آینده از جنگ و تحریم گرفته تا خشکسالی و اختلال در انرژی نهتنها مقاوم بماند بلکه نقش یک منطقه پایدار و پیشگام در مسیر احیای ملی را ایفا کند.
راهکارهایی برای تقویت تابآوری اقتصادی استان فارس در شرایط بحران
عربی راهکارهایی برای تقویت تابآوری اقتصادی فارس در شرایط بحران ارائه داد و گفت: با در نظر گرفتن ظرفیتها و چالشهای اقتصادی فارس، میتوان مجموعهای از پیشنهادهای راهبردی و اجرایی برای افزایش تابآوری اقتصادی این استان تدوین کرد که این پیشنهادها در سه سطح سیاستگذاری کلان استانی، اقدامهای بخشی (کشاورزی، انرژی، صنعت، خدمات) و اقدامات مردمی و نهادی قابل اجرا هستند.
او در رابطه با سیاستگذاری در سطح کلان استانی گفت: در سطح کلان استانی، ضروری است که تابآوری اقتصادی به عنوان یک اصل راهبردی در برنامهریزی توسعه استان وارد شود این یعنی در طرحهای آمایش سرزمین، بودجهریزی، تخصیص سرمایهگذاری و حتی آموزش و پژوهش، اصل پایداری و انعطافپذیری در برابر بحرانها به رسمیت شناخته شود.
این پژوهشگر در حوزه توسعه اقتصادی پیشنهاد داد: ایجاد «ستاد استانی تابآوری اقتصادی» با مشارکت استانداری، دانشگاهها، اتاق بازرگانی، هلالاحمر و بسیج میتواند گامی عملی در این مسیر باشد.
او در خصوص سیاستگذار در سطح بخشی هم گفت: در حوزه کشاورزی باید الگوی کشت استان با اولویت دادن به محصولات کمآب، مقاوم به خشکسالی، گلخانهای و دیم بازبینی شود؛ همچنین توسعه سامانههای آبیاری هوشمند و بازیافت آب بهویژه در شهرهای بزرگ باید جدی گرفته شود.
عربی بر این باور است که در حوزه انرژی، فارس با برخورداری از تابش گسترده آفتاب، ظرفیت کمنظیری برای انرژی خورشیدی و تولید برق در مقیاس خانگی و روستایی دارد و باید مشوقهای مالیاتی، تسهیلات یارانهای، و آموزشهای فنی برای تجهیز خانهها، مدارس، درمانگاهها و صنایع کوچک به پنل خورشیدی فراهم شود.
او بر اهمیت سیاستگذاری در حوزه صنعت نیز تأکید کرد و گفت: در حوزه صنعت، لازم است که شهرکهای صنعتی جدید با پراکندگی جغرافیایی مناسب در شرق، شمال و جنوب استان ایجاد شود تا تمرکز از شیراز کاسته شود.
عضو انجمن اقتصاددانان ایران افزود: همچنین باید بانک اطلاعاتی پیوند میان صنایع، قطعهسازها و مراکز علمی ایجاد شود تا در شرایط بحران، امکان بازتنظیم سریع زنجیره تولید فراهم شود؛ البته صنایع غذایی، دارویی، و بستهبندی در اولویت بالاتر قرار دارند زیرا مستقیماً با امنیت اقتصادی و غذایی در ارتباط هستند.
عربی درباره سیاستگذاری در سطح اجتماعی و نهادی گفت: در سطح اجتماعی و نهادی، مشارکت مردم در مدیریت بحران کلید اصلی تابآوری است؛ باید نهادهای مردمی، خیریهها، شوراهای محلی، گروههای جهادی و دانشجویی و تشکلهای صنفی در طرحهای تابآوری رسمی به رسمیت شناخته شوند.
او معتقد است آموزشهای محلی در حوزههایی نظیر امنیت غذایی، بهداشت اضطراری، انرژی خانگی، نگهداری سالمندان و آموزش کودکان در بحران میتواند پایههای فرهنگی تابآوری را شکل دهد.
عضو انجمن اقتصاددانان ایران گفت: از نظر نهادی نیز بهتر است فارس به عنوان پایلوت ملی «تابآوری درونزا» معرفی شود؛ استانی که با تکیه بر منابع بومی، سرمایه انسانی، فناوری داخلی و مشارکت مردمی، الگویی برای پایداری اقتصادی در عصر بحرانها باشد.